مطابقت چاه جمکران با کانسویه (کیانسیه) در اوستا
معنی لفظی و تاریخچهٔ جمکران و قُم:
با توجه به آب انبار قدیمی روستای چَم یزد، نام روستای چم به معنی محل چاه آب ”آشامیدنی“ (چَم) به نظر می رسد. ظاهراً شکل معرب چم همان جَم است یا بر عکس چم شکلی از همان جمّ عربی (جای ژرف و پُر از آب) است که در قرآن نیز به معنی کثیر به کار رفته است: جماران (محل جمِّ آب، جای آب انبار) نیز دارای آب انباری به نام حصارک بوده است. گفته میشود مسجد جمکران (کنار آب انبار) هم یک حیاطی داشت و در وسط آن حیاط، یک آب انباری بود که سقف آن یک متر مرتفع تر از حیاط مسجد بود.
خود واژهٔ مرکب «جمکران» در عربی را در ترکیب «جمّ» (جای ژرف از آب) و کر-ان (کنده شده) که در این رابطه اصل به نظر می رسد، می توان به همان معنی آب انبار زیر زمینی گرفت.
مترادف جَم به صورتهای کوم و گوم مأخذ نام شهر آب انبار قدیمی قُم است:
कूम n. kUma pond
خود جمکران (آب انبار حفاری شده) به ظاهر به معنی اوستایی محل رفت و آمد کردن [گا-یم کردن] درک شده است. جَم (یَم) و جیم و گا-یَم اوستایی و سنسکریت به معنی رفت و آمد و رفتن به خانه هستند:
गय m. gaya house
यमन् n. yaman (yama) coming, going
مطابق کتاب خلاصه البلدان، «رایت وى [امام زمان] بر این کوه سفید بزنند، به نزد «دِهی کهن» که در جنب مسجد است و «قصرى کهن» که قصر مجوس است.
و آن را جمکران (آب انبار زیر زمینی) خوانند از «زیر» یک منارهٔ آن مسجد، بیرون آید، نزدیک آنجا که آتشخانه گبران بوده است. »
کانس اویه (کیانسی، آب انبار مقذّس)، محل سوشیانت، موعود زرتشتیان نیز همچون آب انبار مقدّسی تصور میشده است:
खा f. khA (kan) fountain, a spring that has been dug up
खेय n. kheya[n] ditch
सूय n. sUya libation (a drink poured out as an offering to a deity.)
گفتار رسمی منابع شیعی در مورد جمکران
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، پایگاه اطلاع رسانی مسجد مقدس جمکران در بخش دایرکتوری خود، زیرمجموعه های مختلفی را که با مباحث مهدویت مرتبط هستند معرفی می کند که یکی از جالب ترین موارد این زیرمجموعه ها، اماکن منسوب به امام مهدی علیه السلام است. در لینک مربوط به اماکن منسوب به حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه از جمله مکان های معرفی شده، مسجد مقدس جمکران است که توضیحات جالب و قابل توجهی در این باره ارائه شده است. به عنوان مثال در یکی از موارد توضیحی، موضوع پیشگویی امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام در رابطه با این مسجد است که در ادامه روایت مربوط به این پیشگویی را به شکل مبسوط می خوانید.
محمد بن محمد بن هاشم حسینى رضوى قمى به تقاضاى مولى محمد صالح قمى به سال ۱۱۷۹ هجری در پیرامون فضیلت شهر قم و بیان تاریخچه تاسیس مسجد مقدس جمکران به فرمان حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه کتاب ارزشمندى تألیف کرده و آن را «خلاصه البلدان» نام نهاده است.
شیخ آقا بزرگ تهرانى این کتاب را مشاهده کرده و انگیزه نگارش آن را بیان فرموده است. صاحب کتاب «انوار المشعشعین» فرازهائى از این کتاب را در کتاب خود آورده است. وى در نور مشعشع سوم حدیثى را از وجود مقدس امیرمؤمنان علیه السلام در رابطه با مسجد مقدس جمکران خطاب به فرزند یمانى آورده است که متن کامل آن حدیث شریف را در اینجا مى آوریم:
در «خلاصه البلدان» این حدیث مذکور است از کتاب مونس الحزین از تألیفات شیخ صدوق، با اسناد صحیح و معتبر از امیرالمؤ منین علیه السلام که فرمود: اى پسر یمانى در اول ظهور، خروج نماید قائم آل محمد صل الله علیه وآله از شهرى که آن را قم مى گویند و مردم را دعوت کند به حق و همه خلایق از شرق و غرب به آن شهر قصد کنند و اسلام تازه گردد و هر که از خوف اعداء پوشیده و مخفى باشد بیرون آید وحوش و طیور در مساکن و اوطان خود ایمن بخوابند و چشمهٔ آب حیات از آن شهر ظاهر شود و از آن موضع رایت حق ظاهر شود و میراث جمله انبیاء بر پشت زمین به آن باشد.
اى پسر یمانى این زمین مقدسه است که پاک است از تمام لوث ها و از خداى تعالى خواسته که بهترین خلق خود را ساکن او گرداند و دعایش مستجاب شده و حشر و نشر مردم در این زمین باشد و بر این زمین اساس و بنیاد قصرى عظیم نمایند، بعد از اینکه بناى قصر مجوس بوده باشد.
و آن قصر از صاحب شهرت ملک روم باشد و از این زمین گوسفند ابراهیم خلیل را آورند قربان کنند و بر این زمین هزار صنم و بت از اصنام اهل روم بشکنند و بر این زمین اثر نور حق ساطع شود و از این زمین رائحه و بوى مشک شنوند، حق تعالى بیت العتیق را به این شهر فرستد و بناها و آسیاب ها بر این زمین شود و منازل و مواضع زمین هاى اینجا عالى و گرانبها گردد چندان زمین که پوست گاوى باشد و رایت وى بر این کوه سفید بزنند، به نزد «دِهی کهن» که در جنب مسجد است و «قصرى کهن» که قصر مجوس است.
و آن را جمکران خوانند از زیر یک مناره آن مسجد بیرون آید نزدیک آنجا که آتشخانه گبران بوده و امام، سفطى از زر بسته باشد و بر براق سوار شده و با ملائکه مقرب و حاملان عرش گردش نماید و منطق آدم با او باشد و حلم خلیل الله و حکمت حضرت داود و عصاى موسى و خاتم حضرت سلیمان و تاج طالوت. بر سر آن نوشته است نام هر پیغمبرى و وصى و نام هر مومنى و موحدى.
توضیح و بیان: حضرت امیر علیه السلام خبر از مسجد جمکران داده و فرموده که کوه سفید به نزدیک دهى کهن در جنب مسجد است و امروز همین طریق است که جمکران نزدیک مسجد است و (قصرى کهن که قصر مجوس است) در زمان صاحب تاریخ قم، قصر موجود بوده است. در فضیلت این مسجد همین بس که حضرت امیر علیه السلام از آن خبر داده و حال آن که در آن زمان آثار مسجد نبوده است.
و ایضاً حضرت (ع) در اول این حدیث فرمودند: اى پسر یمانى اول ظهور خروج نماید از شهرى که آن را قم گویند و در آخر همین حدیث، حضرت تعیین مى کند که قائم آل محمد صل الله علیه وآله از کدام قطعه زمین قم بیرون آید، و مى فرماید از زیر یک مناره آن مسجد که مراد مسجد جمکران باشد.
حاصل آنکه از این حدیث چنین استفاده مى شود که حضرت حجت (عج) از قم ظهور نماید یا از زیر یک مناره آن مسجد یا آن که بگوئیم از نزدیک مناره آن مسجد بیرون آید، هر سه را احتمال مى رود. لکن روایتى وارد شده از حضرت رسول صل الله علیه وآله که ابتداى ظهورش از کرعه مى باشد همچنانى که در نجم الثاقب مذکور است و در روایات معتبره وارد شده که از مکه ظهور خواهد نمود، لکن جمع بین این روایات سهل و آسان است بعد از این که ابتدا بر سه قسم مى باشد ابتداى حقیقى، ابتدای اضافى و ابتدای عرفى؛ مى توان گفت حضرت (عج) این شهر را به قدوم خود منور مى سازد.
همچنانى که کلام فرزندش حضرت حجت (عج) دال بر همین مطلب است که فرمودند: به حسن بن مسلم بگو این زمین شریفى است و خداى تعالى این زمین را برگزیده از زمین هاى دیگر و شریفش نموده پس آنچه مستفاد مى شود از کلام حضرت آن است که این زمین را خدا محترما خلق نموده و برگزیده از سایر زمینها که جایز نیست تصرف و حیازت او به خلاف و خداوند عالم زمین را خلق نمود از براى نبى نوع انسانى که جایز است تصرف و حیازت نماید یا که تصرف مالکانه نماید بلکه او را محترما و شریفش خلق کرد و خانه خود را بر روى او قرار داد که بندگانش بروند در آن موضع شریف عبادت کنند او را و اگر مثل سایر زمینها بود هر آینه حضرت حجت نمى فرمود که چرا حسن بن مسلم این زمین را تصرف گرفته و زراعت مى کنند پس معلوم مى شود که این قطعه زمین به مثل کعبه و بیت الله الحرام مى باشد که شریک است با موضع کعبه و مسجد الحرام در این شرافت و فضیلت که ابتداء خلقتشان مسجد و محترما خلق نموده که این از براى احدى جایز نبوده و نخواهد بود حیازت و تصرف مالکانه نمودن هم چنانى که موضع کعبه و مسجد الحرام امتیاز دارد بر سایر مساجدى که مخلوق آن را مسجد مى نامند، این مسجد جمکران هم امتیاز دارد از سایر مساجد به جهت آنکه این موضع را خدا مسجد خلقش کرده پس امتیاز دارد از مساجدى که مخلوق آن را مسجد نمایند.»
قم مرکز تجمع مغان و مسمغان کهن
آتشکدهٔ مزدَجان (محل شخص بزرگ دانا [مسمغان]) و جمکران (محل چاه منجی موعود) و تراکم آتشکده ها در حوالی قم، دلیلی بر آن است که اینجا مرکز استقرار مغان در بین رغه (ری) و اصفهان بوده است. کتیبه های آشوری در این سمت از بیت باگای (شهر سرور معظم، مَزدَجان) و بیت گابای (معبد، گابهٔ اصفهان) نام برده اند.
بفرمود عهد قم و اصفهان
نهاد بزرگان و جای مهان (فردوسی)
مؤلف تاریخ قم شهر جدید دوره اسلامی را در محل دهی به نام «ممجان» در جوار نقطهٔ باستانی «شهرستان» میداند که در قرن سوم هجری تبدیل به شهر بزرگی گردید. ممجان تلخیص مسمغ گان (مهمغ گان، محل مغ بزرگ) به نظر می رسد. لذا ممجان (مه-مغان، محل بزرگ مغان) همان مزدَجان کهن (مکان بزرگ دانا، بیت باگای باستانی) باید باشد.
مزدَجان و قم (کمندان، محل آب انبار) در جوار هم دو بخش یک شهر بوده اند:
چون دربارهٔ بنای مزدجان در تاریخ قم – ص ۶۲ آمده: «خواجهٔ مزده بر مزده خشم گرفت و گفت تو آنچ مشهور و معروفست بنام خود بنا کرده که آن مدینه و دیه است و جوی آب که به غیر از خواص کسی آن را نمی شناسد و نمی داند به نام من باز خوانده و مزده را بدین سبب بکُشت و نام مزده مملوک بر مزدجان افتاد در کتاب سیرالملوک به حجم آورده اند که باروی شهر قم و مزدجان بهران جور بنا کرد. »
حسن قمی در تاریخ قم همچنین در بارهٔ مزدجان، ضمن نقل قول از ابنفقیه؛ از چگونگی ویرانی آتشکدهٔ آن در سال ۲۸۸ هجری مینویسد: «چنین گوید همدانی در کتاب خود که در دیهی از دیههای قم، نام آن مزدَجان[Mazdajan] آتشکده کهنه و دیرینه بوده است و در این آتشکده آتش آذرجشنسف بوده است و این آتش از جمله آتشهایی بوده که مجوس در وصف و حق آن غلو کردهاند. پس همه اوقات بدین قریه این آتشکده بوده است تا آنگاه که بیرون ترکی امیر قم بدین دیه رسید و بر باروهای آنها منجنیقها و عراده ها نصب کرد و آن را در سنه ثمان و ثمانین و مأتین بگرفت و فتح کرد و باروی آن خراب کرد و آتشکده را زیر و رو گردانید و آتش را بنشاند… ».
وی در ادامه روایت مربوط به وقایع فردجان (پردغان همدان) و مزدجان قم را در هم آمیخته و مینویسد: «و نیز گویند که مسلمانان در زمان خلافت عبدالملک بن مروان و والی و حاکم شدن حجاج بن یوسف بر عراقین، بر اهل این دیه خروج کردند و با ایشان محاربه کردند و این دیه را مسخر گردانیدند و درِ آتشکده بکندند و آن دو مصّراع بودند از طلا و آن را برکندند و به پیش حجاج بردند و حجاج آن را به مکه فرستاد تا بر در کعبه درآویختند والله اعلم… ».
مسجد جمکران؛ موقعیت مقدس پیشا اسلامی (از مزدک نامه، جمشید کیانفر)
در واقع جمکران از مراکز دینی زرتشتی در منطقه قم بوده و در پیش از اسلام دوازده آتشکده در محله ها و دروازه های آن روشن بوده است. چنانکه خواهیم دید در تاریخ قم از سدهٔ چهارم هجری آمده است: «بر در هر محلتی (محلات دوازده گانه) و دربی “آتش کذه” بود. »
قم از نقاط باستانی ایران است و آثار متعددی از تپه ها و موقعیت های باستانی در این منطقه بدست آمده که قدمت آن را به هزاران سال پیش از اسلام می رساند. یکی از منابعی که به وضعیت قم در دوره ساسانی و اوایل قرون اسلامی اشاره دارد، کتاب تاریخ قم است. این کتاب را حسن بن علی قمی در سده چهارم تالیف کرده است. وی در این کتاب از منابع قدیمی تر استفاده کرده است. این کتاب یکی از معتبر ترین کتاب ها در تاریخ محلی ایران است.
در این کتاب به موقعیت های مقدس زرتشتی در قم اشاره شده است. در این میان دو موقعیت از همه اهمیت بیشتری دارد. یکی از آنها روستای دارای آتشکدهٔ “مزدجان” است و دیگری آبادی “جمکران” که در این کتاب از هر دو به عنوان آبادی های باستانی و قدیمه قم یاد شده است.
موقعیت قدمگاهی مسجد جمکران
مسجد جمکران که اکنون یکی از مساجد مهم ایران است در واقع کاربری قدمگاهی داشته است، در برخی از منابع شیعی آمده است که امام دوازدهم شیعیان محمد بن حسن(ع) به خواب شخصی آمده است و فرموده است که در این مکان مسجدی بنا شود. گر چه برخی از محققان مأخذ اصلی این روایت را مورد تردید جدی قرار داده اند،(نائینی اردستانی،۴۴۲و۴۴۳، پاورقی مصحح) اما باور به این مکان ناشی از یک موقعیت قدمگاهی است. چنانکه بسیاری از قدمگاه های ایران توسط مردم خواب نما شده اند و هیچ رخداد تاریخی دلیل این اعتقاد نبوده است.
به جز آن اسناد موثقی در دست است که نشان می دهد در دوران صفوی و قاجار این مکان به عنوان قدمگاه شناخته می شده است.
صاحب کتاب انوار مشعشعین از دوره قاجاری در این باره می گوید: «و چنین معلوم می شود از سنگ تاریخی که در آنجا می باشد که در سنه۱۱۱۶ اکبرشاه او را تعمیر نموده و اکبرشاه در میان قلعه جمکران منزل داشته و این شعر از باب تاریخ تعمیر اکبر شاه آن مسجد را در آن سنگ تاریخ نوشته بود:
شعر۴۷۱
بود کامل از پی تاریخ پیر عقل گفت
قائم آل محمد را قدم گاه است این»(نائینی اردستانی، ۴۷۱و۴۷۲)
به جز آن سند دیگری نیز قدمگاه بودن این مسجد را تأیید می کند، ضمن آنکه نشان می دهد که اعتقاد به قدمگاه بودن این مکان عقیده ای اسلامی نبوده و مورد مخالفت علمای اسلامی بوده است. طبق نقل کتاب گنجینه آثار قم چاه کوچکی در سطح محراب بوده که مردم خاک از درون آن می بردند و همچنین در سینه اسپر محراب مزبور قطعه سنگی از مرمر بوده که روی آن اثر یک قدم بزرگ با پنجه اش به طور فرو رفته در کمال مهارت حجاری و صیقلی شده بود که مردم معتقد بودند قدمگاه امام زمان است و در سال ۱۳۵۰ قمری آیت الله فیض در روز جمعه ای برای پرساختن چاه و قلع سنگ قدمگاه اقدام می کند(فیض، گنجینه آثار قم، ۱۳۵۰، ج۲، قم، مهر استوار، ۶۶۸/ نامه قم، ۱۳۷۷، شماره۳و۴، ص۱۳) چون بردن خاک و تقدس برای چاه حالت بدعت پیدا کرده بود.(نک؛ خان محمدی؛ انوری،۱۷۶)
بنا براین اعتقاد به موقعیت قدمگاهی این مکان مسلم است. علاوه بر آن موقعیت چاه نیز که در تعدادی از قدمگاه ها وجود دارد در این مکان نیز یافت می شود.
آتشکده های جمکران
قمی با استناد به منابع قدیمی تر بیان می کند که جمکران را حضرت سلیمان بنا کرده است، می دانیم که نسبت دادن ساخت مکان ها به سلیمان یا جمشید گواهی بر قدمت آنهاست. و الا چنان که قمی نقل می کند: «این روایت از خلافی خالی نیست سبب آنک بذین ناحیت هیچ بنایی منسوب با سلیمان بن داود نیست و بذو باز نمی خوانند و العلم عندالله. »
همچنین در این کتاب آمده است: «و هم گویند که؛ اولین مسجدی که بدین ناحیت بنا نهادند پیش از آمدن عرب بدین ناحیت- مسجد قریه جمکران بود و مردی از اهل اسلام نام خطاب اسدی۱۱۰ که بدین ناحیت افتاده بود آن را بنا کرده بود و در آن تنها نماز می گزارد.»(۱۱۰و۱۱۱)
اما آنچه به اهمیت مذهبی مربوط می شود اشاره قمی به آتشکده های متعدد جمکران است: «و جمکران از آن ماکین بوده است و خذای عزوجل او را پسری داد نام او جلین او در جمکران کوشکی بساخت و آن هنوز باقیست. و همجنین ده محلت و درب بنا کرد و بعد از آن دو محلت و درب با آن اضافت نمود، جنانج مجموع دوازده باشند. و بر در هر محلتی و دربی آتش کذه بود و باغی بنا نهاد و کنیزکان و بندکان خود را در آن ساکن کرد و فرزندان و اعقاب ایشان الی یومنا هذا در آن مساکن اند و بر یکدیگر افتخار می کنند.(همان،۱۸۴) وی همچنین از سرای موبدان در حوالی جمکران یاد کرده است.(همان،۱۲۲)
همچنین در این کتاب درباره قلعه ای باستانی در کوهی مشرف بر جمکران آمده است: «و به جمکران کوهی است مشرف بر آن و آنرا ویشویه(وشنویه، کوه دارای آب، کوه خضرنبی) خوانند و بر آن قلعه است بلند کهنه قدیمی و صاحبش را نمی دانند و گویند که اسکندر آنرا بنا کرده است و آب را بر آن روانه کردانید.(۱۸۳-۱۸۴)
نائینی اردستانی ضمن اشاره به این عبارت آورده است: «وشنویه کوهی با قلعه قدیمی مشرف بر جمکران در سال۱۲۸۵شمسی آن را «قز قلعه سی» می خوانند.»(نائینی اردستانی،۴۴۰) می دانیم که عبارت قز قلعه سی در زبان ترکی به معنای قلعهٔ دختر (در واقع به معنی قلعهٔ تاقدار) است. با توجه به اینکه دختر یا دختران در نامگذاری ها مربوط به وجود چشمه در آن ناحیه است و لفظ دختر نیز با توجه به قراین و شواهد متعدد باز تابی از ناهید ایزد آبها در فرهنگ زرتشتی است. بنا بر این ممکن است این کوه نیز یکی از مکان های مقدس پیش از اسلام باشد. وجود آثار قدیمی و روان بودن آب از ین قلعه و نسبت آن به اسکندر که در افسانه های ایرانی و اسلامی با اب حیات مربوط است این امر را تأیید می کند.
اما اشارات مستقیم به مسجد قدمگاه جمکران نیز در روایاتی که مربوط به دوره اسلامی است قابل ملاحظه است. گویا اهالی قم به این معنی وقوف داشته اند که این قدمگاه بر جای موقعیت مقدس زرتشتی بنا شده است.
روایت های مربوط به قداست مسجد قدمگاه جمکران در کتابی منسوب به ابوجعفر محمدبن بابویه(شیخ صدوق) به نام «مونس الحزین فی معرفه الحق و الیقین» گرد آمده است که از نظر پژوهشگران انتساب آن به شیخ صدوق اشکال اساسی دارد.(نائینی اردستانی،۴۴۲و۴۴۳، پاورقی مصحح)
نائینی اردستانی در اثر خود روایات این کتاب را آورده و مورد بررسی قرار داده است که بر اساس آن در خوابی به قداست این مکان اشاره شده است.(همان، ۴۴۵-۴۶۶) همچنین در حدیثی منسوب به امام علی(ع) در اشاره به مسجد جمکران آمده است: «کوه سفید به نزدیک دهی کهن در جنب مسجد است و قصری کهن که قصر مجوس است و آن را جمکران خوانند که از زیر یک مناره آن مسجد بیرون آید.»(همان،۴۵۴). نائینی این عبارات را با باورهای مردم دوره قاجاری درباره این مسجد تطبیق داده و می نویسد: «الحال زمین بتخانه در حوالی مسجد جمکران مشهور و معروفست. از کلام حضرت امیر معلوم می شود که نزدیک مسجد جمکران آتشکده آنها بوده، شاید همان آتشکده مشهور شده به زمین بتخانه.(همان،۴۶۶)
——–
مآخذ
قمی، حسن بن محمد(قرن۴هـ.)، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، تحقیق محمدرضا انصاری قمی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، اول، ۱۳۸۵
نائینی اردستانی، محمدعلی، انوارالمشعشعین فی بیان شرافت قم و القمیین، تحقیق محمد رضا انصاری قمی،ج۱، قم کتابخانه ایت الله مرعشی،۱۳۸۱
خان محمدی، کریم، محمدرضا انواری، “چاه عریضه مسجد جمکران از خرافه تا واقعیت،” شیعه شناسی، سال دهم، شماره۳۷، بهار۱۳۹۱، ۱۵۷-۲۰۰
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
جواد مفرد کهلان محقق تاریخ اساطیری ایران