شکل گیری هویت زنانه در جغرافیای غیربومی
نگاهی به مجموعه شعر سینیور اثر لیلی گلهداران
اشاره:
از این شماره خانم آزاده دواچی؛ محقق، شاعر و فعال حوزه زنان، همکاری خود را با شهروند بیسی و شهرگان آنلاین آغاز کردهاست. حیطهی همکاری ایشان نقد کتابهای منتشر شده در حوزه زنان؛ داستان و شعر و یا مقالاتی در حوزهی نقد ادبی و ادبیات مهاجرت خواهد بود.
هفتهنامه شهروند بیسی تصمیم دارد تا پلی میان این سو و داخل ایران باشد و آثار جدید منتشر شده در مهاجرت برای نیمهی داخل ایران معرفی و بررسی شود. از دوستان عزیز شاعر، نویسنده و پژوهشگران حوزهی فمینیستی که علاقهمنداند کتابهایشان مورد بررسی و نقد فمینیستی قرار گیرد، میتوانند دو نسخه از کتابهای خود را به آدرس هفتهنامه شهروند بیسی پست کنند و یا نسخهی پی.دی.اف آن را به آدرس ایمیل ما ارسال دارند.
معرفی:
آزاده دواچی محقق، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
وی فعالیت ادبی خود را از اواخر دهه ۷۰ و همکاری با نشریات مختلف ادبی در زمینهی ترجمه و شعر آغاز کرد. وی دبیر پیشین بخش نقد مجلهی ادبی ماه مگ بوده است. از دواچی تاکنون دو مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ و روایت چند تصویر در سال ۱۳۹۰ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
آزاد دواچی از اواخر دههی ۸۰ با چاپ مقالات پژوهشی در حوزهی نقد ادبی و حقوق زنان به جرگه فعالان حقوق زنان پیوست. وی علاوه بر چاپ مقالات پژوهشی، تاکنون سخنران مدعو درچند کنفرانس پژوهشی در حوزهی ادبیات و مطالعات زنان ایران بوده است.
کتابهای منتشر شدهی آزاده دواچی:
«پروانهای که در راه است» – نشر آهنگ قلم، مشهد
«روایت چند تصویر» – نشر ناکجا، پاریس
___________________
شهرگان: استفاده از ادبیات برای نقد و به چالش کشیدن مردسالاری از گذشته تا به امروز یکی از مهمترین ابزار برای نویسندگان و شاعران زن بودهاست، این مسئله به خصوص آنجایی اهمیت می یابد که نویسنده یا شاعر زن از سرزمین مادریاش دور باشد، در عین آشنایی با جغرافیای غیربومی بتواند بستر مناسبی برای بیان تجاربش در سرزمین مادری پیدا کند. در این چنین بافتی ادبیات بسط راهی برای نقد و بازبینی رنجهای جامعهای است که تجربهاش کرده است. استراتژیهای مختلفی در شعر برای این منظور ممکن است به کار گرفته شود، که در این میان تمرکز بر آشنازدایی از کلمات و به کار بردن واژگان و عباراتی است که ذهن مخاطب را هم به سرزمین مادری و هم به سرزمین هجران نزدیک میکند، اهمیت ویژهای مییابند.
دفتر جدید شعر لیلی گلهداران با نام سینیورکه توسط نشر باران منتشر شده است، نیز از چنین استراتژی بهره برده است. شاعر از همان ابتدای دفتر با طرح فضای دراماتیک و روایی و ادغام روایت های سمبولیکی، اکثر کلمات را ازکارکردهای عادی خودش بیرون میآورد. اما چیدمان فضای دراماتیک به شاعر این فرصت را میدهد که با زبانی زنانه از روایتهای شعریاش برای چالش مردسالاری بهره برد.
رو کردم به شکمم
به راه تاریک و باریکی که دختر می آورد
چه سیاه
سفید برفی را سبزه میکنم
دستی که انگشتهای مرا دارد و تو را بیرون بکشد می کشد (صفحهی ۱۰)
اما این سطرها تنها روایتهای خطی سادهای نیستند؛ بلکه به نوعی هویت شاعر هستند که قادرند با استفاده ازکلمات ممنوعه، و در عین نقد رادیکال مردسالاری، تصویر متفاوتی از زن بودن به تصویر بکشند. در شعر ابتدایی تحت عنوان من شاعر با دادن بار جنسیتی به کلمات به چالش مردسالاری برمی خیزد.
فاک
و تجاوزی که بر زبانم اتفاق افتاده بود پرده از من برداشته بود
اما روی زبان مادری ام عینِ عین زخم زبان کشیده بود
سرش را که می کشم به گردنش هم می رسی
غازهای گردن دراز تخم های خود را می خورند یا می گذارند و می پرند؟ (صفحهی ۱۱)
به نظر می رسد که سبک اعتراضی شاعر، استفاده از کلمات کمتر عامه و در عین حال آشنازدایی ازکلمات است . در عین حال که شاعر ترجیح میدهد از کلماتی استفاده کند که عموماً زنانه هستند و منحصرا ویژگیهای زنانه دارند، کلماتی مثل رحم، تخمدان، شکم دادن .از سوی دیگر شاعر در اکثر اشعار از بیان سمبلیکی و رمزگونه استفاده میکند، اشاره شاعر به صورت استعاری به داستانهای آفرینش حکایت از استراتژی شاعر برای بیان مشخص زنانگی دارد. میتوان گفت که زمانی که استعارات و رمزگونههای سمبلیکی همه مردانه است، با نوسازی و بیان دوبارهی آنها، شاعر از آنها برای رساندن و نقد آمال و آرزوهای زنانه در جامعهی مردسالار بهره می برد.
نیمه ی چپ تمام سینهها مثل برف چه طور سیاه شده بود
نیمهی شرقیاش که خالی بود!
گفته بود از هر طرف بچرخانی باز نیمهی شرقی خالی دارد (صفحهی ۱۲)
بیان تن زنانه از ویژگیهای بارز این مجموعه است، صحبت از تن به خصوص در کشورهایی مثل ایران که تن زنان تماماً در اختیار مردسالاری است اهمیت ویژهای مییابد، این صحبت از تن زن شاید بتواند نوعی مقاومت در برابر سانسور و حذف تن و انکار زنانگی باشد که در اکثر اشعار زنان بعد از انقلاب قابل بررسی است.
باد به زن گفت در شکاف یقهاش
خوشم میآید از صدای پولکهای نیم تنهات که فقط خودم میشنوم
بادبزن چرخید با شترهای اُکر و شیب شن
شی و حبیبی و روحی روبه رویم سرمه را در چشمهایم میلرزاند و
نیمهی برهنهای پشت سرم روی سن باسنش (صفحهی ۱۶)
از سوی دیگر زنانگی موجود در شعر پیوند خورده با حقایق و عناصر طبیعی و در عین حال رویدادهای جهانی زنان در دنیای امروزی است. به نحوی که شاعر را در بیان خواستهای زنانهی خودش و طرح مشکلاتش موفق ساختهاست.
در دامنهی قهوهای
در آخر فسیل ساتیری پیدا خواهدشد که تیغ کنگری به تنش فرو رفته باشد
برفها آب میشوند
و باغ وحش از روی تنم برچیده خواهد شد
گیرم خرچنگ کوچک سمجی بماند برای همیشه در سینهی چپم
که بی شیمی درمانی جواب ندهد ( صفحهی ۲۰)
بیان سمبلیکی و در عین حال رئال شاعر از واقعیتهای اجتماعی، شاعر را در بیان و احراز هویت زنانهاش موفقتر کردهاست، در عین حال شاعر از بیان تن خود نمیهراسد. عریانی تن برای شاعر نمود اعتراض او علیهی سنتهاست، در عین حال در اکثر سطرها ارتباط سمبلیکی را میان شاعر و بیان رویدادهای اجتماعی به صورت مشخص و گاهی استعاری میبینیم.
اسب هایش را پیش کشید
نه راه پس نه راه پیش
ستون مهرههایم روی خانههای سیاه و سفید ریخته بود
که از یکی از خانهها شنیدم بکسی آب دهید
این کابوسهای زنانهی شبهای خاورمیانه زابه راهمان کرده. (صفحهی ۲۵)
تلاش شاعر تنها برای بسط بستر حقیقی و بیان رویدادهای اجتماعی نیست، شاعر از تن خود برای نقد اجتماعی استفاده میکند که او را سرکوب و محدود ساخته است .اما این نقد به صورت ایماژی و در عین حال رمزگونه است. شاعر در بسیاری از بخشهای این مجموعه مذهب و بستر سنتی جامعهای را نقد کرده که در آن تن زن سرکوب شدهاست، مذهبی که او نقدش می کند همانی است که اجازه سرکوب تناش را میدهد، در شعر بازار شام شاعر به خوبی می تواند بستر مذهبی را نقد کند و نشان میدهد که چگونه از آن علیه زنان استفاده میشود. در عین حال شاعر ترجیح میدهد برای نقد این چنین بستری نه از کلمات بومی، بلکه از کلماتی با بار معنایی وسیعتری استفاده کند.
بسم الله
باریک انگشتی که هر بار خم شد به پیشانیاش خاک گذاشت
پشت به من سلام میدهد و دست کجاش را به زانو میزند
ما تازه وارد بازار شما شدهایم
شما هم شبیه هماید
خوشوقتم
و دست نمیدهند
حتی دزدکی که دست می زنند دست دست نمیکنند و نمیزنند
دو انگشتی میزنند و این همه صدایش بلندتر است
امان از شر جن زن (صفحهی۲۹)
روایتهای آشنای و یا داستانهای تاریخی و سمبلکی در شعر گلهداران کارکرد مردانهی خود را از دست میدهند و به مکانی برای تجلی آمال و خواستههای زنانهی او تبدیل میشود. این کارکرد همراه با جابجایی خطی و استراتژیکی کلمات شاعر را تنها به سوی بیان تن خود رهنمون میسازد .
کسی بو نمی برد
من تمام اوراد امان از جن و انس را به زیر لباسم فوت کردهام
در دیگ سرم سر فاحشهی صخرهها میجوشید
ساحره با ملاقهاش اشاره کرد
در سامره عاشق نشو که چهل دزد از بغداد
بکارتی را از پیش با هم تقیسم کردهاند (صفحهی ۳۳)
بسامد جغرافیا در این مجموعه زیاد است به این معنی که جغرافیای شاعر تنها محدود به یک فضای بومی و خاص نیست، شاعر از این گستره برای بیان بهتر کلماتش بهره میبرد. در اکثر موارد از این جغرافیا برداشتی زنانه می شود، یعنی شاعر از آن بیشترین بهره را می برد تا اجتماع مردسالار را نقد کند، این نقد جهان شمول است یعنی متوجه جغرافیای خاصی نیست. میتوان گفت ادغام جغرافیای غیر بومی و استفاده از آن برای نقد مردسالاری، یکی ازشگردهای قابل توجه در این مجموعه است. با این حال این خطر هم وجود دارد که استفاده از جغرافیای غیربومی، مخاطب بومی را با متن بیگانه کند، از سوی دیگر میتواند حاوی فرم جدیدی از نقد بر بستر اجتماع باشد.
زیادی میترسی کوچولو
برای کنار مدیترانهایات
صهیونیستها به همه شاید
اما
به قدس خودم که تجاوز نمیکنم (صفحهی ۴۱)
تن زنانه در اکثر شعرها جولان میدهد و به مکانی برای بیان حقایق اجتماعی تبدیل میشود، در عین حال شاعر از پیشفرضهای راجع به زنانگی فاصله میگیرد و به نوعی تصویر جدید از هویت زنانه در سطرها میرسد. در شعری مثل شعر آبی نفتی، حتی، وقتی شاعر دنیای هجرت را به تصویر میکشد تصویرها زنانهاند؛ اما در عین حال در همین شعر نوعی ارتباط میان حقیقت و واقعیت هجرت وجود دارد که از نگاه زنانهی شاعر به پیرامونش شکل گرفته است.
ناقوص تند می زند
در کلیسا حتماً مردی دست زنی را گرفته است
من با همین بطری شین شیراز از شیب تند امشب سرد روم
می روم به
سقف چکه
چراغها خاموش
شوفاز سرد
و صاحبخانه اصرار که بیا معاملهی پایا پای
و عشاق وطنیام در پادشاه هفتماند (صفحهی ۶۲)
آنچه که شاعر را در بیان زنانگی موفق ساخته است بازیهای زبانی، تصویرسازیهای رئالی در عینحال آمیخته با روایتهای سمبلیکی و ارجاع شاعر به اسطورههای تاریخی است که توانسته است شاعر را در نقد اجتماعش از منظر زنانه موفق سازد.
صورت غمگین این زن
آرایش غمانگیز تراش
حالم به هم میخورد
خسته خواستم نامرد بشوم
رو به قبله پیرزنی شدم با پنجرهای تاریک رو به ضلع شرقی واتیکان
و ندیمهای مغربی
که لباس عاقبت مرا کوک میزد (صفحهی ۸۵)
استراتژی مشخص شاعر در این مجموعه استفاده از عناصر غیربومی با استفاده و ارجاع سمبلیکی برای چالش مردسالاری نهفته و دیرینه است. در عین حال استفادهی شاعر از یک جغرافیای خاص و مخلوط آن با جغرافیای بومی، توانسته است فرم جدیدی از نوشتار را اراده دهد. بازسازی عناصر زبانی و سمبلکی و استفاده از کلمات غیر بومی برای بسط نقد شاعر از جامعهی مرد سالاری، توانایی بیان تن و ماهیت زنانه را در این مجموعه افزایش داده است. میتوان در پایان گفت که مجموعهی شعر اخیر لیلی گلهداران تحت عنوان سینیور را میتوان در زمرهی یکی از مجموعههای موفق شعر زنان درنظر گرفت.
پینوشت:
گلهداران، لیلی. سینیور. نشر باران، سوئد ۲۰۱۲
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy
Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia