Advertisement

Select Page

چند رباعی بهاری از مهرنوش مستحقان‌زاده

چند رباعی بهاری از مهرنوش مستحقان‌زاده

۱

بر تخت نسیم، گل، نشاندن دارد

شب‌بو هوس قصیده خواندن دارد

با آمدنت شکوفه‌ها فهمیدند

امسال بهار، قصد ماندن دارد

۲

همپای بهار، مست و دلباخته‌ام

با سردی دست بادها، ساخته‌ام

نوروز من امسال تماشا دارد

جای سمنو، شراب انداخته‌ام

۳

تو آیه‌ی یا محول الاحوالی

ناهید منی، ستاره‌ی اقبالی

من سیزده غروب آبانم، تو

نوروز‌ترین حادثه‌ی امسالی

۴

ابری که رسید، بی‌هوا باران شد

حس کرد دلم، که نیمه‌ی آبان شد

آمد آمد عید، زمستان کوچید

کالسکه‌ی نو بهار، گلباران شد

۵

تا یاد بهار زندگانی کردم

با تک تک فصل‌ها، تبانی کردم

از دل همه رفتند، خیالت راحت

اسفند، خودم خانه تکانی کردم

۶

تو، بانی شور و جُنب و جوشَش بودی

الماس دُرشتِ روی گوشش بودی

در جشن عروسی بهاران‌، باران!

دیدند همه که ساقدوشش بودی

۷

با هر نفَسش، بهار را خوشبو کرد

تقویم مرا دوباره زیر‌و رو  کرد

هربار گرفتم مچ او را، دیدم

تَر دستی تازه‌ای‌برایم ‌رو کرد

۸

دوشیزه ترین ابر بهارانم من

در رهگذر سپیده پنهانم من

از بوسه‌ی آذر خش انگشتانت

آبستن قطره‌های بارانم من

۹

دارم دارم، امید حالی دیگر

تحویل بده مرا به سالی دیگر

بگذار که اسفند کمی دود شود

حافظ! حالا بگیر، فالی دیگر

۱۰

هر هفته تمام جمعه‌ها غم دارند

بی‌حوصله‌اند، درد و ماتم دارند

امسال که سر رسید‌ها را دیدم

دیدم، دیدم، فقط تو را کم دارند

۱۱

دیده‌ست بهار، خواب‌های رنگی

پاییز و انار و باغی از نارنگی

رویای درخت توت، کابوس شده

با شورشِ این کلاغ‌های زنگی

———-

#مهرنوش-مستحقان زاده

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights