نکاتی درباره نوآوریهای کلنل وزیری در عرصه فرهنگ و هنر
به مناسبت هجدهم شهریور چهل و چهارمین سالگرد فوت علی نقی وزیری
بدون شک کلنل علی نقی وزیری (۱۲۶۶-۱۳۵۸) در زمره مهمترین و موثرترین فرهنگ سازان ایرانی در قرن چهاردهم خورشیدی به حساب میآید چرا که دایره فعالیتهای فرهنگی-هنری وی بسیار گسترده بود و تنها به نوآوری درعرصه مبانی نظری موسیقی، آهنگسازی و نوازندگی تار محدود نمیشد بلکه او در زمینه برخی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دیگر نیز پیشگام بود. به عنوان مثال وی موسس رشته زیباییشناسی در جامعه دانشگاهی ایران است. وزیری نخستین کسی است که پایههای نوینی را برای علم عروض در شعر فارسی بنیان نهادهاست که در این زمینه حتی نسبت به استاد دکتر پرویز ناتل خانلری فضل تقدم دارد. نتیجه پژوهشهای او در این زمینه در دوشماره مختلف مجله مهر با عنوانهای اصلاحات ادبی (اصلاحات عروضی) و اصلاحاتی در باب قافیه در سالهای ۱۳۱۶ و ۱۳۱۷ به چاپ رسیدند. او در عین حال از نخستین پدیدآورندگان داستانها، سرودها، خواندنیها و ملودیهایی برای کودکان و نوجوانان بود که نمونههایی از این دست آثار در مجموعهای به نام خواندنیهای کودکان در پنج جلد به سال ۱۳۲۶ منتشر شد. وزیری همچنین در مقام یک روشنفکر و مصلح اجتماعی نخستین کسی بود که برای بانوان ایرانی سالن سینما و کلوپ موزیکال مستقلی را احداث کرد هرچند که پس از مدتی این سالن آماج طعمه آتش شد. او در این زمینه تحت تاثیر مادرش بیبی خانم استرآبادی بود که از نخستین کوشندگان حقوق زنان در ایران محسوب می شود. بیبی خانم موسس نخستین مدرسه دخترانه در تهران (موسوم به دبستان دوشیزگان) درحوالی دوران مشروطه بود و بخصوص کتاب معایبالرجال وی در تاریخ فرهنگ و ادب ایران مشهور است. کتاب معایب الرجال اصولا در پاسخ به کتابی مبتنی بر دیدگاه مرسوم مردسالارانه و زن ستیزانه به نام تادیب النسوان (نوشته یکی از شاهزادگان قاجار) در دوران پیش از مشروطه نوشته شده بود و بیبی خانم در آن کتاب نگاهی انتقادی به ساختار تحمیلی جامعه خود داشت و اساساً نقد خود را بر تغییر رابطه میان زن و مرد یا ضعیفه بودن زن میگذارد و برخی از خواستهای پنهان مانده زنان را با جدیت و شجاعت دنبال میکند و در آن مسایلی مانند اعتراض به تعدد زوجات و حق یکسویه مردان برای طلاق و حق آموزش برای زنان را مطرح میکند. کلنل وزیری نخستین آهنگسازی است که برخی قطعات وی در سینمای ایران مورد استفاده قرار گرفت چرا که چند قطعه او در چهارمین فیلم ناطق فارسی موسوم به لیلی و مجنون (۱۳۱۴) به کارگردانی شادروان عبدالحسین سپنتا استفاده شد. او در زمینه تصنیف یک سری درامها و تئاترهای موزیکال نیز پیشگام بود. آثاری چون: اپرت گلرخ و شوهر بدگمان. او نخستین موسیقیدان ایرانی است که نوشتن کتاب و ایراد سخنرانی درباره موسیقی را به اندازه و حتی در مقام بالاتری از ساختن و اجرای موسیقی قلمداد میکرد و به همین دلیل پس از ورود به ایران در سال ۱۳۰۲ و همزمان با افتتاح مدرسه عالی موسیقی و کلوپ موزیکال، ضمن آموزش موسیقی و برگزاری کنسرت، سخنرانیهای فراوانی نیز درباره موضوعاتی چون اهمیت موسیقی در جوامع و آسیبشناسی موسیقی ایرانی ایراد کرد که برخی از آنها در مجله شفق سرخ (به سردبیری علی دشتی) به چاپ رسید و مدتی بعد این سخنرانیها به همت شادروان استاد سعید نفیسی با عنوان چهار کنفرانس (به نام های صنعت و اهمیت آن، موسیقی ایران، موسیقی معاصر و موسیقی جدید، تئاتر و کلیات صنعتی به ضمیمه مقاله صنایع ظریفه) به صورت کتاب منتشر شد. وزیری علاوه بر نوآوری در عرصه نوازندگی و آهنگسازی در زمینه موسیقی آوازی نیز نوآور بود و میتوان به عبارتی گفت که کلنل وزیری نظریه پرداز اصلی تجدد موسیقی آوازی در ایران محسوب می شود به طوری که بسیاری از خوانندگان مطرح ایرانی نظیر عبدالعلی وزیری و غلامحسین بنان براساس آموزهها و نظریات موسیقایی کلنل وزیری بود که از سنت مسلط اوج خوانی و خواندن با صداهای زیر ممتد – که صورت متعارف آوازخوانی در دوران قاجار بود – گسست کردند و به سمت بم خوانی کشیده شدند. وزیری در گفتاری درباره موسیقی معاصر و جدید در ایران درباره شیوه مرسوم و متداول آواز خوانی ایران از جمله گفته است:«ما تصور میکنیم، خواندن مرد فقط همان درجه آخریست که عموماً زیر بخوانند و چون همه روی این اصل میروند صدای طبیعی خود را از دست داده و از صد نفر که صداهای طبیعی پنج گانه را داشته باشند عملا هشتاد نفر صدای خود را خراب کرده و از بین میبرند. صدای بنده صدایی است نزدیک به بم که باریتون میگویند در قسمت اروپایی دیپلمه هستم. در قسمت خودمان هم که مال وطن است با آن بزرگ شدهام و این سبک بنده هم موسیقی را دارا و هم خطابت و کلام را میرساند اما سبک قدیم را فرنگیها اسمی دادهاند که هر وقت مینویسند با آن شناخته میشود آواز امان امان. زیرا هرچه گوش دادهاند بیشتر و برجستهتر از همه امان امان شنیدهاند. تصور کنید آوازه خوان شروع میکند به آواز خواندن میشنوید «ای های های وای دلمهای جانم دل دل دل دله دله دلی امان امان خدا رسوا دلم و…» اگر به سبک بعضی از خوانندگان جدید رجوع کنیم میبینیم که هوار و فغان و فریاد هم به این کلمات اضافه میشود. اینها متن اصلی آواز است که آهنگ را این کلمات به مستمع میرسانند و آن وقت گاهی شعر جویده توی دماغی تیکه پاره شده که ممکن است بین کلمات آن باز از این لغات زینت جای دهند خوانده میشود که شاید اغلب خوانندهها به فهم معنی شعر و درستی ادای آن هیچ اهمیتی هم ندهند و…» (چهار کنفرانس به ضمیمه مقاله صنایع ظریفه از کلنل وزیری، به کوشش سعید نفیسی ص۲۹). در کل باید توجه داشت که مجموعه فعالیتهای مختلف و متنوع وزیری در عرصههای فرهنگی و هنری درچارچوب مشروطهخواهی و گرایشهای ناسیونالسیتی وی قابل ارزیابی است. او پیش از آغاز فعالیتهای حرفهایاش در زمینه موسیقی و هنر یک نظامی مشروطهخواه محسوب میشد. وزیری در سال ۱۲۸۷ شمسی با آغاز استبداد صغیر و پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی در شمار افسرانی بود که به برخی انجمن های مخفی مشروطه طلبان پیوست و همراه آنها به نبرد با استبداد تازه ایجاد شده پرداخت. وزیری تا سال ۱۲۹۷ در ماموریتهای مختلف نظامی و سیاسی، دین خود را به وطن در تنگناهایی که پیش آمده بود ادا کرد و پس از آن با تکیه بر کمکهای مادی مصطفی قلیخان صمصامالملک بیات رهسپار اروپا شد تا تحصیلات موسیقی خود را به آن مرتبهای که میخواست برساند. این سفر مطالعاتی پنج سال به طول انجامید که سه سال آن در پاریس و دو سال آن در لندن سپری شد. وزیری در این دوران نه تنها در زمینه موسیقی که در رشتههای زیبایی شناسی، تاریخ هنر و تئاتر نیز تحصیل کرد. در همین سفر بود که با برخی از بزرگان فرهنگ ایران که در اروپا میزیستند آشنا شد و برای مجله ایرانشهر به مدیریت کاظمزاده ایرانشهر مقاله نوشت. بههرحال پرداختن کامل و بررسی همه جانبه درباره مجموعه فعالیتهای موثر کلنل وزیری در دوران مختلف کاریاش در اینجا مقدور نیست اما در ادامه این مقاله قصد دارم که به صورت مختصر درباره برخی از نکتههای مطرح شده و نوآوریهای دیگر وزیری توضیحات کوتاهی را ارایه کنم.
۱) نقش وزیری در زمینه تجدد و چندصدایی کردن موسیقی ایرانی: اگر در دورنمای تاریخ تحول و تجدد موسیقی درایران بخواهیم جایگاه دقیق کلنل وزیری را مشخص کنیم باید جایگاه تاریخی او را از یک سو با نقش تاریخی درویشخان و ازسویی دیگر با امثال غلامحسین مینباشیان و پرویز محمود مقایسه کنیم. درویش خان نخستین کسی بود که با ایجاد یک گروه موسیقی در انجمن اخوت، گروهنوازی را در موسیقی ایرانی به صورت امری جدی رایج کرد. درویشخان همچنین با استفاده از برخی نوآوریها در فضای موسیقی ایرانی مانند ابداع پیش درآمد (به همراه رکنالدین مختاری) موفق شد که فرم متریک را در موسیقی ایرانی به یک انضباطی در غالب ریتمیک حرکت دهد؛ فضای ملودیک را گسترش داده و یک وزن را در طول زمان مشخصی که تا آن زمان سابقه نداشت، پردازش کند. با وجود تمامی این تلاشها، درویشخان در نهایت موفق نشد که از سنت فکری موسیقایی خاندان فراهانی به صورت جدی گسست کند. مینباشیان و پرویز محمود نیز با وجود تلاش برای آشنا کردن هنرجویان موسیقی آن زمان با مبانی علمی و قواعد آهنگسازی موسیقی غرب، به دلیل فاصله داشتن از فضای موسیقی ایرانی نتوانستند بر فضای موسیقی ایرانی به صورت جدی تاثیر بگذارند. اما کلنل وزیری از جمله با تطبیق دادن فواصل موسیقی ایرانی با یک گام ابداعی موسوم به گام تعدیل شده ۲۴ ربع پردهای موفق شد راه را برای چند صدایی کردن موسیقی ایرانی بازکند. وزیری با مطالعات گستردهای که هم در زمینه مبانی موسیقی غربی و همموسیقی ایرانی داشت در راستای ایجاد تجدد موسیقایی، تحولات نوینی را در مبانی نظری و عملی موسیقی ایرانی ایجاد کرد و با انجام مجموعه کارهایش موفق شد که از نظام فکری مسلط بر فضای موسیقی سنتی ایران به صورت جدی گسست نماید. به عنوان مثال اوزان موسیقیهای قدیم ما بر اساس دورهای ایقاعی استوار بوده و فاقد اوزانی مانند ۲/۴ ،۳/۴ و ۶/۸ بود. فواصل موسیقی ما نیز در دوران قبل بر اساس ۲۴ ربع پرده استوار نبود و گردش نغمههای ما هم در محدوده دانگ استوار بود که شامل ۴-۵ نت میشد و اصولاً مقولهای به نام گام را هم نداشتیم. اما در نظام فکری وزیری تمامی اینها موجود بودند و حتی میشود گفت که در سیستم اندیشه کلنل در خیلی مواقع مفاهیم دستگاه و مقام و گام به صورت مترادف به کار میرفت و درواقع مطابق دیدگاه وزیری موسیقی ایرانی به ۵ گام مجزا تقسیم شده بودند که عبارتند از گامهای شور (که نوا از شعب آن بود)، ماهور (که راست پنج گاه از متعلقات آن محسوب می شد)، همایون (که اصفهان از متعلقات آن بود)، سه گاه و چهارگاه. همچنین وزیری با ابداع علامتهای سُری و کُرن برای نتنویسی موسیقی ایرانی بهمنظور مشخص کردن فواصل ربع پردهای برای همیشه تاثیر قاطع خود را در موسیقی ایرانی بر جای گذاشت. البته همزمان با آغاز فعالیتهای وزیری تاکنون چه از جانب سنتگرایان و چه از جانب مدرنیستها نقدهای فراوانی نسبت به فعالیتهای نظری و عملی وی بیان شده است و بطلان بسیاری از آنها (از جمله نظریه گام ۲۴ ربع پردهای) به اثبات رسیده است اما هیچکدام از آنها ذرهای از اعتبار و ارزش کارهای وی کم نمیکند چرا که همیشه نخستین قدمها در راستای ایجاد تحولات درهررشته با خطاهای فراوانی توام است و تا کسی این جسارت را نداشته باشد تا در عرصه نظری وعملی خطرپذیری کند، هیچ کاری به پیش نخواهد رفت.
۲) نقش وزیری در نگارش متد آموزشی و نوآوری در نوازندگی تار: میشود گفت که تا پیش از ظهور کلنل وزیری درعرصه موسیقی ایران، ساز اصلی و متداول موسیقی ما، تار بوده است و بیشتر ردیفدانان و نوازندگان اصلی موسیقی ما در درجه اول نوازندگان برجسته تار محسوب میشدند از میرزاعبدالله و حسینقلی خان گرفته تا درویش خان و دیگران. به همین دلیل نقطه شروع تحولات موسیقایی ما نیز بدون نوآوری درعرصه نوازندگی تار بیمعنا میشد. کلنل وزیری نیز که خود پیش از هر چیز یک نوازنده توانای تار محسوب میشد نخستین کوششهای خود را در زمینه تجدد موسیقی در ایران با نوشتن کتاب دستور تار مهیا کرد. این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۳۰۰ در برلین منتشر شد و میشود گفت که نخستین اثر یک موسیقیدان ایرانی در زمینه تدوین متدی آموزشی برای یک ساز ایرانی بوده است. وزیری ۱۵ سال بعد کتاب دیگری را با عنوان دستور جدید تار درایران منتشر کرد. کلنل وزیری در این کتاب تازه، برخلاف کتاب نخست که بیشتر بر مبانی نظری موسیقی متمرکز شدهبود برای پرورش تکنیک و علم رامشگری (بنا به قول خود وزیری) یکسری تمرینها، ردیفهای آواز و قطعات جدید موسیقی را به کتاب اولی اضافه کرد. وزیری کتاب دوم خود را با دستورهایی به شاگردان خود برای طرز نواختن تار و استفاده از نتخوانی و… آغاز میکند سپس نکاتی را درباره ویژگیهای مختلف تار، طرز گرفتن مضراب و مسایلی از این قبیل بیان میکند که تمامی اینها با عکسهای مختلف مرتبط با این ساز همراه شده است. نویسنده در ادامه، آواز ماهور را به صورت ساده در گام دو که برای تار مناسب است آورده و پس از مقداری تمرینات و آهنگهای ضربی، آواز دشتی، شور، بیات ترک، ابوعطا، بیات اصفهان، افشاری و… را به طوری که در تار قابل اجرا باشد نگاشته و در فاصله آوازها، قطعاتی ضربی از ساخته های خود و تمرین های متعددی برای راه افتادن پنجه و مضراب های مختلف ارایه داده و سپس قطعاتی را که در پردههای مختلف است در کتاب خود آورده از جمله: لزگی ناهید، مارش پیشرو، لزگی زهره، والس بدر، پانتومیم دزدی بوسه و قسمتی از بندباز، ژیمناستیک موزیکال، سولویی در چهارگاه و چهار آهنگ به سبک دوتایی. او در چهار صفحه پایانی کتاب هم شرحی درباره سهتار نوشته و ویژگیهای این ساز را نیز بیان کرده است و درواقع میشود گفت که همین چهار صفحه اولین مطالب آموزشی راجع به ساز سهتار در یک اثر نوشتاری آموزشی در ایران محسوب میشود. اما درباره شیوه نوازندگی کلنل وزیری به صورت خلاصه میتوان گفت که آنچه در نوازندگی وی بسیار ویژه و خاص جلوه میکرد آن پرشهای کروماتیک، پرشهای اکتاو و حرکات خاص ملودیکی بود که باعث میشد که شیوه نواختن وی بسیار با صلابت و با شکوه شنیده شود. به عبارت دیگر با شنیدن دوباره اجراهای وزیری در نوازندگی تار متوجه میشویم که در مضرابهایی که او مینوازد مالشی وجود ندارد بلکه آنها را شلاقی مینوازد. استفاده از آرپژها در نوازندگیاش نیز شاید به این دلیل بود که به آن دسته از افراد که تجدد را در پیروی تام و کمال از الگوهای موسیقی غربی جست و جو میکردند این نکته را اثبات کند که ما خودمان با استفاده از ابزار و وسایلی که در اختیار داریم میتوانیم تجدد مورد نظرمان را اجرا کنیم و احتیاجی به جایگزینی موسیقی غربی بهجای موسیقی ایرانی نداریم. در عین حال گفتنی است که در شیوه نوازندگی وزیری بر خلاف شیوه قدما به ندرت از ریزها و درابهای به هم پیوسته در جمله بندیها و تزیینات اجرایی استفاده میشد و کلنل به جای آن از تکنیک «ناله کردن» استفاده می کرد. ناله کردن، آن تکنیکی است که مطابق آن، سیم را در جهت درونی دسته ساز حرکت میدهند تا صدای ناله مانندی را به وسیله آن اجرا کنند. در کل برخی از آثاری که وزیری اختصاصاً برای تار نوشته است در زمره تکنیکیترین و مشکلترین قطعات برای این ساز هستند و بدون شک اجرای آنها متر و معیار و محکی برای سنجش قدرت و میزان توانایی نوازندگان این ساز است. آثاری چون: دخترک ژولیده (درچهارگاهِ ر در وزن ۶/۱۶)، بندباز (در مایه ماهور در وزن ۴/۴) و ژیمناستیک موزیکال (در مایه دشتی در وزن ۶/۱۶)
۳) ملودی سازی، آهنگسازی برای ارکستر و ساختن ترانهها و تصنیفهای گوناگون: همچنان که گفته شد دایره آثار مختلف موسیقایی وزیری بسیار گسترده است و گونههای مختلفی را شامل میشود از آثاری که اختصاصاً برای تار نوشته شدهاند که به آنها اشاره کردیم و شاید بتوان گفت که هنوز مهمترین کارهای وی به حساب میآیند تا ساختن ترانهها، نغمات و سرودهای گوناگون نظیر: تصنیفهای بسته دام، جورفلک و سرودای وطن (هر سه با صدای روح انگیز)، شکایت نی، رنگ نیمه شب و نمیدونی (با صدای عبدالعلی وزیری) و تصنیف خریدار تو و دانی که چیست دولت( با صدای بنان) و علاوه بر آنها ساختن نغماتی برای کودکان روی اشعاری از حسین گل گلاب نظیر: آفتاب، گنجشک، مادر، کودک یتیم، و ماه که توسط حشمت سنجری رهبر ارکستر و آهنگساز مشهور دوران بعد و در زمانی که هشت سال بیشتر نداشت خوانده شدند و در نهایت آثاری که برای ارکستر تصنیف شدهاند مانند: رنگ سه گاه، رنگ خجسته (دشتی)، رقص دختر من، کاروان(دشتی)، رنگ ۶ رقص و… در مجموع نوآوری وزیری در کارهای آهنگسازیاش در استفاده از فواصل کروماتیکی بود که پیش از آن نمونههایش را در موسیقی ایرانی کمتر ملاحظه میکردیم. در بیشتر کارهای او این ملودی است که نقش اصلی را در آهنگسازی بر عهده دارد و تنها برخی مواقع یک همراه (آکومپانیمان) میآید که فقط سر ضرب را میگیرد و بیشتر این همراهی، با نتهای و اخوان انجام میشود و در مواردی معدود از تکنیک کنترپوان برای همراهی ملودی استفاده میشود و بنابراین با دیدگاه امروزی بیشتر کارهای ارکسترال وی از تکنیکهای چندان بالایی برخوردار نیستند اما با توجه به زمانه خود آثار قابل توجهی به حساب می آمدند. در عین حال وقتی گفته میشود که کارهای وزیری نخستین آثار چند صدایی در موسیقی ایرانی هستند برای توصیف دقیق تر آن بهتر است که از واژه هتروفونیک به جای پلی فونیک استفاده کنیم. بههرحال آنچه که در دورنمای تاریخی اهمیت دارد، پیشگامی وزیری درساختن قطعات ارکسترال چند صدایی بر پایه موسیقی دستگاهی ایرانی است متشکل از سازهای ایرانی و غربی که امروزه با عنوان موسیقی ملی از آنها نام برده میشود و البته نقش بزرگانی چون روح الله خالقی و حسین دهلوی در گسترش و معرفی این نوع موسیقی بسیار اساسی بود و اتفاقا برخی از اجراهای خوب آثار کلنل وزیری توسط این دو بزرگوار تنظیم مجدد شده است که از جمله مهمترین آنها میتوانیم به تنظیم خالقی بر تصنیف «دانی که چیست دولت» اشاره کنیم که در برنامه گلهای رنگارنگ ۲۵۲ اجرا شد و دیگری تنظیم و واریاسیون روی قطعه بندباز توسط دهلوی که با عنوان فانتزی برای تار و ارکستر به اجرا در آمد.
۴) تاسیس رشته زیباییشناسی در ایران: میتوان گفت که وزیری از سال ۱۳۱۵ که به عنوان استاد دانشگاه در دانشکده ادبیات و سپس هنرهای زیبا دانشگاه تهران استخدام شد دیگر به ندرت در زمینه آهنگسازی و نوازندگی تار آثار قابل توجهی ارایه داد (مگر موارد معدودی مانند ساختن قطعه سمفونی نفت برای ساز تار که در ابتدای ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹ تصنیف کرد) و از این زمان تا دوران بازنشستگیاش بیشتر در رشتههای مرتبط با تاریخ و فلسفه هنر تحقیق و تفحص میکرد و به دانشجویان آموزش می داد. از جمله دستاوردهای وزیری در این زمینهها میتوان به تالیف و ترجمههای کتابهایی چون: زیباییشناسی در هنر و طبیعت (چاپ اول-۱۳۲۹)، ترجمه زیباییشناسی تحلیلی (نوشته پی یر گاستلا-۱۳۲۶) و نگارش دو جلد کتاب تاریخ هنرهای مصور به سالهای ۱۳۲۷ و ۱۳۴۶. میتوان گفت که کلنل وزیری با نگارش و ترجمه این کتابهای مفید و موثر، مؤسس واقعی رشتههای تاریخ هنر و فلسفه هنر در ایران است. برای بررسی و تحلیل این دسته از کارهای وی به نگارش مقاله مستقلی احتیاج است و در اینجا فقط ذکر این نکته خالی از فایده نیست که وزیری کتاب زیباییشناسی در هنر و طبیعت را که در ۵ فصل و ۲۱۵ صفحه تنظیم شده است با اقتباس از برخی منابع فرانسوی از جمله کتاب شناخت زیبایی فیلیسین شاله زیباییشناس فرانسوی و برخی نوشتههای شارل لالو تصنیف کرده است اما درعین حال عقاید شخصی خود و فضای فرهنگی-هنری ایران را هم لحاظ کرده و در این زمینه منفعلانه عمل نکرده است. به عنوان مثال او در فصل دوم این کتاب یک طبقه بندی از انواع هنرها ارایه کرده است که در آن هنرها به ۳ نوع: هنرهای مصور (معماری،حجاری و نقاشی)، هنرهای مصوت (موسیقی و ادبیات) و هنرهای صنعتی و هنرهای مربوط به خانه (اسباب خانه و تزیینات شهری) تقسیم می شوند. وزیری در صفحه شصت و پنج کتاب که درباره انواع موسیقی و عناصر آهنگسازی مباحثی را مطرح میکند از ترکیب «نوا آمیز» به جای آهنگساز به عنوان معادل کمپوزیتور استفاده کرده و ترکیب هماهنگی را به جای هارمونی برگزیده است. در اینجا قسمتی از مطالب کتاب دراین باره را نقل می کنم. «عناصری که نوا آمیز از اصوات ایجاد مینماید در درجه اول ملدی است که عبارت از توالی صداهاست با نسبتهای موافق و خوش آیند؛ سپس هماهنگی یا هارمونی است که مشمول توالی آکوردها از صداهای مقارن است. همه اینها دارای وزن(ریتم) و قرینه هستند و ممکن است دارای ضرب (زمانهای قوی و ضعیف) باشند، مانند قطعات رقص، تصنیف و مارش یا بی ضرب باشند مانند هفت دستگاه آواز ایرانی. قطعات ضربی را می توان به شعر و بیضرب را به نثر تشبیه نمود و باید دانست که سکوت و حد و اندازه و موقعیت آن در ضمن صداها خود یکی از عوامل مهم موسیقی است. خلاصه این عوامل مانند موجودات جاندار پیوسته در قهر و آشتی و مخالفت و موافقت و جدایی و اختلاطند چنان که گویی کاملا دارای احساسات و حوایج طبیعی هستند. هر ساخته موسیقی تابع قواعدی است ولی قواعد پیوسته در هر زمان و هرمحیط تغییر پذیرند؛ یعنی به جز چند اصل کلی طبیعی، هیچ وقت تحمیل بر آرتیست نبوده اند (البته به استثنای ایام تحصیل و مدرسه) و… (برگرفته از کتاب زیباییشناسی در هنر و طبیعت ص۶۵ و۶۶) یا وزیری به عنوان مثال در فصل پنجم همین کتاب احساسات مختلف مرتبط با زیباییشناسی که به وسیله هنر یا به وسیله مشاهده بیشائبه طبیعت القا میشود را با دقت تعریف میکند و از هم متمایز میگرداند. احساساتی مانند: قشنگ، خوشگل، مقبول، دلربا، سترگ (عظیم یا همایون)، والا یا عالی، مضحک و مسخره.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید