Advertisement

Select Page

ترانه‌ای از سعید کرمی

ترانه‌ای از سعید کرمی

نفس گیرن شبای سرد
بدون امن آغوشت…

بیا شاید همین امشب
بشه رفتن فراموشت

داری‌از دست‌من‌میری
ولی از خاطِرَم هرگز

تو چشمای تو آرومم
ولی تو خلوتَم هرگز…

دوباره تو خیالاتم
می‌بینم چشم زیباتو

قلم می‌لرزه تو دستام
بگو من عاشقم یا تو

ببین از غصه می‌بارم
شدم همخونه‌ی بارون

بدون تو تو این کوچه
می‌چرخم با دل پُرخون

میدونم که نمی‌تونی
 از رفتن پشیمون شی

فقط می‌خوام‌که‌امشب‌رو
بیای و پیش من باشی

نفس گیرن شبای سرد
بدون امن آغوشت…

بیا شاید همین امشب
بشه رفتن فراموشت

سعید کرمی(آخرین برگ)

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights