نامه جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران خطاب به اعضا و هیات موقت دبیران
امضاکنندگان نامهی پیوست، به عنوان جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران، بیستم فروردین ۱۴۰۰ در نامهای که به هیات موقت دبیران ارسال کرد، خواستار پاسخگویی این افراد پیرامون تخلفها و تصمیمگیریهای آسیبرسان به اعتبار کانون، منشور و اساسنامهی آن شده بودند.
اما هیات موقت دبیران و کمیسیون انتشارات با اعمال سانسور و تبعیض در استفاده از تریبون رسمی کانون به نفع مواضع خود، از انتشار نامهای با امضا و درخواست سی عضو در صفحات رسمی کانون جلوگیری کرد.
به همین خاطر امضاکنندگان نامه، به دلایل زیر تصمیم به انتشار عمومی نامهی پیوست گرفتند:
۱ . عدم پاسخگویی هیات دبیران موقت کانون به مفاد مندرج در نامهی انتقادی که با امضای سی عضو کانون به هیات موقت دبیران و کمیسیون انتشارات ارسال و اعضای امضاکننده در آن خواستار انتشار مواضع خود شدند.
۲. سانسور، بایکوت و عدم انتشار نامهی حمایتی از «بکتاش آبتین» با امضای بیش از ۳۴۰ نویسنده و فعال فرهنگی در صفحات رسمی کانون.
۳ . اتهامزنیهای امنیتی، هتاکی و استفاده از ادبیات نامناسب برخی از دبیران موقت خطاب به منتقدان که موجب آسیب جدی به ساحت، اعتبار و جایگاه کانون شده است.
۴ . لزوم روشنگری، اعلام مخالفت و مواضع این اعضا، راجع به برخی از عللی که رنجش، کنارهگیری و انفعال بسیاری از اعضای دیگر را در سالهای اخیر سبب شده است.
متن نامه
خطاب به اعضا و هیات دبیران موقت کانون نویسندگان ایران (۱)
با درود و شادباشهای نوروزی
با نام و یاد جانسپردگان راه آزادی اندیشه و بیان که با گذشتن از جان خویش، چراغ آزادیخواهی را در این فضای تاریک، روشن و زنده نگاه داشتهاند. ما امضاکنندگان این نامه، به عنوان جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران موارد زیر را در راستای تحکیم موقعیت این نهاد قدیمی و دموکراتیک، به هیات دبیران موقت گوشزد نموده و به جد و صراحت خواستار پاسخی قانعکننده و شفاف و منطقی از سوی آنان هستیم.
انگیزهی ما از نوشتن این نامه، نه ایجاد چنددستگی و شکاف در کانون نویسندگان است و نه داعیه و منافع شخصی و گروهی. دغدغهی ما در وهلهی نخست، ایجاد انسجامی دوباره در کانون و بازگشت به شیوهها و گفتمان دموکراتیک و اقناعکنندهای است که بخشی از سنت پنجاه سالهی کانون نیز به شمار میآید. چنین است که پس از رایزنیهای بسیار و تبادل نظر و البته تلاش برای حل و فصل اختلافاتی که امروز به فضای عمومی نیز کشیده شده است، بر آن شدیم تا مطالبات بر حق خویش را از طریق این نامه پیگیری نماییم.
نخست: با توجه به انقضای بیش از یکسالهی مأموریت هیات دبیران و با عطف به مادهی شانزدهم و مادهی بیست و سوم اساسنامه کانون، برگزاری مجمع عمومی سالانه عادی به شکل حداکثری و با حضور کامل و آزادانهی اعضای کانون، از طریق حضوری یا با توسل به امکانات فضای مجازی برای تعیین هیات دبیران منتخب اکثریت اعضا، امری واجب و مهم به شمار میآید که تا کنون عامدانه از آن تخطی شده و هیات دبیران موقت، با شتابی غیرطبیعی و نالازم، تحت لوای دلایلی سست، به برگزاری انتخاباتی میان دورهای و غیرشفاف از طریق مکاتبهای (پستی) دست زدند و در شرایطی که با هیچ شیوهی دموکراتیکی سازگار نبوده و نیست، عملاً عدهای مشخص را برای تکمیل هیات دبیران از رسمیت افتاده، منصوب نمودند. این عمل موجب اعتراض بسیاری از اعضای جدید و قدیمی کانون شده که با وجود پیگیریهای بیشائبهی ما، پاسخی به آن ندادند.
دوم: بدین وسیله خواستار شکلگیری مجمع عمومی و بررسی فقرهی تعلیق بیمبنا و غیرقانونی یکی از اعضای وفادار و فعال کانون هستیم. چرا که هتک حیثیت، پروندهسازی و برچسب زنی به اعضای کانون در هر سطح و طرح مسائل غیرواقعی و انحراف افکار عمومی از روند حقیقی جریانات، موجب تضعیف شدید اعتماد عمومی به عملکرد کانون نویسندگان ایران و خدشه دار شدن مرام آن خواهد شد.
پس با عطف به این موضوعات، خواهان بررسی و رسیدگی فوری به این موضوع نیز هستیم.
سوم: ما نویسندگان این نامه، خواهان بازخواست از کسانی هستیم که با سوء استفاده از جایگاه خویش به
عنوان عضو هیات دبیران کانون، در فضای مجازی یا حقیقی، به تهمت زنی، شایعهپراکنی و ایجاد تفرقه و تشتت اقدام مینمایند و از اعتبار کانون به نفع اغراض شخصی خود خرج میکنند. این اشخاص سعی میکنند هر صدای منتقدی را با برچسبهای ناروا در نطفه خفه کنند. به زعم ما امضاکنندگان این متن، افراد مذکور در راستای پروژهی شناخته شدهی نفوذ در نهادهای مستقل و آزادیخواه چون کانون نویسندگان ایران، میکوشند این نهادها را به برهوتی خودساخته هدایت کنند.
ما امضاکنندگان زیر همچنین به جد خواهان برچیده شدن بساط هژمونیطلبی و پدرخواندهپروری و مریدبازی در مناسبات درونی این نهاد دموکراتیک هستیم؛ چرا که ایجاد هرگونه دار و دسته و گروه فشاری در کانون، جز تهی شدن انبان ما از معنای آزادی، دموکراسی و برابری چیزی حاصل نخواهد کرد. ما سخت بر این باوریم که در صورت ادامهی شیوههای مستبدانه، منشهای فردگرایانه و فرصتطلبانه، از منشور مترقی کانون جز پوستهای بدون مغز چیزی بر جای نخواهد ماند .
در همین راستا، بر آنیم تا بلافاصله پس از تشکیل مجمع عمومی کانون به عنوان برترین رکن تصمیمگیری جمعی و دموکراتیک، خواستهها، مطالبات، و انتقاداتمان را به گوش همه اعضای شریف و هوشمند برسانیم.
باشد که این نهاد برجسته که تا کنون با خون و زحمات تک تک اعضای خویش ادامه حیات داده است، زین پس نیز با سربلندی این بزنگاه تاریخی را از سر بگذراند .
ما امضا کنندگان این نامه، از هیات دبیران موقت میخواهیم تا این متن را به عنوان رویکرد و نقطهنظر عده قابل توجهی از اعضا، در صفحات مجازی رسمی کانون نشر دهد تا همگان در جریان نظرهای ما قرار گیرند.
در پایان برای همه اعضای کانون نویسندگان منجمله اعضای فداکار و در بندمان، آبتین، باژن، خندان، پورفاضل و نوری، آرزوی بهروزی و سربلندی داریم و امیدواریم با همت جمعی و تلاش مشترک، خواستههای درون گروهی و آرمانهای اجتماعی بلند کانون محقق و عملی گردد .
به امید روزهای بهتر
۲۰ / ۰۱ / ۱۴۰۰
امضا:
۱ – علیرضا آبیز
۲ – شیوا ارسطویی
۳ – کبوتر ارشدی
۴ – سعید اسکندری
۵ – نرگس الیکایی
۶ – هوشیار انصاری فر
۷ – محمود بدر طالعی
۸ – فانوس بهادروند
۹ – علیرضا بهنام
۱۰ – مانی پارسا
۱۱ – هادی تقی زاده
۱۲ – رضا چایچی
۱۳ – رضا حیرانی
۱۴ – آتفه چهارمحالیان
۱۵ – م. روانشید
۱۶ – جلیل شاه چشمه
۱۷ – روناک شاه محمدی
۱۸ – مظاهر شهامت
۱۹ – ایرج ضیایی
۲۰ – ریرا عباسی
۲۱ – علی عبدالهی
۲۲ – عبدالعلی عظیمی
۲۳ – مصطفی فلاحیان
۲۴ – محمد قاسمزاده
۲۵ – عزت قاسمی
۲۶ – علی قنبری
۲۷ – امین مرادی
۲۸ – سروش مظفر مقدم
۲۹ – روح اله مهدی پور عمرانی
۳۰ – طلا نژاد حسن
۳۱ – مازیار نیستانی
———————-
(۱) رونوشت: کمیسیون انتشارات
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید