![شعر «پرفورمنس» از جمشید عزیزی](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2025/02/FrontImage-Azizi-150x150.webp)
دو شعر از امیرسالار امامیزاده
![دو شعر از امیرسالار امامیزاده](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2018/11/Amirsalar-Emamizadeh2.jpg)
۱
من، دیگریست
اردیبهشت ستمگرترین ماههاست؛
انسان سوژه است
جسد شئ
و ساعت بیرحمترین اشیاست.
ساعت در هر نقطهاش
کسی را شاعر میکند
و در هر نقطهاش
شاعری را خفه میکند
«کارگاههای ساعت سازی از کورههای آدمسوزی هم هولناکترند»
شاید وازایش همین است
تبدیل شاعر به جسد،
و تبدیل جسد به مرثیهای
که برای شاعر سروده میشود…
اردیبهشت ستمگرترین ماههاست!
۲
مشکی
کاسهای زیر نیم کاسه است
این شعر سپید
بیش از حد سیاه است
انگار که گلوی شب را
با ستارهای کند بریده باشند،
انگار که آسمان را
خاموش کرده باشند.
کاسه ای زیر نیم کاسه است
گویا کسی در تاریکی
چیزی را جای چیز دیگری میفروشد.
امشب رعد و برق
به سان زجههای شب به گوش میرسد،
گویا کسی جان سیاه میدهد.
این تاریکی مشکیتر از همیشه است
چرا بارانی که می بارد سیاه است؟
چرا گیاهان از این باران فراریاند؟
انگار جنایتی درکار است
یک جای کار میلنگد
گویا شب پیر را کشتهاند.