شعری برای کیان پیرفلک
عکس کیان در یک سیزده به در…
بعد از این در صورتِ تو
ما در آن مزرعهی پاکباز
بعد از بارانیترین حالتِ چشمانت
گُلِ رنگینکمان میکاریم
که نامِ تو را
برداشت کُنیم
*
از جغرافیایِ دستانِ پدرت که عبور کردیم
هر بار از تاریخِ آرزوهای مادرت
قایقی میسازیم
آن را به آبها میسپاریم
که تو را برای همیشه جاری کُنیم
*
ما حالا هر کداممان
سیاسیترین سنگِ خاورمیانهایم
کودکانِ ضایعه
فرزندانِ زخم
بچههای ایران…
*
و مهمترین عادتمان این است که
پرتاب میشویم…
#بهرام_روحانی