شعری از صحرا کلانتری همراه با اجرای صوتی
قسم به هاونی که هنوز میکوبد
قسم به فعلِ کوبیدن
که در آغاز؛ هاون بود
و کوبیدن؛ رسالتِ هر آنچه نباید
گفتند زهدان وعدهی خروجتان باد
تا حلِ معادلهی”یکی بود و یکی نبود”
بشود هاونی به صرفِ عروجتان
در پیوستِ گوشتـهای لهیدهی نوآری در هلهلهی هاون
که ابتدایِ زمینم را سری نبود مگر
که با اشارهی انگشتانِ اعظمت به سویِ تهی نشانه رفت
نکوب ای باقینمانده
نمیبینی خردههایت تعلیقِ قهقههشان را کِش میدهد
و صدایت پارودیِ هبوطت را
گفتند تقسیم (÷) شو مقسومِ دوپا
به روشِ خونافشانی
بیافت به پایِ مقسومعلیه
به تلفظِ اسم اعظم
شاید که تقسیم (÷) شوی
به هفده قطعهی تکرار
با صورت و مخرجـهای متکثر
ببین چگونه میکوبند به تاریخِ پاشیده در هاونت
به علاوهی (+) یک
به علاوهی(+) هزار
اینگونه یک با هزار مساوی(=) میشود
که تساوی سهمِِ هاونتنان نیست
تنها چند ناخن دادهاند به تمسخرت
به نسبتی که در نمیآید
و صدها مُشت دادهاند به تکانت
تا مثلا” رویِ هر چه علیه را کم کنی
و هی خوابِ خارجِ قسمت ببینی
تا باقینماندههایت را بزنی توی سرِ هاون
با هشتگهایِ خزیده تویِ خارجِ قسمت
و با جمشیدهایِ روی تخت
تا بیفتی به شماره
از یک تا سی و سه پل را با تسبیحهای هاونی
با مصدر کوبیدن
و هی هاون بالا بیاوری وسطِ رودی که از زایندههایت سقط میشود
یا خودت را به فلاش بک بزنی
و در پروفایلی متحصن به اعتصاب؛ سرخ بشوی
تا صدای هاون از مشروطهات برخیزد
یا صورتت را به شمایل تقسیم(÷) بزنی تویِ دهانِ مخرج
مثلا” از مقسوم علیه
همان اسم اعظم پیشی گرفتهای
و با خوندماغِ ریخته از خارجِ قسمتت بروی به تحلیل پدرخواندهی سه
یا به اسکارِ فیلمهای هاونکوب
و باقینماندههایت را با تاشهایی بزنی روی بومها
مثلا باقیـماندهای هنوز
هر چند صدای هاون بلند باشد
هر چند دار از کوبهایت بلندتر
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
فاطمه کلانتری (صحرا)؛ متولد ۱۳۵۷ – تهران، نویسنده؛ شاعر؛ فیلمنامهنویس و کارگردان است. او در رشتههای کارشناسی حسابداری، فیلمنامه نویسی، و کارگردانی سینما فارغ التحصیل شده و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. صحرا کلانتری چهار اثر تالیفی در مقولهی شعر دارد.
آثار تاکنون منتشر شده او عبارتند از:
«گردباد طرح انگشتان بیجهت من است»، ۱۳۸۸، نشر البرز فردانش / «خط عمود»، ۱۳۹۵، انتشارات مایا / «نقطه را فریاد کن»، ۱۳۹۵، انتشارات مایا / «خانهام جایی است میان پوست و استخوان»، ۱۳۹۹، نشر دانشیاران / کتاب شعر-نقاشی “Alma das Mulheres” (اردوگاه زنان) به دو زبان لاتین و انگلیسی، کاری مشترک با ساندرا براگا نقاش برزیلی، نشر بینالمللی اقیانوس بهشت – ۱۳۹۹، برزیل / رمان کوتاه «گنبدهای قرمز دوست داشتنی»، نشر مهری، لندن.
او با فیلم کوتاه تجربی «بلیط برگشت» در سال ۱۳۹۷ وارد جهان سینما شد. ساخت مستندی مشترک با رامین کاوه به نام «یک روز زندگی» در سه نسخهی ایرانی؛ انگلیسی؛ روسی از دیگر فعالیتهای سینمایی اوست که به جشنوارههای خارجی ارسال شدهاست.