رونمایی از تحقیقات آنتونی فاینشتین و مازیار بهاری درباره تحت فشار بودن خبرنگاران ایرانی
فشار حکومت و دستگاه های امنیتی بر خبرنگاران در ایران از اکثریت غریب به اتفاق کشورهای دیگر بیشتر است.
دکتر آنتونی فاینشتین، استاد دانشگاه تورنتو، که در بسیاری از کشورها از جمله مکزیک و کنیا درباره تاثیرات روحی و روانی خبرنگاری تحقیق کرده می گوید که میزان استرس و ناراحتیهای روحی خبرنگاران ایرانی او را شگفت زده کرده است.
از نتیجه کامل تحقیقات دکتر فاینشتاین که با کمک مازیار بهاری، خبرنگار ایرانی انجام شده است در جلسهای در دانشگاه تورنتو در روز ۱۷ سپتامبر رونمایی میشود. در این جلسه آقایان فاینشتاین و بهاری به همراه خانم آن ماری ترمانتی خبرنگار سی بی سی شرکت میکنند.
همچنین سایت «خبرنگاری جرم نیست» گزارش میدهد: بازداشت، شکنجه، ارعاب و تهدید بخشی از زندگی هر روزه بسیاری از خبرنگارانی است که در ایران کار میکنند. آثار روحی و روانی این مسائل زیاد و عمیق است. بنابر یافتههای تحقیقات انجام شده، خبرنگاران ایرانی به دلیل ماهیت کار خود، از میزان بسیار حادی از آسیبها و ضربات روانی، افسردگی و اختلال تنشزای پس از رویداد رنج میبرند.
دکتر «آنتونی فاینشتاین» پروفسور روانپزشکی در دانشگاه تورنتو و یکی از متخصصان برجسته در بیماری اختلال تنشزای پس از رویداد در میان خبرنگاران است. فاینشتاین میگوید: «چیزی که واقعاً مایه شگفتی من شد میزان بالای استرسی است که خبرنگاران ایرانی با آن دست و پنجه نرم میکنند».
او مدیر پروژه جدیدی است با عنوان «مطالعه سلامت روانی خبرنگاران ایرانی». این تحقیق که در عرض سه سال انجام گرفته توسط «خبرنگاری جرم نیست» حمایت و راه اندازی شده است؛ و در واقع اولین نمونه یک پژوهش علمی درباره سلامت روحی و عاطفی خبرنگاران ایرانی است.
از میان ۱۱۴ خبرنگار مورد پرسش قرار گرفته در این تحقیق، ۵۸.۸ درصد آنها تجربه بازداشت داشتهاند، ۱۹.۳ درصد شکنجه و ۶۱.۴ درصد تهدید و ارعاب شدهاند، ۱۰.۵ درصد مورد تعرض قرار گرفتهاند و ۵۲.۶ درصد گزارش دادهاند که خانوادههایشان نیز تهدید شدهاند.
از این گذشته، ۷۸.۱ درصد به خاطر تهدید و تعرض مجبور شدهاند تحقیق خود را درباره پروندهای خاص متوقف کنند.
شایان ذکر است که ۶۱.۴ درصد پاسخ دهندگان تحت نظارت و یا شنود حکومتی بودهاند. ۳۴.۲ درصد از این خبرنگاران، پرسش نامهها را از داخل ایران پر کردهاند.
میزان بالای استرس عواقب روانشناختی گوناگونی برای خبرنگاران در پی دارد؛ هم برای آن دسته از خبرنگارانی که در خارج از ایران زندگی میکنند و هم برای آنهایی که در داخل کشور به سر میبرند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در خبرنگاران ایرانی، درجات متوسط تا حادی از علائم اختلال تنشزای پس از رویداد – نوعی از اختلال اضطراب که به دلیل رویدادهای استرس زا، وحشت آفرین، و آسیب زا ایجاد میشود – مشاهده میشود. علائم این بیماری شامل یادآوری ناخواسته و آزاردهنده و یا فلاش بک به آن رویداد یا سانحه، اجتناب از یادآوری آن رویداد، و نیز انگیختگی شدید سیستم عصبی خودگردان میشود.
اختلال تنشزای پس از رویداد در میان خبرنگاران خارج از کشور
تقریباً دو سوم خبرنگارانی که در این تحقیق شرکت کردهاند بیرون از ایران زندگی میکنند. بنابر یافتههای این پژوهش، آنها در قیاس با خبرنگارانی که در داخل کشور هستند، از میزان بالایی از یکی از انواع علائم اختلال تنشزای پس از رویداد رنج میبرند. دکتر فاینشتاین میگوید: «میزان اجتناب (از یادآوری سانحه استرس زا) در آن دسته از خبرنگاران ایرانی که کشور را ترک کردهاند به مراتب بالاتر از خبرنگارانی است که در ایران کار میکنند. این نکته از نظر آماری واقعاً شگفت انگیز است. خبرنگارانی که در خارج از کشور زندگی میکنند سعی میکنند جلوی افکار خود را درباره آسیبهایی که در ایران به آنها وارد شده بگیرند. یک دلیلش میتواند این باشد که آنها از همان میزان حمایتی که در ایران از آن بهره مند بودند دیگر برخوردار نیستند؛ آن شبکههایی را که در ایران داشتند دیگر ندارند».
نتایج این تحقیق همچنین حاکی از آن است که در خبرنگارانی که توسط حکومت ایران بازداشت شدهاند علائم اختلال تنشزای پس از رویداد به مراتب بالاتر از خبرنگارانی است که این تجربه را نداشتهاند.
ترکیب اختلال تنشزای پس از رویداد و افسردگی
فارغ از علائم اختلال تنشزای پس از رویداد، بیش از ۵۰ درصد خبرنگاران ایرانی علائم افسردگی را از خود بروز میدهند. ۱۷.۵ درصد از کسانی که در تحقیق شرکت کردهاند از نشانههای خفیف، ۲۱.۹ درصد نسبتاً حاد و ۱۴.۹ درصد از نشانههای بسیار حاد افسردگی رنج میبرند.
به گفته دکتر فاینشتاین، «ما متوجه ارتباطی قوی بین خبرنگاری شدیم که کارش را بر روی یک موضوع یا پرونده متوقف میکند و افسردگی آن خبرنگار. خبرنگارانی که مجبور میشوند به دلیل تهدید، تعرض و ارعاب تحقیق خود را درباره فلان موضوع یا بهمان پرونده متوقف کنند در قیاس با خبرنگارانی که هرگز چنین تجربهای نداشتهاند به افسردگی بسیار شدیدتری مبتلا هستند».
به اعتقاد دکتر فاینشتاین، چالش اصلیای که این دادهها پیش رو میگذارد این است که چهگونه میتوان به مؤثرترین شکلِ ممکن به خبرنگارانی که از استرس و مشکلات روانی رنج میبرند کمک کرد، و چهگونه میتوان به آنها نشان داد که در این گونه مسائل، نباید خجالت بکشند. به گفته او، «اگر مشکلات روانیِ خبرنگاری حاد باشد، اولین کمک به او این است که او را تحت درمان قرار دهید. باید از رؤسا و مدیران محل کار هم کمک خواست. این بی نهایت مهم است، چون اگر رؤسا و مدیران متوجه مشکل بشوند، فرهنگ و رویه اتاق خبر را عوض خواهند کرد، و میتوانند خبرنگاران را تشویق کنند و یا به آنها اجازه دهند که کمک بگیرند».
گفتنی است که یافتههای این تحقیق به نتایج تحقیق در مورد خبرنگاران مکزیک و خبرنگاران غربی که در مناطق جنگی کار کرده بودند، مشابه بوده است.
این تحقیق بر اساس اطلاعات به دست آمده از ۱۱۴ خبرنگار ایرانی با متوسط سنی ۳۷.۷ سال انجام شده است که ۵۷ درصد آنها زن، ۵۶ درصد متأهل و ۷۱ درصد خبرنگار مطبوعاتی بوده و به طور متوسط ۱۴.۸ سال تجربه کار حرفهای داشتهاند.
دادههای روانشناختی
علایم ضربهها و آسیبهای روانی از طریق دو پرسشنامه «Impact of Event Scale-Revised» و «Beck Depression Inventory-Revised» بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفتهاند.
پرسشنامه اول، «بررسی علایم اختلال استرسی پس از ضایعه روانی» یا همان اختلال تنشزای پس از رویداد است که علایمِ موجود را در سه بخش مختلف ثبت میکند؛ بخش اول به علایم آزاردهنده از قبیل مشکلاتی مثل کابوس، یادآوری ناخواسته سانحه یا رویدادی که باعث ضایعه روانی شده و نیز فلاش بکهایی به آن سانحه میپردازد.
خبرنگاران ایرانی وجود این نوع علایم را از سطحی متوسط تا حاد تصدیق کردهاند.
بخش دوم به علایم اجتنابی میپردازد؛ به این معنا که فرد آسیب دیده میل دارد به ضایعه روانی خود فکر نکند، آن را از ذهن خود بیرون سازد و از یادآوری آن پرهیز کند. این نوع از علایم شامل مشکلاتی از قبیل کرختی عاطفی هم میشوند.
در این بخش، خبرنگاران ایرانی درجات خفیف تا متوسطی از وجود این علایم را گزارش دادهاند.
بخش سوم و آخر به انگیختگیِ شدیدِ سیستم عصبی خودگردان یا «اتونوم» مربوط میشود که شامل علایمی مثل گوش به زنگ بودنِ شدید، مشکلات تمرکزی، بی خوابی و تحریک پذیری و تندخویی است.
در این بخش، نتایج به دست آمده حاکی از این بود که خبرنگاران در سطحی متوسط با این قسم از مشکلات روبه رو هستند.
علایم افسردگی از طریق پرسش نامه «Beck Depression Inventory-Revised» ثبت شده است. بنابر این تحقیق، ۴۳ درصد از خبرنگاران مورد پرسش، نشانههای حداقلی افسردگی دارند، ۱۷.۵درصد نشانههای خفیف، ۲۱.۹ درصد نسبتاً حاد و ۱۴.۹ درصد از نشانههای بسیار حاد افسردگی رنج میبرند.
گفتنی است که خبرنگاران ایرانی در حد افراطی الکل مصرف نمیکنند. متوسط مصرف الکل در میان خبرنگاران ایرانی دو تا سه واحد در هفته است که این رقم با اختلاف، پایینتر از سقف مصرف الکل در کشور قرار دارد؛ یعنی ۱۴ واحد برای مردان و ۹ واحد برای زنان در هفته.
میزان سوء مصرف مواد مخدر نیز به طور کلی در میان این خبرنگاران پایین گزارش شده است. با این حال، ۲۹.۸ درصد تصدیق کردهاند که از خانواده «باربیتوراتها» (احتملاً برای خواب) استفاده میکنند. این رقم با استانداردهای غربی، رقم بسیار بالایی محسوب میشود.
در سالهای دهه ۱۹۶۰، با آمدن «والیوم» به بازار، مردم و پزشکان علاقه و توجه خود را به باربیتوراتها از دست دادند. از سوی دیگر، نرخ مصرف «کانابیس» ۲.۵ درصد، «آمفتامین» ۳.۵ درصد، «کوکایین» ۱.۸ درصد، «ال اس دی» ۱.۸ درصد و «هرویین» ۲.۶ درصد گزارش شده است.
در مورد داروهایی که برای روان درمانی استفاده میشود، ۱۷.۵ درصد گفتهاند این داروها را برای اضطراب، ۱۳.۲ درصد برای افسردگی و ۱۴ درصد برای خواب مصرف میکنند.
همچنین از خبرنگاران خواسته شده تا میزان آسیبهای استرسی و عاطفی کار خود را در نموداری میان صفر تا ۱۰ ارزیابی کنند. عدد صفر به معنی استرس یا آسیب حداقلی است و عدد ۱۰ به معنی استرس یا آسیب حداکثری. متوسط عددی که به دست آمد، نزدیک به ۸ بود که نشان میدهد خبرنگاران ایرانی با میزان بسیار بالایی از استرس روبه رو هستند و خود را افرادی مییابند که به دلیل کار خبرنگاری، از آسیبها و ضربههایی روانی رنج میبرند.
ارتباط میان بازداشت و مشکلات روانی
از میان ۶۷ خبرنگار ایرانی، کسانی که تجربه بازداشت داشتهاند، با افرادی که چنین تجربهای نداشتهاند، مورد مقایسه قرار گرفتهاند. در گروه اول، علایم اختلال تنشزای پس از رویداد، به ویژه علایم آزاردهنده و علایم انگیختگی دستگاه عصبی به شدت بیشتر بود. میزان افسردگی نیز در این گروه بالاتر دیده شد؛ هرچند البته از نظر آماری، «معنادار» نبود [یعنی هنوز به مرحلهای نرسیده بود که از نظر آماری معتبر باشد].
نتایج
تحلیل اولیه دادهها حاکی از این است که خبرنگاران ایرانی، هم در خارج و هم در داخل کشور، دارای علایم خفیف تا شدید اختلال تنشزای پس از رویداد هستند. بخش قابل ملاحظهای از خبرنگاران، یعنی بیش از ۵۰ درصد آنها نشانههای خفیف، متوسط و شدید افسردگی دارند. در این میان، نرخ مصرف دارو برای مشکلات روانی در میان خبرنگارانی که توسط حکومت ایران بازداشت شدهاند، بالاتر گزارش شده است.
جدا از دادههای مستقیم یا خام روانشناختی، تعداد خبرنگاران ایرانی که بازداشت و شکنجه شدهاند، تحت نظارت و شنود حکومت بودهاند و خانوادههایشان تهدید شدهاند، شگفتی آور است. اینها متغیرهایی هستند که میتواند وجود اختلال تنشزای پس از رویداد و علایم افسردگی و بیماریهای مشابه را توضیح دهند.
به دلیل اختلافات و نوسانات فرهنگی، مقایسه دادهها میان خبرنگاران ایرانی و خبرنگاران جوامع دیگر میتواند پر مخاطره باشد. با این حال، ارتباط قوی که میان وجود علایم روانی از یک سو و ارعاب و خشونت فیزیکی از سوی دیگر در میان خبرنگاران ایرانی دیده میشود، در مورد خبرنگاران مکزیک هم که تحت فشار و استرس هستند، صادق است؛ همچنان که با یافتههای این تحقیق در مورد خبرنگاران غربی که در مناطق جنگی کار میکردند نیز وفق دارد.
چالش اصلی که این دادهها پیش رو میگذارند این است که چهگونه میتوان به مؤثرترین شکلِ ممکن به خبرنگارانی که از استرسها و مشکلات روانی رنج میبرند، کمک کرد. اولین گام، ایجاد و افزایش آگاهی در مورد خودِ مسأله است. این گام اکنون برداشته شده است. مرحله دوم، تحلیل دقیقتر و کاملترِ این دادهها و نیز یافتن متغیرهای دیگری است که در ایجاد مشکلات روانی در سطحی بالا نقش بازی میکنند. در مرحله آخر و از همه مهمتر، باید به خبرنگاران کمک کرد تا به کمکها و مشاورههای روانشناختیِ لازم دست پیدا کنند.
برای اطلاعات بیشتر به لینکهای زیر مراجعه کنید:
https://journalismisnotacrime.com/fa/news/365/
https://journalismisnotacrime.com/fa/news/364/
For information in English please see:
https://journalismisnotacrime.com/en/news/360/
https://journalismisnotacrime.com/en/news/362/
https://journalismisnotacrime.com/en/news/363/
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید