شعری از علیرضا طبیبزاده
علیرضا طبیبزاده، شاعر و نقاش، سال ۱۳۴۲ در شیراز متولد شده و از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۳ در دانمارک زندگی کرده است. او هماکنون ساکن آمریکاست. از کتابهای شعر او میتوان به "سالهای ذوب" ، "فراسوی انتظار" و "کوچ کوکبها" اشاره کرد.
بندِ 124 هزار
بالاخره کار دستمان میدهد
این چوب خط نکشیدنها
و فراموش خواهیم کرد
سقوط پیراهن سفید
از روی بندِ ۱۲۴ هزار
معصوم
خوش خوشک
با اعتماد به این نیمکتِ لرزان
نگاره در نگاره
زیر پلکهای بسته
بشمار!
یک…دو…سه
چارپنج شش
…
هفت
شمارشِ فرو افتادن برگهای قهوهای
لالا ی لالای لالالای لای
تا خواب بروند
دستها در جیبِ شلوار
مینشینی
زیر آلاچیقِ جوگندمیها
منتظر آب رفتنِ تقویم
حال، پشت این درختها که قایم بشوی
و نگاه کنی از لای انگشتان
به سرعت از روی تو میگذرد،
بی درد
و به سینهات میچسبد نقش ِ بیگانگیاش
با عرق تن
وقتی گرد و خاکِ گذرش فرو نشست
سر با کلاه
چرخ میزند در پیاده رو
چرخ میزند
چرررررررخ …
آنگاه فوارهی خون از کفشهایت
که تا زانو خواب میروی
و میخندی و میخزی
به سوی آرامش ..
آن آرامشِ کپک زده!
لس آنجلس فوریه ۲۰۱۱