![شعر «پرفورمنس» از جمشید عزیزی](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2025/02/FrontImage-Azizi-150x150.webp)
چند شعر از فاطمه بردخونی
![چند شعر از فاطمه بردخونی](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2018/11/Bardkhooni-480x600.jpg)
فاطمه بردخونی، متولد سال سال ۱۳۵۷ حدود پنج سال است که شعر سپید را بصورت جدی دنبال میکند. اولین بار در جلسه دوشنبههای ادبی نسیم جنوب به استادی محمدحسن آرشنیا شرکت کرده و پس از آن اشعارش در مجلات و روزنامههایی چون حقیقت سغد تاجیکستان- فصل نامهی بینالمللی نوشتا، ماهنامهی سخن، روزنامهی نسیم جنوب ـ چشم انداز روشن ـ نصیر جنوب ـ پیغام ـ طلوع به چاپ رسیدهاند.
۱
به چشمهایت
نگاه می کنم
به شعری
که از وسع من
خارج است…
۲
هرکس به تو رسیده
از روی انگشت های من
رد شده
کاش
شاعر نبودم
۳
آنچه درمن شکفته
شقایق نیست
توفانِ سهمگینی ست
کاش
بارانی برای گفتن بود…
۴
میخواهم گریه کنم
هربار
که تو را می بینم
اما
چیزی یادم نمی آید