چه بستری بهتر از ترانه و موسیقی برای بیان دردهای جامعه هست؟
گفتگوی اختصاصی شهرگان با بابک سلیم ساسانی شاعر و ترانه سرا
بابک سلیم ساسانی شاعر، ترانه سرا و کارشناس عمران، متولد ۱۳ اسفند ۱۳۶۶ کرمانشاه و ساکن ایران است. او سابقهی همکاری با سیاوش قمیشی، فریدون آسرایی، حمید طالب زاده، حامد حنیفی، بهنام کریمی، دکتر چراغعلی، علی مولایی و….در حوزهی پاپ و همکاری با علی قمصری و گروه همنوازان حصار و آرش بیات در حوزه موسیقی سنتی را داشته است.
در همین رابطه گفتگویی داشتهایم با وی در خصوص آثار او و وضعیت ترانهنویسی در ایران که در ادامه میخوانید:
از شروع کار خود به عنوان یک شاعر و ترانهسرا بگویید. آیا سلیم ساسانی تنها بر ترانهسرایی تمرکز دارد؟
- من از سال ۸۵ با نوشتن اشعار کلاسیک وارد دنیای ادبیات شدم.
مدتی به شعر آزاد روی آوردم اما چون در کنار ادبیات به موسیقی هم علاقهمند بودم ترانهنویسی را شروع کردم. هنری که ادبیات و موسیقی را به هم پیوند میزد و این همان چیزی بود که دنبالش بودم و میتوانست روح من را ارضا کند.
در دورهای زندگی میکنیم که همهچیز تخصصی شدهاست. بنابراین با وجود اینکه به قالبهای دیگر ادبی و رشتههای هنری دیگری هم علاقهدارم اما ترجیح میدهم که به صورت متمرکز و تخصصی ترانه نویسی را ادامه بدهم و اگر فرصتی داشته باشم شاخههای هنری دیگری را هم دنبال خواهم کرد.
شما با خوانندگان شناخته شدهای همچون سیاوش قمیشی، فریدون آسرایی، حمید طالب زاده و …همکاری داشتهاید. دلیل موفقیت خود را در چه اصلی میبینید؟ یک ترانهسرای جوان چگونه میتواند راه رسیدن به معرفی اثرش را طی کند؟
- از دید من به اجرا رساندن ترانهها به تنهایی موفقیت محسوب نمیشود. همهی ما ترانههای ضعیفی در ذهن داریم که توسط خوانندههای خوبی هم اجرا شدهاند و نمیشود اسمش را یک کار موفق گذاشت. از طرف دیگه نوشتن یک ترانهٔ عالی بدون اجرا و معرفی هم نمیتواند ضامن موفقیت باشد. مثلیک فیلمنامهء خوب که هرگز فیلم نشده است.
باید بین این دو یک پیوندی برقرار باشد تا بتوانیم یک ترانه سرا را موفق بدانیم.
به نظر منیک ترانهسرای جوان باید در ابتدا تمام تلاشش معطوفِ به این باشد که کیفیت آثار خودش را بالا ببرد و در مرحله دوم برای واگذاری اثرش عجلهای نداشته باشه. موارد زیادی داشتیم که یک ترانه چندین سال بعد از نوشتهشدن به اجرا رسیده و شاهکار بوده و ماندگار شده است.
نکتهی مهم این است که یک ترانهسرا اثرش را به اهلش برساند به قول معروف کار را به کاردان بسپارد. شما یک ترانهی عالی را اگر به یک خواننده ضعیف پیشنهاد بدید به احتمال خیلی زیاد آن را رد خواهد کرد و همین مسئله میتواند باعث سرخوردگی شود.
در مورد ارتباط با خوانندههای بزرگ هم در عصر ارتباطات راههای زیادی وجود داره و هیچ بهانهای پذیرفتنی نیست.
اشعار و ترانههای مناسبتی، اجتماعی و سفارشی چه جایگاهی در آثار سلیم ساسانی دارند؟
- در مورد ترانههای سفارشی اگر منظورتان سفارش مضمون باشد من علاقهای به این کار ندارم چون دلم میخواهد در مورد موضوعاتی بنویسم که خودم زندگیشان کرده باشم یا از نزدیک در زندگی دیگران دیده و لمس کرده باشم.
اما در مورد آثار اجتماعی باید اعتراف کنم که هم ما ترانهسراها و هم آهنگساز و خوانندهها به دلایل مختلف ضعیف عمل کردیم.
موضوعات اجتماعی هم از طرف نهادهای مسئول به شدت سانسور شده هم خودمون دچار خودسانسوری شدیم.
خواننده علاقهای به اجرای آثار اجتماعی ندارد و ترانهسرا هم انگیزهای برای نوشتنش ندارد.
اما چه بستری بهتر از ترانه و موسیقی برای بیان دردهای جامعه هست؟ باید این سدها را شکست.
من از خودم شروع میکنم و تصمیم دارم که از این به بعد توجه بیشتری به موضوعات اجتماعی در آثارم داشته باشم.
راز ماندگاری یک ترانه در چیست؟ چرا که اعتقاد بر این است ترانههای امروزی به ماندگاری آثار گذشته نمیرسند.
- در جهان امروز چه چیزی ماندگار است که ترانه ماندگار باشد.
شاید این نگاه بدبینانه باشد اما به نظر من نسل همهی آثار و مفاهیم ماندگار رو به انقراض است.
سرعت زندگی و تغییرات محیط پیرامون ما انقدر بالاست که جایی برای مفهوم ماندگاری نمی ماند.
هرچند برای بررسی ماندگاری آثار هر دورهای باید از آن دوره گذر کرده باشیم تا بتوانیم قضاوت منصفانهتری داشته باشیم.
اما در آثاری که بیشتر دیده یا شنیده میشوند رازی هست که شاید هنوز کشف نشده باشد.
حس ترانهسرا درلحظهی سرایش، حس آهنگساز در لحظهی ساختن آهنگ و حس نوازندهها و خواننده در موقع اجرا، هماهنگی بین اینها همه و همه میتواند تاثیرگذار باشد.
آثاری که از دردها و حسها و تجربههای مشترک انسانی میگویند، ملموس هستند و عدهی بیشتری میتوانند با مؤلفاش همذات پنداری کنند. احتمالا شانس بالاتری برای بیشتر دیده و شنیده شدن دارند.
چرا در اکثر مواقع ترانهسرا زیر سایهٔ خواننده قرار میگیرد و آنطوری که باید به ترانهسرا پرداخته نمیشود؟ دلیل این اتفاق را در چه میدانید؟
- خب در تمام دنیا این مسأله وجود دارد تا حدی هم طبیعی است.
چون مردم چیزی که میبینند را باور میکنند. وقتی یک خواننده شعری رو میخواند کمتر کسی آن لحظه باور میکند که این حرفای خود خواننده نیست.
یا نمیتوانیم انتظار داشته باشیم کهیک فیلمنامهنویس به اندازهی بازیگری که فیلمنامه را اجرا میکند مشهور شود.
نباید جاذبههای بصری و تبلیغاتی را دست کم گرفت.
این خوانندهست که همیشه روی صحنهست و در نماهنگها حضور دارد و تصاویرش همهجا هست و دیده میشه.
اتقاقاً این مسئله به نظر من جز بزرگترین مزیتهای هنری مثل ترانهسرایی است.
ترانهسرا میتواند بزرگترین آثار را خلق کند و در عین حال از آسیبهای شهرت در امان باشد.
میتواند در زندگی هزاران آدمی که آثارش را دوست دارند حضور نامریی داشته باشد.
و این به نظر خیلی جذابتر از شهرت است.
کرمانشاه شهر شماست و قاطعانه میگویم یکی از قطبهای ادبیات و هنر کنونی ایران. از جو حاکم بر ادبیات این شهر بگویید چه خصوصیاتی در این شهر وجود دارد که به ادبیات و هنر بها داده میشود؟
- کرمانشاه همیشه از قطبهای ادبیات و موسیقی کشور بوده است.
فرهنگ شعر و رقص و آواز با زندگی مردم این منطقه عجین بوده و هست.
اگر شما در این منطقه زندگی کنید و جذب این هنرها نشوید عجیب است.
جو حاکم بر ادبیات کرمانشاه همان جوی است که در سایر حوزهها و سایر استانها بر همه چیز حاکم است.
شایستگان خانه نشینند و عدهای بدون تجربه و تخصص مشغول ادارهی امور هستند.
در حال حاضر جو حاکم در هیچ منطقهای گویای واقعیت آن منطقه نیست.
اما در مورد بها دادن به ادبیات و هنر در منطقهٔ ما، عرض کردم که ریشهی تاریخی دارد و با زندگی مردم عجین است. در کوچکترین نهادها که خانواده است این علاقهمندی وجود دارد و به فرزندان منتقل میشود.
آیا مسیر موفقیت در ایران هموار است؟ یک ترانه سرا در ایران با چه مشکلاتی روبه رو است؟
- مسیر موفقیت در ایران بسیار ناهموار است. در رسانههای ملی ما، هنوز نشاندادن سازهای موسیقی ممنوع است.
حاکمیت هنرمندها را اصلا به رسمیت نمیشناسد.
بین شاخههای مختلف هنری اتفاقاً مظلومترین قشر ترانهسراها هستند، که خیلی از مواقع توسط سایر هنرمندان هم به رسمیت شناخته نمیشوند و متاسفأنه اکثر اوقات هم حقوق مادی و معنوی آنها تضییع میشود.
به همه این مشکلات نبود قوانینی در مورد حق تألیف و کپی رایت را هم اضافه کنید.
از آیندهی کاری خود بگویید چه آثاری را در دست تهیه و چاپ دارید؟ آیا منتظریک همکاری بزرگِ دیگر از جانب شما خواهیم بود؟
- دو مجموعه، یکی اشعار کلاسیک و دیگری ترانهها را آماده چاپ دارم که به زودی نسبت به انتشارشان اقدام میکنم.
در مورد همکاری با خوانندهها هم بله منتظر خبرها و اتفاقهای خوب باشید.