Advertisement

Select Page

شعر تازه‌ای از مریم گمار

شعر تازه‌ای از مریم گمار

 

بر می خیزم از درزِ تاریکِ  دیوار
از چین های نامنظّم پرده  
و صدا می‌زنم پنجره را
تا بیرون بدوَد خورشید
تکه تکه
از چشمت
که ایستاده‌اند آینه‌ها
به تحسینت.

ای شاخه آویخته از نور‌!
گوش کن!
گذشته ساعت
از تکرارِ تاریکی                                              
          □                  
پلک می زنم
وَ خانه دیگر
به تن نمیکند سایه ای را 
منعکس شدهِ
در واژه ها
منشورِ لبخندت
می بینی ؟
ریشه زده ام‌  در ذهنِ آفتاب.

#مریم_گمار

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights