Advertisement

Select Page

هایکو در وضعیت پست‌مدرن

 

محمد آزرم

 

چشم‌انداز فرهنگی پست‌مدرن چشم اندازی متکثر همراه با عدم قطعیت است. اگر فرهنگ‌های سنّتی و مدرن بر مبنای یک امر قطعی بنا یافته‌اند؛ در وضعیت پست مدرن هیچ قطعیت فرهنگی‌ای پذیرفتنی نیست. در فرهنگ پست‌مدرن مفهوم عمق جای خود را به سطوح چندگانه داده است. هنر و ادبیات پست‌مدرن ابزار تبلیغی هیچ ایدئولوژی یا سیاستی جز خودش نیست و در خدمت هیچ امر دیگری قرار نمی‌گیرد. همچنان که انسان پست‌مدرن دارای هویتی چندگانه و نامتعین است و در عصر تحول دیجیتال بر این تکثر افزوده می‌شود. وضعیت پست‌مدرن با نشان دادن تناقضات و ایجاد شک در هر امری که قطعی تصور می‌شد، افقی تازه پیش روی انسان گشود. علاوه بر این اعتبار تمامی گونه‌های هنری ادبی در وضعیت پست‌مدرن به یک اندازه  است و هنر می‌تواند به هر شکلی خلق شود؛ دموکراتیزه شدن هنر اتفاق خوشایندی است که وضعیت پست‌مدرن منادی آن است.

 

نور زندگی من

درخشش خنکی

از یخچال

 

جوزی وست

 

هایکو بیش از هر زمان دیگری قابل دسترسی است و شکل‌های جدیدی به خود می گیرد، پس از قرن‌ها، هایکو روز خود را زیر نور می گذراند. شاید این نور، نور آفتاب نباشد، اما قطعاً نور نرم صفحه نمایش دیجیتال هست.

قرن‌ها پیش درپی برگزاری مسابقات شعر، یک قالب شعری در ژاپن پدید آمد که به هوکو (صدور شعر)، یا های کو (بازی شعر) معروف شد. چنین شعرهایی را های کای (بازی مناسب) هم می‌خوانده‌اند. با مطالعه هایکوی کلاسیک، متوجه می‌شویم که تاکید “کوبایاشی ایسا” بر “پاسخ خواننده” کیفیتی پست‌مدرن است. ایسا درباره هایکو گفته بود: “هایکو هنری است که به پاسخ خواننده بستگی دارد. هرگزهایکویی متولد نمی‌شود مگر این که به تخیل خواننده رسانده شود.” این دیدگاه نشان دهنده کیفیت پست‌مدرن هایکو است، وقتی هنر در اختیار نویسنده نیست، بلکه در تعامل نویسنده و خواننده شکل می‌گیرد.

اگر هایکو در شکل سنتی و مدرن، شعر واقعیت است و بینش ناشی از یک تجربه را آشکار می‌کند و خواسته‌اش انتقال واضح وقایع یک تجربه است تا خواننده بتواند همان تجربه را در خود پیدا کند، هایکوی امروز در وضعیت پست‌مدرن می‌تواند با احضار مفهوم آغازین بازی شعر، بینش ناشی از یک تجربه زبانی در شعر و به عبارت دیگر یک مکاشفه زبانی را نشان دهد:

نوشتن و ادبیت

عنوانی برای جذبه

نوشیدن ابدیت

 

 اگر کلمه‌ای در هایکوی سنتی، خواننده را از لحظه درک تجربه منحرف کند، بر خلاف هدف شعر عمل می کند و زبان باید با بیانی واضح لحظه تجربه را نمایان کند؛ در هایکوی امروز که می‌توان آن را هایکوی زبانی هم نامید، هایکو صرفا بیانگر تجربه، اتفاق یا رخدادی بیرونی نیست و تجربه در خود زبان اتفاق می‌افتد. به بیان دیگر، خود هایکو رخداد می‌شود و سوژه و ابژه شعر به هم منطبق می‌شوند. با چنین تعریفی، هایکوی زبانی شعر واقعیت زبانی ست:

بستگی دارد

به رد شدن یا نشدن

در یا دریا

 

بینش مبتنی بر”رخداد”، سازنده و شکل دهنده بازی­های ­زبانی از جمله هایکو ست؛ حتی پذیرفتن “رخداد” در عرصه­های زندگی، کار و اوقات­ فراغت در ژاپن مشاهده می شود. عرصه­های کار و اوقات ­فراغت، با تفریح نیز پیوندی معنی­دار دارد. تبیین پست­مدرن بازی­های ­زبانی در فرهنگ ژاپن با رخداد و تفریح کارآمدتراست. (ایوب پور نظامی، ۱۳۹۶).

هایدگر، زبان را “خانه­هستی” می نامد و معتقد است که “زبان ابزاری در اختیار ما نیست. رویداد از آن خودکننده­ای است که امکان‌های عالی وجود انسانی را پیش می­کشد. زبان نه ابداع ما، بل رویداد از آن خودکننده­ای است. انسان از راه زبان آزادی­ای را تجربه می­کند که بر حیوانات ناشناخته است. مهم­ترین کارکرد زبان رابطه­اش با هستی است. این که زبان همچون ابزار، کارهایی می‌کند واقعیت دارد، اما این نقش اصلی زبان نیست. ما با زبان زندگی می­کنیم. در زبان اقامت داریم و هستیم. ما از راه زبان ساخته می­شویم”(احمدی، ۱۳۸۱: ۷۲۵).

 ادگار مورن هم باور دارد که “این زبان است که انسان را به وجود آورد و نه انسان زبان را، پس زبان تنها ابزار ارتباط و به ­طور کلی سازمان پیچیدۀ جامعه نیست؛ بلکه به بنیان فرهنگی هم تبدیل شده است که حامل مجموعه دانائی­ها و مهارت­های جامعه است.” (مورن، ۱۳۷۰: ۷۹).

هایکو عموما در مورد زبان نیست بلکه درباره تجربه است. ماهیت این تجربه ممکن است به گونه‌ای باشد که از زبان سرپیچی کند، یا حداقل پیش از اینکه بخواهیم آن را بیان کنیم، بدون کلام خود را به ما نمایان کند. این زبان برای خود زبانی دارد، زبانی احساسی که مطابقت مطلوبی بین آن و زبان‌های گفتاری و نوشتاری جهان وجود ندارد. بنابراین ممکن است گفته شود که بهترین هایکوها بی‌کلام هستند چرا که برای رسیدن به اهداف خود به کلمات احتیاج ندارند. این در مورد تجربه شخصی یک لحظه مکاشفه صدق می‌کند اما درباره تجربه مشترک هایکونویسی درست نیست. به تعبیری، همه هایکوها از این نظر ترجمه هستند:

تو هم همین ماه را می‌بینی
شبی
هزار سال دیگر

سیروس نوذری

 

“ازرا پاوند” شاعر و تئوریسین ایماژیست می‌گفت: “برخورد مستقیم با “چیز”، چه ذهنی چه عینی” و تاکید می‌کرد مطلقاً از هیچ کلمه‌ای استفاده نکنید که در ارائه تصویر سهمی نداشته باشد و “ایماژ” همان چیزی است که در یک لحظه از زمان یک عقیده و عاطفه را نشان می دهد “. تعجبی ندارد که ایماژیسم، که پاوند بنیانگذار و نظریه پرداز آن بود ، شعری است که بیشتر شبیه هایکو ست. همه زبان‌ها توانش خود را دارند و همه شاعران می‌خواهند هرچه بیشتر این توانش را در کار خود آزاد کنند. این توانایی ساختن ترکیبات خاصی از کلمات برای حفظ توان زبان در طول زمان است که به شعر دوام می‌بخشد.

“در ایستگاه مترو”

ظهور این چهره‌ها در ازدحام:

گلبرگ روی شاخه مرطوب و سیاه

 

ازرا پاوند

 

“در ایستگاه مترو” یک شعر ایماژیستی از ازرا پاوند است که در آوریل ۱۹۱۳ در مجله ادبی  پوئتری منتشر شد. در شعر، پاوند لحظه‌ای را در ایستگاه مترو زیرزمینی پاریس در سال ۱۹۱۲ توصیف می‌کند. او پیشنهاد کرد که چهره افراد مترو بهتر است در شعر نه با توصیف بلکه با “معادله” قرار داده شود. از آنجا که به ظاهر موضوع از طریق تجسم خود شعر پرداخته می‌شود‌، آن را به عنوان یک متن اصلی ایماژیستی در نظر می‌گیرند. این شعر گاهی اوقات به عنوان اولین هایکو به زبان انگلیسی در نظر گرفته می‌شود، هرچند فاقد ساختار سنتی ۳ خطی و ۱۷ هجایی هایکو است.

هایکو شعری است که از اسم‌ها در حکم چیزها و ذات و جوهر آن چیزها و پیامدهای ناگهانی اما قریب الوقوع آن جوهرها شکل گرفته است. به بیان دیگر، هایکو طرح اصلی یک لحظه است. اما فراتر از این، عملاً یک زندگی ست. این به معنای نادیده گرفتن اهمیت آن لحظه نیست، چرا که یک زندگی ممکن است در یک لحظه تغییر کند. اما دلالتی ست که نشان می‌دهد چرا شکل هایکو باید از مدت زمان خود تبعیت کند. به همین اعتبار، هایکوی امروز در وضعیت پست‌مدرن هم اجرای یک لحظه شهود در زبان است که می‌تواند ناشی از مراقبه‌ای طولانی در آن باشد:

ابرها را دیدن

از میان ابرها

دیدن از میان

 

جیم کاسیان

 

هدف هایکو این نیست که جامع باشد، بلکه هدف، ارائه اطلاعات کافی ست تا شاید خواننده بتواند لحظه‌ای را برای خود تصور کند و با این کار، بینش شعر را به اشتراک بگذارد. بنابراین، هایکو یک آفرینش مشترک بین شعر و مخاطبی است که با خیال‌پردازی لحظه‌ای از زندگی یا شهودی زبانی را بازسازی می کند. این جنبه مهم شعر است.

در نتیجه، شاعر هایکو ناچار است از چند کلمه با حداقل ضربه دارای طنین مناسب استفاده کند و آنچه نتیجه می‌دهد در هایکوی رایج وضوح بیان و فشرده سازی کلمات و در هایکوی امروز یا هایکوی زبانی معنای متکثر و اجرای زبانی متناسب است؛ به بیان دیگر فقط زبان است که برای انتقال لحظه، مورد نیاز است و دیگر هیچ:

 

نه

تاریک

 نه هنوز

کرم شب تاب

 

جان اس. اوکانر

 

روش دیگری که در آن فشرده‌سازی زبان حاصل می‌شود، استفاده کمتر از ضمیر اول شخص مفرد در هایکو است. این ممکن است انعکاسی از کمبود استفاده از ضمیر اول شخص در زبان ژاپنی باشد، اما در دیگر زبان‌ها هم کاملاً منطقی است، که نه تنها در تشدید شعر، بلکه در گسترش معناها و تأثیر آن موثر است و صرفاً یک نکته فلسفی نیست:

 

شب آوریل یخی

تند تند نفس می‌زنم

به سمت دنباله‌دار

 

فیلیس والش

 

شعر با حذف مرجع شخصی باز می‌شود و در نتیجه خواننده می‌تواند مستقیماً به تجربه وارد شود. زمان‌هایی وجود دارد که ارجاع به اول شخص مفرد برای یک هایکو مهم است، مثل این که شاعر از حضور خود به شکلی عینی برای انسان‌سازی لحظه‌ای استفاده می‌کند؛ یا در هایکوی امروز شهودی زبانی را با ضمیر اول شخص متصل اجرا می‌کند، اما در بیشتر موارد که چنین مرجعی صرفا بازتاب محسوب می‌شود، بهتر است برای اقتصادی‌تر شدن زبان شعر کنار گذاشته شود.

روش دیگری که در آن فشرده‌سازی زبان صورت می‌گیرد، استفاده از کلمات کلیدی، به ویژه کلمات فصلی است. کلمات کلیدی به عنوان نوعی خلاصه‌نویسی عمل می‌کنند و به مخاطب نشانه‌های مهمی درباره محیطی که لحظه هایکو در آن اتفاق افتاده است می‌دهند و پاسخ حسی مخاطب را مستقیماً به آنها فرا می‌خوانند:

لبه مرداب

باد از غازهای در حال افزایش

در موهای ما

 

ابا استوری

مخاطب به سختی می‌تواند بدون تمرکز ذهنی فضای مرداب را با کلمات حس کند. لازم نیست همه خصوصیات مرداب مستقیماً در شعر نوشته شود، چرا که همه این‌ها ضمنی و متبادر کننده ست. این کلمه کلیدی است که این تجربه مشترک از مرداب را باز می‌کند و به خواننده امکان می‌دهد پاسخ شخصی خود را در تعامل با شعر دریافت کند. اکنون بیایید فضای شعر را تغییر دهیم و از یک لحظه عینی به موقعیتی در فیلم برویم:

فیلمی در حال پخش

توفان از انتهای صحنه

در موهای ما

 

با وجود انتزاعی شدن موقعیت و نیاز به خیال‌پردازی، کلمه کلیدی فیلم، امکان تعامل مخاطب با ادراک لحظه و آنیت هایکو را فراهم می کند. حالا اگر باد از حروف و کلمات خود هایکو و درواقع از یک خیال‌پردازی با زبان پدید آید، مخاطب شاهد شهودی زبانی و ادراک حسی آن خواهد بود:

روز مبادا

هرچه بادا باد

می‌وزد نسیمی از کلمات

 

ایجاز یا به عبارت دقیق‌تر اقتصاد بیان، در همه انواع هایکو به عنوان سبک محقق می‌شود. نوشتن با دقت و توجه به تمامی وجوه معنایی، از جمله وجوه دیداری کلمات و گوش سپردن به ریتم و موسیقی عبارت، کمک می‌کند تا شعر با سرعت بیشتری جریان یابد و زمان کمتری را اشغال کند:

صبح سپتامبر

آب در حال عبور از آب

همانطور که سطل پر می‌شود

 

 پیتر مایستر

 

حالا به این دو مثال توجه کنیم:

“یک”

آبان شد

با پر شدن آن

از با

 

“دو”

نابا نابا نابا

گوش کن!

آبان دارد می‌گذرد

 

در هایکوی زبانی شماره یک، با اتفاقی که در زبان و کلمات همین هایکو می‌افتد، یعنی با پر شدن ضمیر اشاره “آن” از حرف همراهی “با”، ماه آبان پدیدار می‌شود. به عبارت دیگر، در جهانی زبانی، آحاد زبان در حال ساختن چیزی هستند که تبدیل به فصلی در واقعیت می‌شود. در شماره دو، با تکرار یک کلمه صوتی که معکوس کلمه آبان است و گوش سپردن به آن، سپری شدن آبان، اعلام می‌شود. اگر این دو هایکو را که هرکدام دارای هشت کلمه هستند با هم بخوانیم، شاهد گذر یک ماه خواهیم بود. به عبارت دیگر، خیال‌پردازی زبانی در این دو هایکو به نحوی ست که از گذر زبان به گذر زمان می‌رسیم.

 

سرانجام، هایکو از نظر نحوی مختصر نگهداری می‌شود؛ یعنی با حذف کلمات و کاربردی که آنها را به جملات کامل تبدیل می‌کند. به همین اعتبار، هایکو شعر اشاره و انقباض است چه تصویری و چه زبانی. آنچه به معنای کامل بودن بیان در یک ساختار دستوری قلمداد می‌شود، با آنچه به معنای کامل بودن درک است، یکسان نیست. در بسیاری از موارد، ممکن است در هایکو به جای جمله یک عبارت قرار گیرد و برخی یا همه علائم نگارشی، حروف اضافه و علایم سجاوندی کنار گذاشته شوند بدون اینکه معنای آنها نادیده گرفته شود. هایکو، شعر را از “انباشت” کلمات یا عباراتی که اشاره‌ای برای یادآوری نیستند رها می‌کند تا آنچه که برای ادراک جوهر لحظه واقعی یا شهود زبانی لازم است، باقی بماند:

شیوع علف‌ها در سرت

طعم حشره می‌دهد

علائم باغ

 

ونوس جلالوندی

 

در این هایکو، اجرایی از گیج و منگ شدن را شاهد هستیم. سطر اول هم  استعاره از شلوغی ذهن است و هم اشاره به مخدر. حتی ضمیر دوم شخص متصل و خطابی که در این سطر صورت می‌گیرد، نشان دهنده گیج بودن است؛ مشخص نیست خطاب به دوم شخص است یا خطاب راوی به خودش. همین ویژگی را سطر دوم هایکو دارد، مشخص نیست عبارت سطر اول مبتدای این خبر است یا عبارت سطر سوم. درواقع هر دو سطر را در بر می‌گیرد. هایکوی امروز، هایکوی زبانی یا هایکوی پست‌مدرن، به جای صراحت بیان، موقعیت مورد نظر خود را اجرا می‌کند به نحوی که تکثر معنا مکمل و جزء جدانشدنی اجرای شعر می‌شود.

بهترین هایکوها آنقدر ساختگی هستند که کم کردن هر چیزی، بیشتر به معنای از دست دادن معناها ست. به گونه‌ای متناقض‌نما،  افزودن هر چیزی به کلام، همان اثر را خواهد داشت:

 

رودخانه

رودخانه می سازد

از ماه

 

جیم کاسیان

 

هایکو می‌تواند از امکانات فرآیند نامگذاری بهره ببرد. زبان، به ویژه در اسم‌های خاص غنی است و این توانایی بالایی برای هایکو می‌سازد. هر پرنده با پرنده دیگر و هر درخت از درختان دیگر متفاوت است و هر کدام عادات، زمینه‌ها و درک‌های خاص خود را دارند:

صبح تلخ

گنجشک‌ها نشسته کنار هم

بدون گردن

 

جیمز دبلیو هکت

 

 همان طور که نوشتیم ” هر پرنده با پرنده دیگر و هر درخت از درختان دیگر متفاوت است” و این هایکو تصویری واضح و همراه با زمینه مفهومی آن نشان می‌دهد. اگر در این هایکو به جای “گنجشک” یک پرنده‌ به طور کلی و تعمیم یافته، آن هم بدون قید حالت، نوشته می‌شد، زمینه مفهومی شعر از بین می‌رفت.

 گرچه این ویژگی ابزاری قدرتمند برای هایکونویسی است اما می‌تواند گمراه کننده باشد. همیشه به نفع شعر نیست که از چنین تصویر مشخصی در آن استفاده شود به‌خصوص اگر ذهن را با جزئیاتی که برای تحقق لحظه مهم نیستند، به هم بریزد. این بسیار مهم است که شاعر بداند برای رسیدن به چه چیزی تلاش می‌کند و چه ترفندی را باید به کار بگیرد:

 

بعد از رفتن او

پرندگان می‌روند

بی‌نام

 

ریموند روزلیپ

 

هایکو شعر جمله نیست و چون نیست، نیازی به تجسم علائم سجاوندی ندارد؛ مگر این که خود این علایم در نمونه‌های پست‌مدرن، بخشی از شهود شعر و سازنده‌ معناهای آن باشند. این علائم در هایکو برای جدا کردن لحظه هایکو از بقیه زمینه عمل می کنند، انگار که برای این تجربه پرانتزهایی واقع شده باشد. این باعث می‌شود مخاطب گمان کند که لحظه مثل جمله عمل می‌کند: شروع جمله، حرکت با حروف و کلمه‌ها و نقطه و توقف نهایی و نوعی دستور زبان منطقی که کل آن را در کنار هم نگه داشته است. اما هایکو نه منطقی است و نه در طول زمان وجود دارد، بلکه در یک لحظه یا خارج از آن پدیدار می‌شود. ساختار جمله منطقی با واقعیت و چگونگی عملکرد لحظه و همچنین از نظر روانشناختی مغایرت دارد. در نمونه‌های پست‌مدرن هم زبان هایکو در حال گریز از نحو رایج و ساختار منطقی جمله است و ممکن است تنها برخی از علائم نوشتاری در حکم نشانه‌ای دیداری، سازنده مفهوم شهودی و آنی هایکو باشند:

من، تو

مقصر ویرگول است

 

منیره پرورش

 

هایکو یکی از راه های به اشتراک گذاشتن عمیق‌ترین لحظات و شاید حتی لحظات بی کلام، در فوری‌ترین حالت ممکن است. مثل مبادله هایکوی دوزبانه “باراک اوباما” رئیس جمهور اسبق آمریکا و نخست وزیر ژاپن به عنوان راهبردی فرهنگی و دیپلماتیک:

سبز بهاری در دوستی

ایالات متحده و ژاپن

ناگویاکا نی

 

“ناگویاکا نی” در این هایکو به معنای “احساس هماهنگی” است. تغییر کد به عنوان ترفند به کار رفته در این مبادله می‌تواند به عنوان یک مبادله فرهنگی زبانی در هایکو به کار گرفته شود، همچنان که در تاریخ ادبیات فارسی هم نوشتن شعرهای دوزبانه رایج بوده است.

تغییر کد یا استفاده از دو زبان در متن یک مکالمه واحد، یک پدیده اجتماعی زبانشناختی رایج است و توسط جوامع دو زبانه به صورت عادی پذیرفته می‌شود. تعویض کد در هر جا که افراد دو زبانه با یکدیگر صحبت می‌کنند یافت می‌شود. این روش از سایر پدیده‌های تماس با زبان، مثل وام گرفتن متمایز است. برای مثال وام گرفتن بر فرهنگ لغات زبان تأثیر می‌گذارد، در حالی که تغییر کد در گویش فردی خود را آشکار می‌کند. به همین علت استفاده از این ترفند در شعر می‌تواند به سبکی شخصی تبدیل شود.

مخلوط کردن کد شامل استفاده از کلمات پراکنده در زبان از یک زبان دیگر است. با گسترش زبان انگلیسی به‌عنوان یک زبان جهانی، تقریباً همه کسانی که صحبت می‌کنند، بسته به شرایط می‌توانند کد مخلوط را انجام دهند. دیپلماسی ابزاری است که به وسیله آن یک کشور تلاش می کند تا از طریق گفتگوی با درایت با دیگران به اهداف خود دست یابد و به همین علت هایکو توسط سفیران، نخست وزیران و روسای جمهور به عنوان ابزاری ادبی برای کمک به تقویت روابط خوب بین دولت‌های کشورهای مختلف به کار گرفته شده است.

هایکو سلامی به جهان است؛ بنابراین، موهبت خودانگیختگی آن نباید از ممارست موسیقایی هایکوی امروز محو شود. در این عصر جهانی با افزایش تحرک انسانی و تماس بین فرهنگی، تغییر کد یکی از مشهودترین و شنیدنی‌ترین روش‌های شعر برای شکل دادن و معنابخشی به همگرایی مردم، متون و فرهنگ‌ها در فواصل فرهنگی و اجتماعی گاه بزرگ است. از آنجا که هایکو علاوه بر شعر بودن، ژانری ارتباطی است که افراد مختلف می‌توانند از طریق آن و اختلاط زبان‌ها به درک نوینی از یکدیگر دست یابند، شاید انواع بین المللی آن بتواند برای ایجاد صلح جهانی مفید باشد. شاعران، رهگیری، تغییر شکل و جهت زبان را انجام می‌دهند و با این کار می‌توانند اشکال چندزبانه جدیدی را به جهان وارد کنند، همچنان که اکنون هایکو به ۵۶ زبان منتشر می‌شود.

 

منابع:

-ایوب پور نظامی، یوسف، (۱۳۹۶) ، مجله مطالعات جامعه شناسی، توسعه به مثابه بازی زبانی.

-احمدی، بابک (۱۳۸۱)، هایدگر و تاریخ هستی .تهران: مرکز. چاپ اول.

-مورن، ادگار(۱۳۷۰) سرمشق گمشده. ترجمه علی اسدی. چ ۱. تهران: انتشارات سروش.

https://poetrysociety.org.nz/affiliates/haiku-nz/haiku-poems-articles/archived-articles/the-use-of-language-in-haiku/

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights