زنانگی در زبان: نگاهی به مجموعهٔ شعر از هزارهٔ ترنج سرودهٔ نرگس باقری
از ویژگیهای شعر زنان در سالهای اخیر ابداع سبک و فرم خاصی از زبان بوده است که تجربهٔ زن بودن را از طریق زبان و روایت به تصویر کشیده است آن چیزی که در بسیاری از اشعار شاعران زن مشخص است نه عریانی بلکه پوشیده ماندن روایتهای زنانه در سایهٔ کلام و زبان است. بدیهی است هر چه قدر تجربهٔ زنان از این روایتها بیشتر باشد، زبان دگرگونگی خاصتری دارد. شاعر در تلاش است تا از طریق این پیچیدگی خاص زبان و تصویر تجربههای مستتر زنانه را در کلمات پنهان کند. دلیل استفادهٔ شاعران زن از این استتار در کلمه و استفاده از استعاره واضح است چراکه عموماً وضعیت زنان در جامعهٔ ایران بهگونهای است که نمیتوان از افکار و احساسات زنانه بهوضوح سخن به میان آورد. اما اهمیت اینگونه اشعار سیطرهٔ بخشی از ذهنیت شاعر در کلام است که میتواند بر کلیشههای رایج علیه زنان غلبه کند و فرم و محتوای خاصی را جایگزین کند.
از هزارهٔ ترنج سرودهٔ نرگس باقری که بهتازگی توسط نشر مروارید منتشرشده است نیز دارای اینچنین ویژگیهایی است. ذهنیت شاعر با تجربههای زنانهٔ او در طول کتاب خودش را به اشکال مختلف نشان میدهد. زبان شاعر در این مجموعه زبانی خاص است ، شاعر بیشتر ترجیح داده است تا از زبان پیچیده و روایتهای مستتر در شعر بهره برد، اکثر اشعار پیچیدگی خاصی دارند و بازیهای زبانی با تجربیات زنانهٔ شاعر بهخوبی گرهخوردهاند
در خواب دیدم که ماه ترک برمیداشت
و نیمهای از من به آسمان میرفت
و بر نیمهٔ دیگرم کسی
خطبهٔ عقد را جاری میکرد (صفحهٔ ۱۲)
تجربهٔ زنانهٔ شاعر که در طول کلام و زبان خودش را نشان میدهد محدود به یک موقعیت خاص نیست، بلکه زبان شاعر عموماً بر روایتهای تاریخی زن دلالت دارد. اما شاعر ترجیح میدهد تا برای بیان این روایتها از زبانی خاص و استعاری بهره برد. برای مثال در شعر درخت که یک تجربهٔ تاریخی بهصورت استعاری به تشبیهی از طبیعت گره میخورد:
یکبار مرا دفن کردی
باز که گشتی
درخت بودم
یادت هست؟! (صفحهٔ ۱۴)
در بیشتر شعرها نگاه و تجربهٔ زنانهٔ شاعر تسلیم تقدیر سرنوشت اجباری نمیشود، بهاینترتیب شاعر روایت تاریخ از زن بودن را عوض میکند. این چرخش و تغییر در روایتها هم در زبان استعاری شعر پنهان میشود، گرچه که تأکید شاعر بر کلمهٔ زن میتواند بازنمود تلاش او برای واسازی تجارب تاریخی و اجتماعی باشد:
میخواستم سروی ش، م
در دهان زنی از اهالی کاشمر
اما بغضی شدم
که حتی مجال شکستن نیز
نیافت (صفحهٔ ۱۵)
چرخش زمانی یعنی حرکت شاعر به زوایای مختلف تاریخ نیز از دیگر ویژگیهای اشعار این مجموعه است. بهاینترتیب زبان شاعر تنها محدود به یک نقطهٔ خاصی نشده است، هم جغرافیا و هم زمان در شعر مدام در حال دگرگونی و تغییر است، اما شاعر از این دگرگونگی برای اعتراض و نقد روایتهای مستتر مردسالاری تاریخ بهره برده است. برای مثال در شعر چراکه استفادهٔ تکنیکی شاعر از بهشت، نیل، نیشابور، خزر و منیریه و درعینحال نقد صریح از مردانگی در تاریخ است که در پایان شعر بهوضوح بیان میشود:
یکبار در بهشت
باری کنار نیل
وقتی در کوچه باغهای نشابور
سالی در کلاتهای شهداد
دیگر روز در خز ر
دیروز در میدان منیریه
امروز در کتابخانه
هم الان میان این حروف
گمت کردم
خواستم بپرسم
چرا همیشه مرا میکشی ای مرد؟!
نقد شاعر از مردسالاری و تجربههای زنانهٔ او بیشتر از آنکه حالت شعاری بگیرد، بهصورت چرخشهایی روایی در طول شعر تکرار میشود، بااینکه این تجارب گاهی تکرار میشوند اما تکنیک شاعر استفادهٔ متفاوت از روایت و زبان است بهاینترتیب شاعر میتواند استفادهٔ چندگانهٔ زبان را در شعر نشا ن دهد
مرا ببخشید عمهها! مادربزرگها!
مرا ببخش عمهٔ مادرم، بزرگ خاندان!
مرا ببخش بیبی معصومه
پیرزن قابلاحترام محل!
مرا ببخش زن همسایهای که سرم را در آغوش میکشیدی و میگفتی:
دخترک خوب!
…
من دیروز همهٔ قصههایتان را
همهٔ آنچه را که گوشهٔ روسریام گرهزده بودید
به آب دادم (صفحهٔ ۱۹)
از دیگر تکنیکهای شاعر در این مجموعه انتخاب راوی تکصدایی است، راوی در این مجموعه یکی است اما در اکثر شعرها زن در تصاویر ارائهشده است قادر است در برابر مردسالاری در جامعه و تجربهٔ شاعر از آن قد علم کند. گذر شاعر از کلیشههای نهادینهشدهٔ علیه زنان و حرکت به واسازی بخشی از هویت خود میتواند مقاومت زنانهٔ شاعر در شعر باشد این مقاومت در شعرها عموماً ورای تصویرسازیها و چرخشهای زبانی شاعر پنهانشده است:
هر باز نامت را میشنوم
از مدار خود خارج میشوم
این آخرین مدار است
فردا زنی سرگردان
در کهکشانها
رصد خواهد شد (صفحهٔ ۴۵)
از دیگر ویژگیهای این مجموعه تنوع در کلام و روایت است، در بعضی شعرها این تنوع در چند سمت گسترشیافته است، برای مثال تنوع در استفادهٔ از زبان، کلمات که چندباره تکرار متنوعی میگیرند و همینطور مفاهیم که درعینحال که گاها تکرار میشوند اما هرکدام به طرق خاصی روایت میشوند. تکنیک شاعر در این گسترش این تنوع توانسته است در بسیاری از موارد وارد فضای ممنوعه شود بهاینترتیب تابوهای موجود در جامعه را از خلال زبان و کلام بشکند و فرم خاصی را در این میان بیان کند. برای مثال در شعر باورم از عشق که از خلال شراب و عشق و مست شدن شاعر میتواند فضای متفاوتی را از روایتهای زنانه که تابو هم در جامعه محسوب میشوند ترسیم کند
شراب بودم
باورم از عشق چنان تغییر یافت
که انگور شدم
و از قضا
بیشتر مست میکنم (صفحهٔ ۴۹)
تقابل دو جنس یعنی زن و مرد در شعر نیز از کلیشههای موجود در اجتماع عموماً طبیعت نمیکند، اما آن چیزی که شاعر از آن بهره برده است واسازی این تقابل است. زبان شاعر در این واسازیها پیچیدهتر میشود آنچنانکه این زبانبسته به درک مخاطب زاویههای مختلفی را از نگاه انتقادانهٔ شاعر به پدیدههای اجتماعی علیه زنان نشان میدهد، بااینکه واسازی این تقابلها در شعر واضح نیست، اما شاعر قادر است طیف وسیعی از نابرابریهای موجود علیه زنان را در زبان استعاری شعر به تصویر بکشد.
سالهاست زنان در هاونها میکوبند
و دستهایشان به بوی دارچین تازه آغشته است
از راهها که میگذرند
باد بوی کندوهای عسل دارد
و هوا از گلهای زعفران میخندد
آنها در کاسههای چوبی قاووت های گردو تعارف میکنند
و مردان پس از هر جرعهٔ چای که هورت میکشند
با خندههای نمکین
به سرزمینهای بارور میاندیشند
آنها در جواب شما که دل می فشرید
تنها میگویند
زندگی این است (صفحهٔ ۵۷)
از دیگر تکنیکهای شاعر در این مجموعه برای بیان و واسازی نگاه زنانهاش، مربوط کردن کلمات خاص و آشنازدایی برای مخاطب است. بااینکه تکنیک آشنازدایی را در اکثر اشعار شاعران ایرانی میتوان دید اما کارکرد متفاوت این تکنیک در این مجموعه بهنوعی تلاش شاعر برای پردازش به تابوهای موجود جامعه برای زنان است. برای مثال در شعر سوگولی که این آشنازدایی انجامشده است برای بیان و نقد روایتهای تاریخی و نگاه متفاوت شاعر به این تجارب:
چال میکردند
جادویی نامم را زیر درخت
سوگولی حرمسرا بودم
بهپیش مرگی شبانههایشان (صفحهٔ ۶۸)
ارتباط خاص کلمات و بیان کلماتی که تماماً زنانهاند تلاش شاعر برای نقد رنجهای زنانه است، اما تکنیک شاعر نه ارتباط این نقد با جامعهٔ ایران بهصورت مشخص است، بلکه بهنوعی با استفاده از کلمات جهانشمول پدیدهٔ خاصی از این نقد را نشان میدهد، بهاینترتیب شعر زنانه با ویژگیهایی کاملاً اعتراضی میتواند از سانسور در امان بماند اما درنهایت قادر است تا در برابر مردسالاری نهادینهشده قد علم کند و با به چالش کشیدن کلمات معنای خاصی را بیان کند برای مثال در شعر چند هزاره رؤیا میتوان این تکنیک را دید
این دختران از سر کوچه تا ته کوچه
هزار آرزو میگردانند
شبهنگام به آغوش مردهای غریبه میخزند
و کودکان تازه زاییدهٔ خود را شیر میدهند
شب دیگر
مرد تازهای بوی بسترشان را به هند میکشاند
اینان بهاندازهٔ چند هزاره رؤیا میبافند
و در هیچ رؤیایی به آخر نمیرسند
این لحافهای گلدار
لهلههای باکرگیاند
بگذار در رختخوابپیچها بخوابند
… تابشان را
آهسته بازکنید
در پایان میتوان گفت که نرگس باقری در این مجموعه تن زنانهٔ خود را سانسور نکرده است، بلکه با استفاده از تکنیکهای مستتر زبان روایت و دیگر تکنیکهای شعری توانسته است به مقاومت در شعر از طریق زبان دست زند. از سوی دیگر ازآنجاییکه مخاطب این مجموعه زنان در داخل ایران است میتواند نقش بسزایی در انتقال نقد خود از جامعه به مخاطب زنان خود داشته باشند. اشعار این مجموعه با پیچیدگیهای موجود در زبان و ساختار به واسازی نقدهای شاعر از تابوها و کلیشههای علیه زنان پرداخته است. نرگس باقری در این مجموعه توانسته است با پدیدهٔ زبان الگوهایی از مقاومت زنانه در ادبیات فمینیستی را به نمایش بگذارد و درعینحال بتواند با استفاده از استعاره و زبان خاص از سانسور موجود علیه شعر زنان نیز عبور کند.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy
Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia