صیانت از حریم عفاف و حجاب این بار خشونتی از جنس دیگر
کانون شهروندی زنان: صیانت از حریم عفاف و حجاب عنوان طرحی است که کلیات آن در مجلس تصویب شده و حال، بررسی ماده به مادهی آن در دستور کار کمیسون فرهنگی مجلس قرار گرفته است. اخیراً نیز این کمیسیون ماده ای از این طرح را به تصویب رساند که به موجب آن بدحجابی خانمهای شاغل در محیط کار باعث کسر از حقوقشان میشود. این ماده از طرح طی چند روز آینده علی رغم مشکلات شرعی و قانونی نهفته در آن، به صورت قانون به دولت ابلاغ میشود و دولت نیز ملزم به اجرای آن در محیطهای کاری است. هدف از ارائهی چنین طرحی نابرابرتر ساختن شرایط تبعیض آمیز شغلی زنان است و ناشی از تفکری است تقلیل گرایانه نسبت به نقشهای اجتماعی و اقتصادی زنان، تفکری که زن را تنها در چارچوبهای خانوادگی میبیند و هر نقش آفرینی غیر از ساختارهای سنتی را تهدید ساز و عامل فساد در عرصههای عمومی میپندارد. تفکری که گویی خود را صاحب تمامی وجوه حریم شخصی زنان میداند و آنقدر طالب تصمیم سازی در این حوزه است که هر چیزی که در زنان موجب ارزش آفرینی انسانیت او میشود به تملک خود درآورد. اختیار و آزادییکی از همین ارزشهای والای انسانی ست و امانتی ست که خداوند بر دوش زنان و مردان نهاده است، مهمترین ودیعه الهی که زن و مرد هر دو در صیانت از آن به یک اندازه متعهد و مسئول هستند. واضح است که این طرح نقض آشکار آزادی زنان است و محدودهی اختیار عمل آنان را در محیط فعالیت اقتصادی تنگ تر خواهد کرد و چون زنان شاغل در مقابل فشار اقتصادی آسیب پذیرتر از مردان شاغل هستند از حقوقشان به عنوان تنها داراییشان اهرمی میسازند برای آنکه سلطهی خود را در محیط کاری بر زنان افزایش دهند.
با وجود عدم تناسب میزان دریافتی حقوق زنان شاغل نسبت به همکاران مرد خود، طبق این ماده از طرح قرار است میزان حقوق زنان با متر و اندازهی میزان حجابشان کسر شود و این خود باعث اعمال سلیقه در ارزیابی بهره وری کارمندان میشود و هر مدیر به واسطه نظر شخصی خود و نه طبق معیارهای منطقی و اصولی به اعمال نفوذ و تصمیم گیری دربارهی عملکرد کارمندان زن میپردازند. هرچند که از این دست اقدامات قانونی و شرعی و فرهنگی در محیط اجتماعی مان کم نداریم و به وفور شاهد اجرای نظایر آن در زیست اجتماعی خود هستیم ولی با اجرایی شدن این طرح یک گام دیگر به عقب باز خواهیم گشت و متاسفانه مجبوریم مسیری که در گذشته با مرارتهای زیاد طی کردهایم مجدد طی کنیم تا جایی که حتی از نقطهی شروع خود گام به گام دور شویم و همینگونه است که مجبور به تکرار دوبارهی مطالباتمان در هر دوره میشویم بدون آنکه تغییری در وضعیت خود بیابیم.
همانطور که سهمیه بندیهای جنسیتی در دانشگاهها اعمال شد، اجرای سهمیه بندی استخدامها و اعمال برخوردهای سلیقه ای در محیط کار علیه زنان نیز قابل پیش بینی ست. متاسفانه باید گفت گویا زنان تا کارد به استخوانشان نرسد در مقابل قوانین تبعیض آمیز اعتراض نمیکنند! قوانینی که اتفاقاً خشونت آشکاری است علیه زنان که اینبار نه در محیط خانه و خیابان بلکه در حریم شخصی محیطهای شغلیشان سایه دوانده است و آزادی و اختیارشان را تحت سلطه قرار داده است. زنان ایرانی همانطور که در زندگی پدری خود تحت سیطره پدرسالاری بزرگ شدهاند و در فضای زندگی زناشویی زیر سلطهی قانونی و شرعی شوهر خود هستند و در زندگی اجتماعی در بستر نگاه تهدیدآمیز فرهنگ زن ستیز احساس ناامنی میکنند، تعجبی ندارد که در محیط کار خود به آسانی مقهور قوانین تبعض آمیز و نگاه تقلیل گرایانه شوند و این شرایط را همچون سرنوشت غیر قابل تغییر خود بدانند زیرا با آن بزرگ شدهاند و از این رو به گونه ای هنجارآمیز در مقابل آن سکوت میکنند چون به نظر میرسد در بافت ذهنی و رفتاری خود خشونت را پذیرفتهاند.
باید بدانیم تمامی ساختارهای مسلط جامعه که از سوی نگاه مردمحورانه پذیرفته شده است بالذات خواهان محدودسازی گسترهی اختیار عمل و آزادی زنان است زیرا با تقلیل دادن نقش زنان در حدود تعریف شدهی نگاه مردمحور فضای بازتری برای نقش آفرینی خود مییابند و به واسطهی کاهش دادن سرمایه اجتماعی زنان، سرمایه اجتماعی بیشتری برای خود در محیطهای کنشگری فعال کسب خواهند کرد. پس به جای آنکه همواره روی سخن مان مردان جامعه باشد کمی به خود بیاییم و انگشت اشاره خود را برای یکبار هم شده به سمت خود بگیریم بدون تعارف بپذیریم این ما زنان هستیم که اگر سکوت را در مقابل قوانین نادرست انتخاب نکنیم میتوانیم محدودهی آزادی خود را، خودمان مشخص کنیم و خویشتن را در مقابل اختیار و آزادی خود مسئول بدانیم. در غیر اینصورت این ما هستیم که با تمکین و رضایت بر اعمال این قوانین راه را بر اجرای طرحهای تبعیض آمیزتر باز میگذاریم. سکوت میتواند آسانترین راه حل باشد اما بهترین راه حل نیست. مطمئناً کنش فعال در مقابل ناراستیها دشوار خواهد بود اما تلاش در این زمینه دست کم حیثیت زنانگی را در جامعه حفظ خواهد کرد. بیاییم این جمله را در درون خود نهادینه کنیم که «درد ما از خودمان و درمان نیز در خودمان است»(۱)…
پانوشت:
۱- از سخنان امام علی (ع)
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید