یادداشتی بر رمان لبخند مریم نوشته قاضی ربیحاوی
در میان آثار قاضی ربیحاوی، رمان لبخند مریم اثری شاخص و دوست داشتنی است. کتابی که به خوبی با مخاطب میتواند ارتباط برقرار کند و در عین حال اسیر خواستههای عامیانه نیز نشود. ربیحاوی راوی سرگذشت تراژیک انسانهایی است که با آنها زیسته است. آثار او به شدت انسانی است، خاستگاه اندوه ژرفی که بر داستانهای او حاکم است، ستمی است که شرایط زیستی، محیطی، جغرافیایی و فرهنگی بر ارتباطات انسانی تحمیل میکند. در مرکز شخصیتهای این رمان عیسی و عزرا حضور دارند، دو نامی که انتخابشان نیز در خود مفهومی آشکار دارد. عیسی و عزرا میتوانند ارتباط عاطفی بسیار نزدیکی با هم داشته باشند و بیننده در ابتدا انتظار شکلگیری یک عشق کلاسیک میان آنها را دارد اما شرایط زندگی برای ادامه دادن این مسیر بسیار دشوارتر از توان انسانی آنهاست.
داستان در عین حال که میکوشد بیانگر ایدههای سیاسی اجتماعی نویسنده نیز باشد، به دور از تعصبات ایدئولوژیک، با توصیف شرایط، خلق موقعیتها و وصف تنگناهای عاطفی برای شخصیتهایش، نقد گزندهای بر شرایط سیاسی و تاثیر مستقیم آنها بر سرنوشت عاطفی انسانها دارد. از این لحاظ باید رمان لبخند مریم را اثری در ستایش ذات انسان و در نکوهش پایبندیهای ضد انسانی بشر دانست.
یکی از مهمترین ویژگیهای داستانها و رمانهای قاضی ربیحاوی زبان نوشتاری اوست. زبانی که در عین سادگی، بسیار تاثیرگذار است و لحنی شاعرانه در خود مستتر دارد. در این بین، لبخند مریم یکی از آثار شاخص اوست که نویسنده توانسته است از طریق زبان روایی خود با مخاطب ارتباط کند. خلق جزییات داستانی، موقعیتها و پرداخت شخصیتها در روایت، همگی از طریق زبان روایی رمان است. بدین شکل نویسنده زبان داستانی را بهصورت کامل در اختیار داستان قرار داده است. او تجربههای شخصی و محیطی را درک کرده و اثری جدید نگاشته است که تأویل روح حاکم بر اجتماع در مقطع زمانی حساسی از تاریخ معاصر است. در کنار مساله زبان روایت، استفاده و تعلیق زمان و مکان نیز از عناصر اصلی شالوده این رمان به حساب میآیند.
داستان لبخند مریم در بیست و چهار ساعت روایت میشود اما آنچه که سبب میشود زمان به عنصر مهمی در روایت این اثر بدل شود، نقبهایی است که دو راوی آن به گذشته میزنند. زندگی اندوهبار و تراژیکی که راویان از حال خود به زبان میآورند با وصل شدن این نقبها به گذشته، شکل میگیرد؛ تکنیکی که نویسنده در آثار دیگر خود نیز نشان داده است به آن اعتماد دارد و از این طریق میتواند با مخاطب ارتباطی عاطفی برقرارکند که سبب پیوند کتاب با ذهن خواننده از همان ابتدای کتاب میشود.