Advertisement

Select Page

شعری از نیما نیا

نیما نیا (شاعر)

هر مرگی به مرگ‌های دیگرم اضافه می‌کند

هر بار که گوشه‌ای تمام می‌شود

در من صدای افتادن،

صدای بریدن،

صدای آویختن می‌پیچد.

 

از هر مرگ، یک مشت

از هر مشت، یک انگشت در خودم روانه می‌کنم

در برابر مرگ چیزی به جز فرو کردن،

چیزی بجز درآوردن شکسته‌ها

از هفته‌ها ندارم.

 

روزمرگی‌ها در من دمر می‌شوند

و دمار از ارتفاع وقتم درمی‌آورند.

 

زمان تنگ است

و گوشه‌هایم به صدایی بلند افتاده‌اند.

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights