فرازی از زندگی دریا صفایی، فعال مدنی
«هفته پیش یک سفر ۴ روزه به ترکیه داشتم. به ترکیه رفتم تا خواهرم رو، رفیق بچگیهامو، توى یک کشور سوم ببینم. نه در بلژیک و نه در ایران، چرا که من که یک تبعیدى ام و نمیتونم بروم ایران؛ و بلژیک هم به خواهرم ویزا نمیده بیاد اینجا. خواهرم دوازده ساله که نتونسته براى دیدن من ویزاى بلژیک رو بگیره. واقعیت اینه که دیوارى که مردم فکر میکنند ترامپ کشیده، سالهاست اینجا هست. این دیوارى ۳۸ ساله است که هر سال بلندتر از سال پیش میشه. منشاء و مسئولش هم کسى نیست جز جمهورى اسلامى.
[clear]
من دو خواهر داشتم. آره، داشتم. خواهر کوچکترم همین چند ماه پیش، در شهریورِ همین امسال، درگذشت. جایى ننوشتم و جایى نگفتم. تنهایى عزادارى کردم. تنهایى اشک ریختم. کوچکترین خواهرم بود. فقط ۲۹ سال داشت. درخواست ویزاى او هم مورد قبول سفارت بلژیک قرار نمى گرفت. او را هم فقط مى توانستم در کشور سومى مانند ترکیه ببینم. دیوارها مدتها است وجود دارند.
من تعجب مى کنم که چرا تاکنون کسى این دیوارهاى سخت و بلند رو ندیده! دیوارهاى بلند ۳۸ ساله! دیوارهایى که اعضاى خانوادههاى جداشده در اینور و آنور آن از رنج دورى زار مى زنند، ولى کسى صدایشان را نمى شنود. حتى بدتر: اگر به نظر بعضى ها زیادى حرف بزنند متهم میشوند به “خارج نشین”؛ چه واژه زشت و غیرانسانى اى. فقط یک تبعیدى میتونه زشتى این واژه رو تا گوشت و استخونش درک کنه.
[clear]
تا به هتلم در استانبول رسیدم، از دیدار خواهرم و در سوگ خواهر دیگرم که دیگر هیچ جاى دنیا نمیتونى پیداش کنى، فقط ده دقیقه، تنها خواهر باقى مانده ام را در بغل فشردم و زار زدم. آنچه ماه ها منتظرش بودم، گریستن در آغوش خواهرم در عزاى خواهر مشترکمان. ما تبعیدى ها از عزادارى هم محرومیم. خیلى سخته که خواهر جوانت بمیرد و نتوانى حتى براى شرکت در مراسم عزاداریش به سرزمینت برگردى. سرزمینى که با تمام وجود دوستش دارى. سرزمینى که بخاطر عشق به اون زندانى و تبعید شده اى. مدتهاست پشت دیوارهاى بلندى که دور سرزمین مادریمان کشیده اند ما را از ابتدایى ترین حقوقمان محروم کردهاند.»
http://bit.ly/2kIpkwE
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید