Advertisement

Select Page

شعری از آذر جمشیدزاده

شعری از آذر جمشیدزاده

در من عجیب

می خزد پیری

چن تار و پود زنانگی‌ام

و تو ای من

تنها معشوقه‌ی تنهایی‌ام!…

در تسخیر ایمان گم می‌شوی

به سوگواری حقیقت درون

و درون می‌میرد تا خشم ژرف پندارت

آه، ای پیری من

چه زیبایی در آغوش هوسناک جسورت

در طلوع چشمان بی پروایت

به فتح عشق رخنه‌گر

که می سوزاند

بی رحمانه تمام رازهایم را

آه ای پیری عجیب در من

روح زنانگی‌ات را

جویبار شیدایی ام ساز

در کویر لب‌هایم

تا نجوای خشکیده‌ی حنجره ام

به ارتفاع منظومه‌ی عشق…

#آذرجمشیدزاده (آذر جم)

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights