تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

غزل تازه‌ای از رضا حدادیان

غزل تازه‌ای از رضا حدادیان

 

شبیه دسته گُلی بر مزارِ من دیگر
گرفته  دست به زانو ، بهارِ من دیگر

وَ نیستی تو و خمیازه می کشد یک ریز
دهانِ ساعتِ شماطه دارِ من دیگر

شده ست خالی از آوازِ دخترِخورشید
گلوی آینه ی بی غبارِ من دیگر

کشیده چادرِ اندوه بر سرش تقویم
گرفته رنگِ عزا  روزگارِ من دیگر

ورق ورق شده در دستهای کولیِ باد
شناسنامه ی ایل و تبارِ من دیگر

وَ شاخه شاخه پُر از میوه ی غروب شده ست
درختِ پنجره ی انتظارِ من دیگر

نمانده زیر و بمی در صدای او ،انگار
دل و دماغ ندارد سه تارِ من دیگر.

#رضاحدادیان

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
تبلیغات

نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights