روایتی تکان دهنده از مدیریت روزنامه ایران در دولت احمدینژاد
برخی از کارکنان قدیمی روزنامه ایران با انتشار گزارشی اقدام به افشاگری درباره عملکرد مدیران رده بالا و میانی این روزنامه در ۸ سال گذشته کردند.
شهرگان: به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری- تحلیلی امید، برخی از کارکنان قدیمی روزنامه ایران با انتشار گزارشی اقدام به افشاگری درباره عملکرد مدیران رده بالا و میانی این روزنامه در ۸ سال گذشته کردند. در این گزارش که ساعاتی بعد از خروجی خبرگزاری ایسنا حذف میگردد، آمده است:
موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران منتشر کننده روزنامههای ایران، ایران دیلی، الوفاق و ایران ورزشی تاسیس شده در بهمن سال ۱۳۷۳ با هدف گسترش فرهنگ سازندگی و خدمتگزاری در جامعه از سوی دولت جمهوری اسلامی بنا گذاشته شده است.اما از سال ۸۴ همزمان با روی کار آمدن دولت نهم به ریاست محمود احمدینژاد دچار تحولات منفی در ساختار اداری و حرفه ای و همچنین سوء استفادههای مالی شده است. متاسفانه این موسسه به بیماریهایی دچار شده که مدیران آن از سال ۸۴ بر آن تحمیل کردهاند.
الف – دوره مدیریت کاوه اشتهاردی بر موسسه ایران (۲ آبان ۸۵ تا آخر فروردین ۹۰):
– خلع ید از موسسه جهان رسانه (تامین کننده آگهیهای روزنامه ایران). موسسه فوق، با داشتن قراردادی به مبلغ یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان در ماه، تمام نیازهای موسسه را تامین میکرد بدون اینکه یک ریال هزینه بر دوش موسسه تحمیل کند.
– عقد قرارداد جذب آگهی با یکی از آقایان که با قرارداد معادل یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان بدون هیچ نوع گزارش مالی و بازپرداخت ظرف دو سال.
– هزینه کردن برای خرید و تجهیز یک ساختمان به مبلغ ۱۲ میلیارد (البته با فروش ساختمانی دیگر به مبلغ ۷ میلیارد) تومان برای ایجاد تشکیلات جدید آگهیها و استخدام افراد زیادی برای کار در این سازمان به هزینه موسسه ایران. در قرارداد قبلی چنین هزینههایی بر گردن موسسه جهان رسانه (بخش خصوصی) بوده است.
– انتصاب فردی به معاونت اداری و مالی موسسه که منجر به تشکیل باند شخصی در امور مالی موسسه شده بود.
– تخلف مالی در عقد قراردادهای خرید موسسه از سوی برخی افراد ذینفع که در یک مورد در خرید کاغذ با تبانی و زد و بند، مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان به نفع خود برداشت کردند.
– تاسیس شرکت مطالعات بازرگانی با هدف پولشویی. درآمد حاصله از سازمان آگهیها ابتدا به حساب این شرکت واریز میشده و سپس از حساب آن شرکت به حساب موسسه وارد میشد که از این نقل و انتقال درآمدهای آگهیها موسسین شرکت نفع میبردهاند. این شرکت در طول دو سال برای موسسه ایران مبلغ ۶ میلیاردتومان بدهی مالیاتی به بار آورده است و تا این تاریخ هیچ اقدامی برای انحلال شرکت انجام نشده است.
– پرداختن حقوق و مزایای شبکه سایتهای خبری وابسته به محمود احمدی نژاد که هیچ نوع ارتباط سازمانی با روزنامه ایران نداشتند. این سایتها وظیفهشان حمایت خبری از رئیس دولت و گروههای سیاسی پیرامون وی خصوصا جریان انحرافی بود.
– اعطاء وام به اشخاص با رابطههای پنهانی از صندوق روزنامه که بسیاری از این وامها به صندوق برنگشت.
– اخراج یا تعلیق کارکنان و خبرنگاران متعهد و خبره برای جلوگیری از درز کردن اطلاعات مربوط به برخی فسادهای مالی و تبدیل همکاران متعهد به دشمنان دولت.
– استخدام افراد بسیاری بدون تخصص و افزایش بار مالی مستقیم (پرداخت حقوق) و غیر مستقیم (خرید ساختمان و تجهیزات و انتشار نشریات زیان ده) برای موسسه.
– استخدام افراد دوشغله و در اختیار گذاشتن رانتهای بسیار به آنها به واسطه نسبت فامیلی با وابستگان رده بالای دولت.
– خرید یک باب مغازه در پاساژ دنیای نور رسالت به نام روزنامه ایران و باهزینه این روزنامه که اکنون از مغازه هیچ اثری نیست و با اینکه در ابتدا مدارک ارائه شده اما اکنون مشخص نیست به نفع چه کسانی تملک شده است.
ب: دوره مدیریت علی اکبر جوانفکر بر موسسه ایران (اردیبهشت ۹۰ تا بهمن ۹۱)
– واریز یک میلیارد تومان از حساب و صندوق موسسه به حساب خبرگزاری جمهوری اسلامی بدون هیچ دلیل یا قرارداد یا داد و ستد.
– عقد قراردادهای خرید کاغذ بالاتر از نرم بازار و وارد آوردن خسارات مالی به روزنامه.
– استخدام اعضای فامیل دور و نزدیک بدون داشتن شایستگی و تخصص با دستمزدها و مزایای بالا و اضافه کار تمام و ثابت بدون اینکه نفع و بازدهی برای روزنامه و موسسه داشته باشند.
– استخدام تعداد زیادی افراد دو شغله به طور خاص برای سمتهای خاص با دستمزدهای بالا و در اختیار گذاشتن رانتهای بسیار به آنها.
– استخدام افراد بسیار بدون تخصص و افزایش بار مالی مستقیم (پرداخت حقوق) و غیر مستقیم (خرید تجهیزات و انتشار نشریات زیان ده) برای موسسه.
– انتقال اموال روزنامه ایران بدون رعایت مقررات به خبرگزاری جمهوری اسلامی.
– انتشار کتاب شخصی با استفاده از پولهای روزنامه به تیراژ ۱۰ هزار نسخه و ناتوانی در فروش حتی یک نسخه و ارسال تمام تیراژ به انبار.
– قطع مزایا و اضافه کاری پرسنل و کارشناس روزنامه و درگیریهای بی مورد با کارکنان.
– اخراج ۱۴ نفر از مدیران متخلف متصل به راس جریان انحرافی (اسفندیار رحیم مشایی) و قطع نکردن حقوق و مزایای آنها و سپس استخدام مجددشان با تهیه ساختمانی مجزا برای استقرار آنها که هزینه مضاعفی بر دوش موسسه تحمیل کرد.
ج: دوران مدیریت حسین حنیف ستاریان (از بهمن ۹۱ تا مرداد ۹۲)
– استخدام تعداد زیادی افراد دو شغله به طور خاص برای سمتهای خاص با دستمزدهای بالا.
– برخوردهای شخصی با پرسنل بدلیل داشتن سابقه غرض شخصی با آنها در زمان پیش از مدیریت.
– تشکیل ندادن کمیته تصویب وام و اعطای وام بی حساب و کتاب و خارج از ضابطه.
– تعیین حقوق و مزایای بدون حساب و کتاب برای خود و تعدادی نیروی زیر دست خاص،
– دریافت حقوق (مدیرعامل) پیش از سررسید.
– اخراج ۱۴۰ نفر یکجا از کارکنان موسسه درست در شب عید نوروز ۹۲ که منجر به جبهه گیری رسانههای داخلی و خارجی علیه دولت شده است.
– امضا نکردن قرارداد کارکنان بدون هیچ دلیل کاری و صرفا به خاطر خالی شدن پستهای سازمانی به منظور استخدام افرادی خاص.
– قطع اضافه کار و مزایا یا بلاتکلیف کردن پرسنل خبره و کارکشته بدلیل هم حزب نبودن با مدیران.
– تبدیل غیرقانونی قراردادهای پرسنل از یک ساله به سه ماهه و یک ماهه و غیره.
– پرداخت مبلغ ۱۲ میلیون تومان به نیروهای خارج از روزنامه به شکل بلاعوض به عنوان پاداش و پرداخت حقوق در حالی که اصلا با روزنامه همکاری نداشتند.
– مشخص نبودن محل هزینه کرد مبالغ دریافتی از مسئولان دولتی و هزینههای بسیار برای جشنوارههای جریان موسوم به انحرافی از جمله جشنواره بهار در سالن اجلاس سران.
– پرداخت نشدن مبالغ متعهد شده از سوی سازمان آگهیها و نحوه هزینه کرد درآمدها.
– وارد شدن در معاملات سیاسی با دریاف کردن پول از سوی برخی از بازیگردانان سیاسی به خاطر مطرح کردن کاندیدایی خاص یا کوبیدن وی در دو سال پایانی دولت دهم و انتخابات یازدهم.
– مهره چینی و تلاش ناکام برای رسمی سازی مهرههای وابسته به جریان موسوم به انحرافی در سطوح مختلف روزنامه ایران با هدف اصطکاک آفرینی برای دولت یازدهم، از جمله استخدامهای مشکل آفرین، استخدام فرزند مرتضوی در هفتههای پایانی کار دولت دهم.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید