Advertisement

Select Page

چند رباعی از  ایرج زبردست

۱

زرتشت بیا که با تو امید آید

شب نیز صدای پای خورشید آید

تاریخ اگر دوباره تکرار شود

کعبه به طواف تخت جمشید آید

 

۲

رودیم ولی همنفس مردابیم

سیلی خور این زمانه کج تابیم

تاریخ به زیر آب فریاد کشید

کوروش تو بپاخیز که ما در خوابیم

 

۳

ترسم که ز خیل حق کنارش بزنند

صد زخم به یازده تبارش بزنند

آن معجزه ای که انتظارش جاری ست

ترسم که بیاید و به دارش بزنند

 

۴

آیینه سیاه پوش عالم شده است

حیرانی تاریخ مجسّم شده است

وقت ست که اسلام گریبان بِدَرد

هر بولهبی رسول اکرم شده است

 

۵

کشتند چراغ عالم افروزی را

دادند به ما غم جگر سوزی را

صد بوسه به دست ابن ملجم می زد

می دید اگر علی چنین روزی را

 

۶

یارب من از این راه و قدم می‌ترسم

از این همه مسجد و حرم می‌ترسم

از بس که ریا در این جماعت دیدم

از راز و نیاز با تو هم می‌ترسم

 

۷

سر از تن دین جدا کند نیست عجب

فتوا دهد و خطا کند نیست عجب

اینسان که رای نفس بر تن دارد

با مرده اگر زنا کند نیست عجب

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights