![شعر «پرفورمنس» از جمشید عزیزی](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2025/02/FrontImage-Azizi-150x150.webp)
در کنارهی هرتن
![در کنارهی هرتن](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2019/12/Arselan-Chalabi.png)
ارسلان چلبی، شاعر و نویسندە متولد ۱۳۶۵ شهر بوکان در کردستان ایران و مقیم کشور دانمارک تاکنون دو مجموعە شعر از شاعر در ایران چاپ شدە است، نامبردە عضو سازمان قلم دانمارک است. شعرهای شاعر بە زبانهای انگلیسی، فرانسوی، دانمارکی و فارسی در اروپا و ایران چاپ و نشر شدەاند!
شعر: ارسلان چلبی
ترجمە از انگلیسی: علی ناصر
خواهان آزادیام
گردنم دو دست بگیرد
نفسم ببُّرد
لاشهی تلخم بمکد
ذره ذرهاش را
پس بلند شعارم نعره کردم:
آزادی
آزادی
آزادی!
خواهان زندانم
تا سلامی کنم یارانِ آزادم
بچاپم قطره قطره تنهاییشان را
در کنارهی هر تن
فردی دیگر
گوینده
“بیا کنار من اشک بریز“
کسی در انتظارم
و نه در انتظار بازگشت تو
و تو
در کنارهام
یک انتظار تا به ابد
آری تویی
آن که خواهانی
خواهان بازوانی حولِ گردنت
و همقدمی که همزمان است
با تنی مجروح از زخمی کهنه
کسی که لاشهاش باید بگا رود
در کنارهی آن که آزاد
گل رزی می خواهم در دستم
تا که هدیه به تو کنم
آن تویی که هرشب
چشم به آسمانی
منتظر تا نظری به سپیدهدم
فکر میکنی که آفتاب برای لیسیدن مرزهایت
باید بسترت گرم کند؟
درست مثلِ آفتابِ من
که چرخ چرخان
هر روز هست در خیابانها و
ذره ذرهام میکشاند به خانه تا تاریکی!
میخواهم تا که سگی باشم
بخزم در سطلِ زبالهای
در همسایگیات!
نصیبم باشد تکهای استخوان
واق واق واق
باید بمیرم
آنطور که انسان
برای گرسنگی و سکوت یک سگ
برای آن دسته که
نصیبی ندارند از سطلِ زباله حتی
دوستت دارم
و سگطور فالوئِر تو ام
سایهات بو میکشم
ردپایات لیس میزنم
دشمنانت را تهدید.