![شعر «پرفورمنس» از جمشید عزیزی](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2025/02/FrontImage-Azizi-150x150.webp)
مجنونی بهنام کیهان کلهر
![مجنونی بهنام کیهان کلهر](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2012/04/kalhor.gif)
به انگیزهی همسرایی ساز و دل در کنسرت کیهان کلهر در ونکوور
همآمیزی پنجه و کمنجه
روز یکشنبه ۲۲ آوریل، کیهان کلهر یکی از آهنگسازان و نوازندگان چیرهدست ایرانی و صاحب سبک و تکنیک، به اجرای بداههنوازی کمانچه پرداخت. او همراه با تنبک بهروز جمالی یکی از بهترین بداههنوازیهای خود را بهمدت یکساعت و نیم، بدون وقفه اجرا کرد. این اجرا یکی از اجراهای ماندگار این هنرمند جهانی ایرانیتبار است.
از نوازندگان ساز کمانچه در تاریخ معاصر کشور ما میتوان از علیاصغر بهاری، رحمت الله بدیعی و مجتبی میرزاده به عنوان شاخصترین کمانچهنوازان ایرانی نام برد و نقش کیهان کلهر، سعید فرجپوری، اردشیر کامکار، مهدی آذرسینا، داوود گنجهای و تنی چند از نوازندگان این ساز را میتوان در اشاعه و رشد آن، موثر و ماندگار دانست.
محبوبیت ساز مهجور و کمتر قدریافتهی کمانچه در تاریخ صد ساله اخیر، مدیون عرقریزی، دلسوزی و عشق هنرمندان به نام کشورمان از جمله کیهان کلهر است.
نام کیهان کلهر بر تارک و پیشانی تاریخ موسیقی ما خواهید درخشید و جایگاه شایستهی او در شناساندن موسیقی ایرانی به غیرایرانیها، همیشه محفوظ خواهد ماند. تلاش و همکاری او با هنرمندان هندی از جمله «شجاعت حسینخان»، «یو یوما» نوازنده نامی ویولنسل آمریکایی چینی تبار که یکی از برترین نوازندگان ویولنسل در قرن اخیر بهشمار میرود و همچنین همراهی با «ارکستر فیلارمونیک نیویورک» که کهن ترین گروه ارکستر کلاسیک آمریکایی واقع در شهر نیویورک است، اجرای کنسرت مشترک با نوازندهٔ باقلامای ترکیه «اردال ارزنجان» و اجرای کنسرتی به همراه «کوارت زهی بروکلین رایدر» در شهر نیویورک، کیهان کلهر را به هنرمندی جهانی تبدیل کرده است و آثار و اجراهای او طرفداران و شنوندگان زیادی در بین غیرایرانیها دارد. بهاین اعتبار بسیاری از اساتید از کیهان کلهر به عنوان جهانیترین مرد موسیقی ایران یاد کردهاند.
کیهان کلهر تنها موسیقدان ایرانی است که ۴ بار نامزد جایزه گرمی آمریکا شده است. نوای کمانچه کیهان کلهر در موسیقی متن فیلم «جوانی بدون جوانی» ساخته فرانسیس فورد کاپولا از جمله آثار بیادماندنی اوست.
ساز کمانچه او را میشناسد و با فراخخاطر، خود را در آغوش کلهر رها میسازد تا او چون مجنون، بهترین نغمهها را از زبان ساز، ساز کند. از تماس آرشه با سیمها تا رقص سرانگشتاناش بر روی دسته کمانچه و تا چرخش ساز به چپ و راست و حرکت جلو و عقب کمانچه همراه با تکنیک منحصر به فرد این نوازندهی توانمند، تمام ظرفیتهای این ساز که تاکنون شنیده نشدهاست، به گوش خوش مینشیند. صدای تنبک بهروز جمالی چه نرم با نغمهی کمانچه میآمیزد و در آن ذوب میشود.
سازی که بی منت و واهمه در برابر دهها چشمان ستایشگر، عیان و پیدا در آغوش کلهر میخرامد تا تو نظارهگر عشق و شیدایی این دو باشی که چگونه ساز و جان در هم میلولند و به یگانگی میرسند. گاه تشخیص آوای انسان و ساز در این همآمیزی عاشقانه، سخت گران و دشوار مینماید. این آوای ساز است که با اشارت سرانگشتان کیهان به گوش میرسد؟ یا آوای زخمههای برآمده از نهانخانهی کاسهی ساز، که با تو از هزارهی تاریخ به گفت و شنید مینشیند! چه خجسته پیوندی است این همسرایی ساز و دل و همسایی آرشه و کاسه.
هنر کلهر تنها در نواختن و تکنیک منحصر به فرد او نیست. او هنرمندی است جسور و تجربهگرا که خطر میکند، و همراه با تکنیکاش به نوآوری و خلاقیت در نوازندگی روی میآورد. این رویکرد، جایگاه ویژهای برای این هنرمند جهانی صاحب سبک ایجاد کرده است که میتواند به زایش نوعی مکتب و سبک در کمانچه نوازی بیانجامد.
بیش از یک ساعت و نیم نواختن بدون وقفه، که گاه صدای تنبور و ویلون و گاه تار و سهتار از کاسه و دستهی کمانچه میشنوی، به صدای مهجور و گمشده در پس قرنها میرسی تا حس و حال پیشینیان را نیز دریابی و به این صدا در درونات گوش بسپاری: نوادهگانم را میبینی چگونه آواز مرا ساز میکنند!؟
کلهر عزیز!
تن و جانت سلامت و حس رقصان پنجههایت مانا