شاید زنان ایران…
نگاهی به رویدادهای احتمالی سال ۲۰۲۳
اکنون اوکراین سرفصل همهی رسانههای غربی است، اما تاریخ جدیدی که پیش رو است، چشمانداز درگیریهای نویی را در چلهی کمانِ سال ۲۰۲۳ دارد: تایوان، کره شمالی، ایران و فلسطین همگی جاهایی هستند که میتوانند توجه غرب را از اوکراین منحرف کنند.
دستهای از دیکتاتورها، قاتلان مزدور و رژیمهای سرکوبگر یا ضد دموکراتیک میتوانند شهادت دهند که سال ۲۰۲۲ سال خوبی برای به خاکسپاری اخبار بد – و اعمال بد – بود: پنهانکردن اخبار بد، موجب میشود که گاردین و رسانههای دیگر غرب در نخستین روز سال جدید جهانی، اعلام کنند که سال ۲۰۲۲ سال دفن اخبار بد بود. زیرا بهعنوان نمونه، اخبار کشورهای میانمار، یمن، مالی، نیکاراگوئه، جمهوری دموکراتیک کنگو، سومالی و افغانستان، سوء استفادههای فاحش و بدبختی تسکینناپذیر بررسیهای بینالمللی، یا در رسانههای غرب نیامد و یا اگر آمد، توجه بسیار کمی را به خود جلب کرد. این که در آسیا و آفریقا چه میگذرد، انگار موضوع غرب نیست مگر آنکه منافع اقتصادیشان در خطر باشد. چرا چنین است؟ خود غربیها مینویسند و بر زبان میآورند که موضوع اصلی در سال پیش، اوکراین بوده که بزرگترین بحران پس از جنگ جهانی دوم است. به همین دلیل، مردم گواتمالای جنگزده که بهآرامی بهخاطر فساد فاحش در این کشور، از گرسنگی به هلاکت میرسند، تیتر اول اخبار جهان نیستند. در یککلام، حقیقتی ناگوار را بگویم: علاقه غربیها نسبت به مسائل کشورهای درحالتوسعه هم بسیار کم شده، یعنی جهانسومیهای عقبمانده، در کارنامه غرب، محلی از اِعراب ندارند.
باتوجهبه بحرانهای جنگ، قحطی، مرگ و کشتار در سایر کشورها، اوکراین، هنوز در مرکز توجه اروپا و آمریکای شمالی است، و بر دیگر بحرانهای راهبردی و بشردوستانه غلبه میکند. در این معنا، توجه سیاسی و رسانهای، کمکها و تلاشهای کمکرسانی و تخیل عمومی مردم به میزان بیسابقهای در انحصار اوکراین درآمده است. جنگ اوکراین موجب افزایش هزینههای زندگی عموم مردم در غرب شده که انگار جنگ در غرب به خانههای مردم رسیده است.
بااینحال، سایر بحرانهای بینالمللی، چه آنچه در حال وقوع است و چه آنهایی که پیشبینی میشود رخ دهند، توجه و منابع بیشتری را در سال ۲۰۲۳ طلب خواهند کرد. نادیدهگرفتن سه میدان نبرد ژئوپلیتیکی: رفتار سلطهجویانه چین در شرق آسیا، باتلاق خاورمیانه، و تنشهای آمریکا و اروپا، مواردی هستند که به دلیل ویژگیهایشان، امکان چشمپوشی از آنها نیست؛ بنابراین و باتوجهبه تنشهای یادشده، اینکه رویدادهای خارجی و تغییر اولویتها در نهایت توانایی اوکراین برای مقاومت و شکست روسیه را تضعیف میکند یا خیر، در این مرحله ناشناخته است. مطمئناً بهترین امید ولادیمیر پوتین این است که غربیها در چنین باتلاقهای تنشزایی اسیر شوند.
بدیهی است که مردم اوکراین با تمام شجاعت تحسینبرانگیزشان، بیش از هر زمان دیگری به حمایت بیدریغ غربیها، بهویژه ایالات متحده، وابسته هستند که در آستانهی دومین سال جنگ هستند.
آیا آنها میتوانند خود را به طور فزایندهای در حاشیه قرار دهند، بهخصوص اگر جنگ به بنبست بلندمدت برسد؟ افزایش تنشهای نظامی در شرق آسیا مستلزم توجه ویژه است، شاهد این ادعا دوبرابر شدن بودجه نظامی ژاپن برای سال ۲۰۲۳ است.
تا پایان سال ۲۰۲۲، ژاپن نهمین کشور جهان در هزینههای نظامی است. اما باتوجهبه دوبرابر شدن بودجه هزینههای نظامی، به رتبه سوم، پس از ایالات متحده و چین صعود کرده است. مهمتر این که چنین تغییری، اگر نگوییم پایان؛ نشاندهنده یک گسست شدید، در سنت صلحطلبانه ژاپن پس از سال ۱۹۴۵ است که برای مثال، دخالت در درگیریهای خارج از کشور را ممنوع میکرد. قابلتوجه است که نظرسنجیها حاکی از حمایت قوی مردم از این سیاست نظامیگری است.
میپرسید: چه چیزی باعث این تغییر میشود؟ همان عواملی که کره جنوبی و سایر کشورهای منطقه را واداشت تا نقش خود را از نظر نظامی افزایش دهند، چنین تصمیمگیریهایی سبب تشکیل Aukus (پیمان امنیتی استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده) شد و همکاری عمیقتری را در چهارچوب (ایالات متحده، هند، ژاپن و استرالیا) تغذیه کرد.
همه این کشورها یک ترس مشترک دارند: چین. پکن بهشدت در حال گسترش دامنه نظامی منطقهای خود است. این کشور در حال پیگیری مناقشات ارضی قدیمی با همسایگان از جمله ژاپن و هند و ایجاد اختلافات جدید در دریای چین جنوبی است. نمونه؟ هفته آخر سال ۲۰۲۲، نیروهای چین بار دیگر تایوان را محاصره هوایی کردند.
منطقه دیگری که میتواند توجه غرب را جلب کند، رویارویی نظامی اسرائیل و ایران استکه بر خلاف پنهان ماندنش میتواند یکی از نتایج گسست نهایی غرب با تهران باشد.
نگرانیهای موجهی مبنی بر اینکه چین میتواند در سال ۲۰۲۳ تلاش کند تا تهدید شی جینپینگ برای تصرف تایوان را بهزور انجام دهد، نظامیان پنتاگون را بسیار نگران کرده است. نگرانی از این که آیا ایالات متحده میتواند به طور واقعبینانه با چین و همچنین روسیه مقابله و همزمان از تایوان و اوکراین دفاع کند؟
زمانی که ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده، در روزهای پایانی سال ۲۰۲۲ به اوکراین پیشنهاد کرد مذاکرات صلح را در نظر داشته باشد، بهاحتمال نزدیک بهیقین، سناریوی کابوسوار جنگ در دو جبهه؛ چین و روسیه در ذهن او بوده است؛ شاید او، مانند ژاپن، به دشمن بالقوه سوم نیز فکر میکرده – کره شمالی و موشکها و پهپادهای دارای قابلیت هستهای در حال تکثیر آن.
***
پس از ناکامی جرج دبلیو بوش در عراق و سیاستهای باراک اوباما در سوریه، جهان به غفلت آمریکا از توجه به خاورمیانه پرسشهایی در ذهن دارد که هرگز پرسیده نشدهاند. بااینحال، سال ۲۰۲۳ میتواند سالی باشد که انبوهی از مشکلات ناشی از این فاصلهگذاری آمریکاییها به سر برسد.
بنی گانتز، وزیر دفاع مستعفی اسرائیل، هفته گذشته تشدید درگیریهای خونین بیشتری در کرانه باختری اشغالی را پیشبینی کرده است. ایشان حتا گفته که افزایش درگیریهای خونین ناشی از تصمیم نخستوزیر بنیامین نتانیاهو برای اعطای اختیارات کنترل بر این منطقه به شرکای ائتلاف ضد عرب خود خواهد بود. خشونتهای ارتش اسرائیل، شهرکنشینان یهودی و فلسطینیها در سال ۲۰۲۲ به رکورد بیسابقهای رسید.
ایران نیز به دلیل اعتراضات گسترده ضددولتی – و به دلیل اینکه مذاکرات هستهای با غرب با شکست قریبالوقوع مواجه است، به نقطهجوش نزدیک شده است. حتی اگر ایران امتیازات چشمگیری بدهد، دشوار و ناممکن است که جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، با رژیمی که فعالانه مردم کشورش، بهویژه زنان و جوانانش را میکشد و شکنجه میکند، وارد پیمان هستهای شود.
چنانچه پیشازاین گفته شد، رویارویی نظامی اسرائیل و ایران (بر خلاف پنهان ماندنش) میتواند یکی از نتایج گسست نهایی غرب با تهران باشد. چنین گسستی، به نوبه خود میتواند عراق و سوریه ازیکطرف آمریکا و روسیه را از طرف دیگر وارد معرکه کند. در همین حال، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، ممکن است دوباره به کردهای سوریه حمله کند تا توجه را از اشتباهات داخلی خود که منجر به بحران مالی در کشورش شده است، منحرف کند.
اوکراینیها که خبر از درون کولهبار سال ۲۰۲۳ ندارند، دلیل خوبی برای نگرانی در مورد اتحاد ایالات متحده و اروپا و حفظ قدرت نیز دارند. اختلافات میان کشورهای اتحادیه اروپا بر سر مذاکرات با روسیه ممکن است در صورت ادامهدار شدن جنگ بیشتر شود. یادمان نرود که در آمریکا هم نارضایتی فزایندهای وجود دارد مبنی بر این که ایالات متحده بیشترین خطرها را در اوکراین میپذیرد و سهم بزرگی از هزینهها را میپردازد (۴۸ میلیارد دلار)، درحالیکه کفگیر اروپاییها به تهِ دیگ رسیده است.
جهان شاهد این است که آمریکا به طور گستردهتر، روابط فرااقیانوس اطلس transatlantic ties را توسط عناصر محافظهکار در قانون تجارت و فناوری برجسته بایدن بار دیگر مورد آزمایش قرار داده که بروکسل را خشمگین کرده است، پرسش دیگر که همراه است با شگفتی بسیار، استحکام و یکپارچگی دموکراسی آمریکایی است اگر دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۴ دیگربار رئیسجمهور آمریکا شود، آیا این دموکراسی پایدار خواهد بود؟
چه کسی میداند؟ شاید پوتین به طرز مفتضحانهای سرنگون شود. شاید بایدن و شی همدیگر را در آغوش بگیرند و شکل ظاهر بحران و تنشها را تزیین کنند. شاید صلح در فلسطین سراب نباشد. شاید زنان ایران در سال ۲۰۲۳ با انقلاب زن، زندگی، آزادی، به ۴۴ سال حکومت زور و جور پایان دهند که این یکی میتواند همه معادلات منطقه و جهان را در هم بریزد.
با همه آنچه گفته شد، یک چیز در سال ۲۰۲۳ قطعی است. اوکراین همچنان بیشتر از افغانستان و دهها کشور فقیرتر که به طور مشابه درگیر هستند و از نظر استراتژیک اهمیت کمتری دارند، حمایت و توجه بیشتری دریافت خواهد کرد.
در پایان، باور کنیم که قدرتهای بزرگ در نبردهای جهانی خود میجنگند، و در کنار جنگ آنها، بدبختی و آشفتگی در کشورهای فقیر و مردم بیچیز کشورهای در حال جنگ نهتنها ماندگار که از کنترل هم خارج میشود.
امیدوارم سال نو همراه باشد با صلح، دوستی، عشق، آزادی، برابری و عدالت!