ریاض اینبار لبنان را نشانه رفته است
ظاهرا عربستان حتی به بهای بی ثبات سازی کشوری چون لبنان حاضر شده است در این رقابت و نبرد ژئوپلتیک منطقه یی، این کشور کثیرالمله را قربانی سناریوی تشدید تنش خود بکند.
استعفای “سعد حریری” نخست وزیر لبنان در روز ۴ نوامبر و آن هم در یک کشور ثالث تعجب و شگفتی محافل سیاسی در لبنان و منطقه را به همراه داشته است. این استعفاء که از قبل برای نیروهای سیاسی قابل پیش بینی نبود و تقریبا هیچ زمینه و بستری در خصوص بروز اختلاف در فضای سیاسی لبنان را نمایندگی نمی کرد، به درستی توسط محافل سیاسی و تحلیلگران یک تصمیم از طرف رهبران ریاض تلقی شده است که تنها حریری دیکته آن را خوانده است. در حوزه داخلی سیاست در لبنان در طی هفته ها و ماه های اخیر هیچ اتفاق قابل ذکر و یا تنش خاصی در حوزه سیاسی و امنیتی این کشور بروز نکرده بود و ظاهرا بیروت بعد از مصالحه انجام گرفته در سال گذشته برای پذیرش ریاست جمهوری “میشل عون” و نخست وزیری آقای حریری، با بحران وداع کرده بود. از طرف دیگر بر اساس سخنان حریری که از تلویزیون “العربیه” پخش گردید، وی دلیل استعفای خود را به نقش ایران و حزب الله لبنان برای بر هم زدن ثبات کشورهای عربی مربوط دانسته و می گوید “هر کجا پای ایران باز شود، ویرانی، فتنهانگیزی و خرابی آنجا را فرا میگیرد، متأسفانه برخیها در لبنان دست در دست ایران داده و این کشور را در شرایط بسیار بدی در منطقه و جهان قرار دادند”. این در حالی می باشد که روز قبل از این استعفاء آقای نخست وزیر مستعفی در بیروت میزبان “علی اکبر ولایتی” مشاور بین الملل رهبر ایران بود که در پایان جلسه نیز ظاهرا هر دو خشنود بوده اند. چنانچه گزارش ها حاکی است که آقای ولایتی بعد از این نشست گفته اند “ایران از دولت کنونی لبنان به ریاست سعد حریری که در آن جریانهای مختلف حضور دارند، حمایت میکند” و دفتر نخست وزیری لبنان نیز با صدور بیانیه یی در توضیح این دیدار بر روابط مثبت و گرم تهران – بیروت تاکید داشته است.
هم اکنون با استعفای حریری دو موضوع در سطح سیاسی و در تحلیلگران مطرح است یکی اینکه انگیزه این استعفاء به خلاف پروتکل های اداری و معمول سیاسی که نه در لبنان که در ریاض انجام شده، چه بوده است. دوم اینکه تبعات این استعفای از قبل پیش بینی نشده بر اوضاع سیاسی و امنیتی لبنان در آینده چگونه خواهد بود. قبل از پاسخ به این دو سوال باید کمی به عقب بازگشت و موضوع را فراتر از لبنان نگاه کرد و آن اینکه بسیاری از تحولات سیاسی و حتی نظامی در طی روزها و هفته های اخیر تابعی از یک بازی بزرگ تر در منطقه می باشد که قبلا توسط “دونالد ترامپ” رئیس جمهوری آمریکا تحت عنوان “استراتژی جدید آمریکا در خصوص ایران” اعلان گردید و همچنین منازعه بزرگی که در طی سال های بعد از ۲۰۱۱ میلادی ریاض و تهران را در مقابل هم قرار داده است.. در چنین وضعیتی دو محور کاملا مجزا و رقیب در منطقه شکل گرفت که یک طرف آن ایران، سوریه، عراق و متحدین آن قرار داشتند و طرف دیگر آن عربستان سعودی به عنوان رهبری کشورهای عرب سنی در منطقه، اسرائیل و آمریکا قرار دارند. این دو محور منطقه یی از همان ابتدا در تقابل سیاسی و جنگ های نیابتی با هم قرار گرفته و هر کدام سعی در یارگیری و تثبیت موقعیت خود داشته است. سفر از پیش تنظیم نشده سعد حریری به عربستان و متعاقب آن اعلان استعفای وی در این کشور دقیقا در روزی اتفاق می افتد که هم زمان در خود عربستان نیز تحولاتی از جمله شلیک موشک میانبرد از طرف یمن به فرودگاه ریاض انجام گردید و در صحنه داخلی این کشور نیز با دستور “محمد بن سلمان” ولیعهد جوان و همه کاره امروز عربستان در چارچوب تشکیل “کمیته مبارزه با فساد” حدود ۱۱ شاهزاده و ۳۰ مقاوم ارشد این کشور که فقط ۴ وزیر دولت کنونی هم در بین آنان می باشند، از کار برکنار و خانه نشین شدند.
به همین دلیل استعفای حریری را باید در چارچوب خواست عربستان دانست که حتی بسیاری از رهبران جناح سنی حامی وی در لبنان را هم دچار شوک کرده است. جدا از گمانه زنیهایی که در مورد شخص حریری انجام می گیرد اما ابعاد این استعفاء بسیار فراتر از حوزه سیاسی لبنان و تحولات داخلی این کشور بوده است. حتی این گمانه زنی که به واسطه استقبال گرم سعد حریری یک روز قبل از این تصمیم از مشاور ارشد رهبری ایران دلیل این موضوع دانسته می شود نیز تنها حاشیه این وضعیت خواهد بود. با پیروزی های ائتلاف دمشقی برای تثبیت حاکمیت دولت مرکزی بر مناطق متصرفی و همچنین پایان کار داعش در عراق که موجب یک خلاء سیاسی – امنیتی در این منطقه شده است که ایران به تدریج جای آن را پر کرده است حاشیه داستان به تحریمهای جدید کنگره و دولت آمریکا علیه حزب الله لبنان و هشدار جهت قدرت گیری تهران در منطقه بر می گردد که به تازگی نیز “بنیامین نتانیاهو” در نشست موسسه “چتم هاوس” در لندن به صراحت نسبت به بازسازی امپراتوری شیعی ایران و همچنین نزدیکی تل آویو با کشورهای عرب سنی سخن گفت. بن بست عربستان در جنگ یمن نیز انگیزه مضاعفی را برای رهبران ریاض ایجاد کرده است تا با فشار به حوزههای نفوذ ایران از تمام اهرم های فشار در دسترس خود علیه موقعیت تهران استفاده کنند که در این بین لبنان موقعیت ویژه یی خواهد داشت. ظاهرا عربستان حتی به بهای بی ثبات سازی کشوری چون لبنان حاضر شده است در این رقابت و نبرد ژئوپلتیک منطقه یی، این کشور کثیرالمله را قربانی سناریوی تشدید تنش خود بکند. بدون هیچ تردیدی هر چند استعفای سعد حریری در کوتاه مدت می تواند فضای سیاسی لبنان را دچار آشفتگی کرده و بخشی از توان حزب الله را معطوف به مسائل داخلی و به تبع کاهش نقش بیرونی این نیروی شبه نظامی کند، اما تجربه سیاسی مردم و گروه های سیاسی لبنان اجازه بازگشت به دوران جنگ های داخلی و هرج و مرج دوباره را نمی دهد. اقدامات نسنجیده و از روی دستپاچگی رهبران عربستان که با برآمدن محمد بن سلمان در هرم قدرت دچار توهم قدرت گردیده، دیگر حتی فاقد درک روانشناختی پیچیدگی های دنیای سیاست و تعلقات ملی کشورهای هم پیمان خود می باشد. این استعفاء اگر به جای اینکه در ریاض اعلان شود در خود بیروت انجام می شد، بدون شک تاثیر سیاسی بسیار بیشتری را می توانست به دنبال داشته باشد اما حالا همگان آن را یک دستور دیکته شده از طرف ریاض می دانند. برای جناح تحت رهبری خانواده حریری، متحدین غیر سنی آن و حزب “المستقبل” با توجه به شکل و ماهیت این استعفاء که تابع اختلافات و تنش های درونی نیست، این اقدام به اندازه یی تحریک کننده نبوده و پتانسیل ورود به مرحله تضادهای غیرقابل حل را ندارد. به همین دلیل اقدام حریری نه تنها به موقعیت حامیان عربستان در لبنان کمک نمی کند که با توجه به در پیش بودن انتخابات پارلمانی در طی چند ماه آینده، خروج حریری از رهبری دولت هم اینکه در بین متحدین وی چند دستگی ایجاد می کند و هم اینکه در بدنه اجتماعی این کشور موقعیت این جناح را به شدت تضعیف می کند. نیروهای سیاسی و مردم لبنان نیز به خصوص بعد از حوادث تروریستی شهر “عرسال” تمایل به ورود مستقیم به رقابت و درگیری های منطقه یی را نخواهند داشت و پیام حریری برای قطع دست های ایران بازخورد چندانی در لبنان پیدا نمی کند.
۱۴/۸/۹۶
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.