مرغان آوازخوان
همین دیروز خواندم که مرغان آوازخوان کشور آلمان دارند ناپدید میشوند. در این نوشته پرسیده بود میدانید چرا؟و پاسخ داده بود که نابودی جنگلها، باغها و کشاورزی روشمند و روزافزون مکانهای طبیعی لانهسازی، تخمگذاری و پرورش پرندگان را از میان میبرد: درختان بیبروبار و برگهای پژمرده بر بستر باغها، زمینهای کشتنشده، و بوتهزارها به جای جنگلها جای مناسبی برای تولید مثل و پرورش پرندگان نیستند. این خبر برایم چنان دردناک بود که گریهام گرفت، نه به خاطر آوازی که این موجودات کوچک بیدفاع برای آدمها میخوانند، بلکه به خاطر نابودی بیصدا و غمانگیزشان.
این پاراگراف را نزدیک به یک سده پیش، رزا لوگزامبورگ در نامهای به دوستش سونیا لیبکنشت نوشته است. امروز محیط زیست با شتابی تصورناپذیر به پرتگاه نزدیک میشود. دانشمندان ۲ درجه افزایش دمای زمین را نقطه یا خط هشدار در محیط زیست مینامند و معتقدند که در این نقطه چنان تغییرات برگشتناپذیری در محیط زیست ایجاد میشود که دیگر انسان نمیتواند مهارش کند. افزایش دو درجه برای آب کردن بخش بزرگی از یخهای دنیا کافیست و همین باعث شتاب بیشتر در آبشدن یخهای باقیمانده میشود و جهان را به سوی جهانی بییخ میکشاند. بدین ترتیب سطح آب دریاها بالا میآید و زندگی انسانها و دیگر موجودات ساکن بیشتر جزایر و نواحی ساحلی به خطر میافتد. از اینها گذشته حوادث طبیعی سهمگین مثل خشکسالی، توفانهای شدید و سیلهای خانمانبرانداز بیش از پیش رخ میدهد. گزارشهای محیط زیستشناسان نشان میدهد که افزایش چند درجه حرارت سبب نابودی بیش از ۵۰ درصد از گونههای زیستی (حیوانات و گیاهان) میشود و فرآوردههای غذایی جهان آسیب میبینند. برای نمونه سازمان منابع طبیعی در سال ۲۰۱۱ گزارش داد که ۲ درجهی سانتیگراد افزایش دما سبب کاهش ۲۵ درصد فرآوردهی ذرت آمریکا (که ۴۰ درصد از ذرت جهان را دربرمیگیرد) میشود.۲
آسیبهایی که موج گرما در ماههای گرم سال میتواند به انسان وارد کند عبارتند از:
۱. گرمای شدید باعث تعریق زیاد میشود و تعریق زیاد آسیبهای جدی به افراد آسیبپذیر جامعه مثل کودکان، سالمندان و افراد خانوادههای تهیدست میرساند و حتا میتواند سبب مرگ آنها شود.
۲. در مناطق حارهای سرعت باد و باران را به شدت افزایش میدهد و باز سبب مرگومیر افراد آسیبپذیر این جوامع میشود.
۳. سبب پایین آمدن کیفیت هوای تنفسی میشود.
۴. بالارفتن دمای هوای زمین باعث میشود که میزان ازونِ نزدیک به زمین بالا برود. وقتی مواد آلودهکنندهی هوا مثل دیاکسید کربن، اکسید نیتروژن و ترکیبهای شیمیایی فرار زیر نور خورشید کنار هم قرار میگیرند ازون تولید میکنند. ازون در فاصلهی ۶ تا ۳۰ مایل از زمین موجودات زنده را از آسیب ناشی از اشعهی ماورای بنفش خورشید حفظ میکند اما اگر این گاز به زمین نزدیک شود مهدود ایجاد میکند و برای سلامتی انسان و دیگر موجودات زنده خطرناک است. ازون نزدیک سطح زمین به بافت ریه، کار ریه و راههای هوایی آسیب میرساند؛ میتواند سبب تنگی نفس، عفونتهای مجاری تنفسی، آسم و بیماریهای تنفسی دیگر شود، بهویژه در کودکان، سالمندان، کارگران خیابانی و آنهایی که بیماریهای زمینهای تنفسی مزمن دارند. برخی از پژوهشها نشان دادهاند که ازون در هوا میتواند مرگ زودرس بیاورد.۳
هوای گرم و راکد سبب افزایش تولید ازون میشود، از این روی، گرمایش زمین میزان تولید ازون را بالا میبرد و در شهرهایی با هوای آلوده مثل تهران شمار روزهایی که کیفیت هوا بسیار بد است و تنفس این هوا سبب ایجاد بیماریهای تنفسی شده یا آنها را تشدید میکند افزایش مییابد.۴
آسیبهایی که گرمایش زمین میتواند به محیط زیست وارد کند عبارتند از:
متاسفانه گرمایش زمین و تغییرات آبوهوا که پیامد فعالیتهای انسان و تولید گازهای گلخانهایست آهسته و با روندی خطی رخ نمیدهد. به گفتهی جیمز هانسن، دانشمند محیط زیست و مدیر بخش مطالعات فضا در انستیتو گدار ناسا، «خط هشدار را بازخوردهای تقویتکننده سبب میشوند.» بازخوردهای تقویتکننده عبارتند از: ۱. آب شدن سریع یخهای اقیانوسها. یخها پرتوهای خورشید را بازمیتابانند و از شدت گرمای زمین کم میکنند. اما وقتی یخها آب میشوند، آبها که رنگی تیره دارند گرما و انرژی خورشید را جذب میکنند و سبب هرچه بیشتر گرم شدن زمین میشوند؛ ۲. با آب شدن توندراهای یخزده در نواحی شمالی، گاز متان آزادشده (که از دیاکسیدکربن هم پتانسیلی به مراتب بیشتر در بالابردن میزان گازهای گلخانهای دارد) زیر سطح به دام میافتد و به گرم شدن زمین شتابی دوچندان میدهد؛ ۳. از دههی ۱۹۸۰ و بهویژه از سال ۲۰۰۰ اقیانوسها از پی جذب کربن اسیدی شدهاند و هرچه اقیانوسها اسیدیتر باشند توان جذب کربنشان کاهش مییابد و کربنها در هوای آزاد بالای اقیانوسها و اتمسفر جمع میشوند و زمین را گرمتر میکنند؛ ۴. با تغییر دمای زمین و تغییر مناطق گوناگون آبوهوایی زمین مثل منطقهی معتدله گونههای زیستی گوناگون نابود میشوند. نابودی این گونهها اکوسیستمهای وابسته به این گونههای زیستی را از بین میبرد و نابودی این اکوسیستمها به نابودی گونههای زیستی بیشتر میانجامد.
کوتاهسخن امروزه از نظر علمی بر همه ثابت شده که اگر زود نجنیبم و وضعیت را تغییر ندهیم انسان با فروپاشی اکولوژی سیارهی زمین روبهرو میشود. نهتنها بحران محیط زیست روز به روز شدیدتر میشود و فرصت جلوگیری از پیشرفت آن کمتر، بلکه بیشتر استراتژیها و راهحلها هم متناسب با اهداف قدرتمندان ساخته میشوند و این راهحلها که بنا به آگاهی محدود خودشان و نادیدهگرفتن بخش بزرگی از واقعیات ارائه میشوند پیامدی جز شکست در پی ندارند.
ریشهی بحران محیط زیست در تولید و شیوهی تولید سرمایهداری نهفته و رفع این بحران به انقلاب در این شیوه و انقلاب اجتماعی نیاز دارد.
واقعیت این است که کلمهی بحران برای محیط زیست به دلیل نوع جاانداختن آن برای اقتصاد گمراهکننده است. در اقتصاد این واژه را همواره در کنار واژهی «دورهای» استفاده میکنند و گرچه در هر دوره میلیونها یا حتا بیلیونها نفر از این بحرانهای اقتصادی رنج میبرند همواره آن را به چرخهی اقتصادی ربط میدهند نه به عوامل ریشهای نهفته در نظام سرمایهداری و آن را گذرا میدانند. بر همین اساس واژهی بحران برای محیط زیست میتواند گمراهکننده باشد زیرا بهرغم معنی جاافتاده از «بحران» تغییرات ناشی از گرمایش زمین آسیبهایی به انسان و دیگر موجودات زنده وارده میکند که برگشتناپذیرند همانطور که آسیبهای وارده از بحرانهای اقتصادی برگشتناپذیرند، و همانطور که بحران اقتصادی کنونی بخشی از کسادی اقتصادی درازمدت و برنامهریزیهای دیرینهی نظام سرمایهداریست، بحران محیط زیست هم پیامد همین برنامهریزی دیرینهی نظام سرمایهداریست. به گفتهی نومی کلاین در آخرین اثرش به نام This Changes Everything «در جادهی نابودی محیط زیست نقش نظام سرمایهداری بیش از دیاکسید کربن است.»
در مسیر نابودی محیط زیست نقش تولیدات بیرویهی صنعتی، تولید سلاحهای ویرانگر جنگی، زایدههای هستهای، بمبهای شیمیایی و اتمی و نابودی جنگلها نقشی بسیار موثر است و صاحبان اینگونه صنایع باید به تاثیر ویرانگر تولیداتشان بیاندیشند، اما نمیتوان نقش هر فرد را هم در پیشگیری از گرمایش زمین نادیده گرفت. هر فرد میتواند فقط با انجام کارهای کوچکی چون بازسازی دقیق آشغالها، تغذیهی درست، استفاده هرچه کمتر از پلاستیکها و ظروف یکبار مصرف، کاهش مصرف انرژی، استفاده از فرآوردههای بهداشتیای که برای محیط زیست و آبها کمضررترند، استفادهی هرچه بیشتر از وسایل نقلیهی عمومی و از همه مهمتر مقابله با جنگ از سرعت بالارفتن دمای زمین بکاهد. بهخصوص جنگها که به شیوههای گوناگون به گرمایش زمین کمک میکنند. پس از هر جنگ، به دلایل مختلف و بیشمار، مثل آلودگی ناشی از گذر کشتیهای حمل اسلحه و مواد منفجره، غرق شدن کشتیهای حامل مواد منفجره و توپخانه، گرمای ناشی از انفجارهای پیدرپی، نفوذ مواد شیمیایی حاصل از انفجارها به آبهای آزاد، ریختن زبالههای اتمی به آبهای آزاد و بسیاری عوامل دیگر، جهت جریانهای آب گرم و سرد، بدنهی آبها، حرارت و توزیع شوری آبها، به ناگزیر تغییر میکند و این تغییرات نهتنها بر موجودات آبزی که بر خشکی و موجودات خشکی نیز اثر میگذارند و باعث رخداد سونامیها، سیلها و خشکسالی و توفانهای مهغبار میشوند. متاسفانه در بیشتر موارد هرگز به وضعیت پیشین برنمیگردد. فقط در بهترین حالت، شماری از موجودات آبزی با وضعیت جدید سازش میکنند و آن گروه که نتوانند، نابود میشوند. همانطور که گفتم برخی اینها را هرجومرجهای موقت مینامند ولی واقعیت این است که اینها تغییر قوانین سادهی فیزیکیست، قوانینی که بر آبها حاکماند و جو و آبوهوا را میسازند.
بهترین مثال برای نقش جنگ بر تغییر آبوهوا کشور عراق است. در این کشور پس از یک دهه جنگ، میزان آب دجله و فرات بهشدت کاهش یافته و زمینهای حاصلخیز میان این دو رود که یکی از مراکز اولیهی کشاورزی انسان متمدن دیرین است، به بیابان تبدیل شده است. ویژگی آبوهوایی عراق بدینگونه است که از زمستانهای سرد و تابستانهای داغ برخوردار است، با بارشهای محدود و کمبود آب. اکنون پس از دههها جنگ در آن کشور وضعیت بسیار بدتر شده و جبران کمبود بارش بهدلیل افزایش دمای منطقه ناممکنتر شده است. از ۲۸ درصد زمین حاصلخیز این کشور سالانه ۲۵۰ کیلومتر مربع آن به بیابان تبدیل میشود. دکتر حسن جنابی، نمایندهی کشاورزی و مواد غذایی در بخش کشاورزی و مواد غذایی سازمان ملل متحد دربارهی تغییرات آبوهوای عراق مینویسد:
براساس الگوی جریان هوا (جیسیام) آیندهی ناخوشایندی برای محیط زیست این کشور پیشبینی میشود و احتمال دارد از رودهای دجله و فرات سیلهایی به مناطق کشاورزی سرازیر شوند. مطالعهای نشان داده که از سطح آب رود فرات در جاهایی ۲۸ و در جاهایی تا ۷۳ درصد کاسته خواهد شد…
امروزه سرعت گرم شدن هوا، توفانهای شدیدِ گردوغبار و بیابان شدن زمینهای کشاورزی نسبت به دههی پیش از جنگهای خاورمیانه بهشدت افزایش یافته است.
منبع: نشریهی رویداد
- Rosa Luxemburg and the Critique of Political Economy
- http://monthlyreview.org/2013/02/01/james-hansen-and-the-climate-change-exit-strategy/
- http://www.epa.gov/oar/oaqps/gooduphigh/good.html
- http://www.epa.gov/climatechange/impacts-adaptation/health.html#content
- news/2013/04/17/video-iraq-faces-water-scarcity-floods-desertification-and-climate
- http://www.retailpackaging.com/blog/2013/02/27-ways-to-prevent-climate-change-a-guide-for-independent-retailers/
- https://www.commondreams.org/archive/2007/12/07/5696
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
«اکرم پدرامنیا در حاشیهی کویر کاشان پا به هستی گذاشت و در آغوش مادری بزرگ شد که داستانهایش را هرگز پایانی نبود و پدری که هر سخن را با شعری از حافظ میآراست. کودکی و بخشی از نوجوانی را در همان حاشیهی کویر بهسر آورد. از آغاز کودکی به خواندن و نوشتن عشق میورزید. در سن نه سالگی نوولایی (داستان بلند) نوشت که از پی آن جایزهی بهترین داستان را از وزیر آموزش و پرورش وقت دریافت کرد. …
پس از پایان دورهی دبیرستان برای ادامهی تحصیل به تهران کوچ کرد. بهرغم داشتن رتبههای عالی در کنکورهای سراسری، به دلیل دگراندیشی، از ورود به دانشگاه محروم شد، اما پس از صدور بخشنامهی معروف آیتالله منتظری به عنوان دانشجوی مشروط نخست در رشتهی ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران و سپس در رشتهی پزشکی دانشگاه علومپزشکی ایران به آموختن ادامه داد و پس از پایان دکترای پزشکی برای پیگیری آموزش و پژوهش به همراه همسر و دو فرزند به کشور کانادا کوچ کرد. …»