عید غدیر و سابقهی گازگرفتگی و سیلی زدن در جمهوری اسلامی
به دختران مهندس موسوی و زهرا رهنورد به حرمت عیدغدیر اجازۀ ملاقات با والدین دادهاند. اما ما ملت ناسپاسی هستیم. نظام اینهمه عطوفت دارد. دو دختر بی خبر از عید و عطوفت نظام، در خانهاشان نشستهاند و روحشان خبر ندارد. ادارۀ اطلاعات به آنها زنگ میزند و میگوید نه تنها میتوانید با پدر و مادر خود ملاقات کنید بلکه به برکت عید غدیر اجازه دارید با آنها نهار بخورید. در کجای دنیا اداره اطلاعات از این کارها میکند؟ شما بروید از تمام ادارات اطلاعات جهان بپرسید. اصلاً چیزی راجع به عید غدیر نمیدانند.
کشورهای سلفی و این افغانستان و پاکستان و مصر و امارات و فلان و فلان و فلان که اصلاً از بیخ منکر چنین عیدی هستند، فقط به همین خاطر که مجبور نباشند به دختران زندانیان خود زنگ بزنند و به آنها به برکت چنین روزی ملاقات بدهند.
بگذریم، موقعی که ملاقات تمام میشود زندانبان زن در کمال انسانیت و خوشرویی اسلامی و با عطوفت فراوان از آن دو میخواهد تا لخت شوند مبادا نامهای یا نواری به بیرون ببرند. بردن نوار یا نامه به بیرون که مشمول عطوفت اسلامی نمیشود و با هزار من سریش هم به عید غدیر ربط پیدا نمیکند و زندانبانان مسلمان باید سخت مواظب باشند چون زندانیها پپه هستند و فکر میکنند میتوانند سر عطوفت نظام و عید غدیر کلاه بگذارند و یواشکی به فرزندان خود سر سفره غذا نوار ویدیویی بدهند تا به خارج زندان برده و اقدام به دروغ پراکنی کنند و بدین ترتیب آبروی نظام را ببرند.
با کمال حیرت و نمک ناشناسی آن دو دختر در مقابل این خواست مکتبی و پر عطوفتِ زندانبانِ نظام اسلامی مقاومت میکنند. زندانبان زن از روی امر به معروف، فقط و فقط مبادرت به زدن نفری یک فقره سیلی به آنها میکند. اما یکی از دختران به پیروی از والدین گمراه و در بند خودشان روداری کرده، در یک عمل ضدانقلابی اقدام به گرفتن دست مأمور در حین اجرای وظیفه میکند! که در این هنگام زندانبان بنا بر وظیفه شرعی و دفاع از خود با استفاده از آموزههای خود مبادرت به گاز گرفتن مچ دست خاطی تجاوزگر میکند. واقعاً که ترحم بر فرزندان زندانیان دربند ظلمی است به عطوفت نظام.
تا قبل از این عیدغدیر و عطوفت نظام، حجهالاسلام محسنی اژهای رکورددار گاز گیری در نظام بود. اما اکنون به نظر میرسد این زندانبان زن رقیبی جدی برای رکورداری این قاضی که رئیس دادگاه ویژه روحانیت بود، باشد.
گرچه طرفداران محسنی اژهای معتقدند که او هنوز همچنان از همۀ گازگیران نظام جلوترست. اما طرفداران زن زندانبان هم کم نیستند. آنها معتقدند این زن به راحتی از خود رکورد جدیدی باقی گذاشته.
با توجه به اینکه محسنی اژهای در سال دو هزار و چهار قبل از آنکه خود را به شانۀ عیسی سحرخیز برساند و او را گاز بگیرد دو قندان به طرف او پرت کرده بود و باعث شکستگی جمجمه او شده بود. ادعای طرفداران او که او را همچنان رکوردار میپندارند، منطقی به نظر میرسد. به خصوص که زن زندانبان قبل از گاز گرفتن فقط اقدام به زدن دو سیلی کرده بود که تازه هر کدام از آنها را به یک دختر مهندسِ در بند نواخته. تازه گاز گرفتن از مچ دست در مقایسه با گاز گرفتن از کتف و شانه مثل آب خوردن است. بعضیها با وارد کردن بحث فمنیستی مکتبی طرفداران حجهالاسلام را به شیخسالاری متهم کرده که تلاشهای این خواهر حزباللهی را برای گذاشتن یک رکوردِ جدید، میخواهند بر باد دهند. آنها میگویند محسنی اژهای فقط شانۀ عیسی سحر خیز را گاز گرفت که هیچکس نبود. در حالیکه این زن حزباللهی بسیجی به گوش دختران کسی سیلی زده و آنها را گاز گرفته که پدر آنها منتخب امام راحل بوده و خودش قصد داشت ما را به دوران طلایی همان امام برگرداند.
مجموعۀ اینها را اگر حساب کنیم جمع امتیازات این زندانبان به راحتی از رقیب خود پیشی خواهد گرفت. اگر بر این حاصل جمع تقدس عید غدیر را هم بیفزاییم، محسنی اژهای خود باید از رکوردداری دست کشیده، جلوی این خواهر لنگ بیندازد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها: