Advertisement

Select Page

سروده‌هایی در همبستگی با روزنامه‌نگارانِ دربند

سروده‌هایی در همبستگی با روزنامه‌نگارانِ دربند

دسته، دسته دسته

«به مسعود و مهسا و همه‌ی روزنامه‌نگاران عزیز و دربند»

این صدای مردمِ ایران است

اینجا تهران،

«میدان انقلاب»، رادیو صدای. . .

روزنامه‌هایی که از آلایندگی هوا

به سرفه افتاده‌اند خبر از

پژمردگی برگ‌ها می‌دهند

و واژه‌های ماسک‌دارِ هشداردهنده‌

به تنفس رگبرگ‌ها کمک نمی‌کنند

و سم دارد روزنامه‌نگاران را

گروه گروه زیر سم خود

می‌کشد

و مردم آلوده به انواع آلاینده‌هایند.

میزان بالای آلودگی از

دسته‌های کوتاه سیاست‌ورزانِ ‌عرصه‌ی اصول و فرع و اصلاح،

آباد و خراب و انصار …

و مداحان اهلی اهلِ لطفاً . . . بلندتر ختم کنید!

(- صدا می‌پیچد: زودتر کاسه – کوزه‌‌ی گدایی‌تان را جمع کنید)

نفس

نفس، نفس، نفس . . .

به میدانِ نزدیکِ دست‌نیافتنی

یا دست‌یافتنی دوردست

یا دوردستِ نزدیک

یا دست

دست – دست

هی دس

دس دسی، دس دسی

– «آقا مستقیم!؟»

– «در بست!»

– «میدان پیروزی!؟»

– «امام می‌خوره!؟»

به انقلاب نمی‌خورد

انقلاب، سُر خورده

سرِ خود می‌خورد

– «آزادی . . .»

– «آزادی . . .»

تاکسی‌های فرسوده‌ای که

به هیچ راه و میدانگاهی نمی‌روند

و «میدان پیروزی»‌ای که

پیروز ناکامی‌است.

اینجا تهران است

صدای مردم ایران!

مردم شهر

دست. . .

دست در دست

دسته . . .

دسته، دسته

وداع می‌کنند «میدان انقلابِ»‌ پیر ‌و فرسوده را.

پای پیاده

پیِ «میدان آزادی؛ آزادی. . .»

و تیتر روزنامه‌های فردا:

مردم

پی‌ی روزی

پی، میدانِ « پـیـ … ».

۲۰۱۲ – ونکوور

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights