Advertisement

Select Page

“یک شعر عاشقانە”

“یک شعر عاشقانە”

 

بعد از تو برای همیشە آس و پاس شده بودم

روزها با سگ و گربە می‌پلکیدم

و شبها جلو یە بانک خوابم میگرفت.

بعد از تو

چند ماە یە بار حمام میرفتم

و تو توالت خودمو تمیز نمیکردم

مگس و حشرە دور و برم رو گرفتە بودن

مثل یە نعش بوگندو در این شهر پرتم کردە بودن

بعد از تو گلها را تهدید میکردم و خارها را نوازش

برای گربەها آواز و برای سگها شعر میخواندم

کفشهای مسجد را میدزدیدم

و در گورستانها خودارضایی میکردم!

 

بعد از تو ظهرها زنگ خانەها را میزدم و فرار میکردم

رو دیواراشون میشاشیدم

پنجرەهاشونو میشکستم

و در بازار مثل دیوانەها میخندیدم

بعضی وقتا هم مثل بچەها زار زار گریە میکردم

بعد از تو خورد و خوراکم سیگار و چایی و تخم مرغ بود

جیب‌هایم مثل کف دستم خالی

و پیشانی‌ام تصویری از خون،آب بینی و کثافت فاضلابها بود.

بعد از تو بوی توالت مسجد را گرفتە بودم

مادرم هم باهام حرف نمیزد

همە بهم فُش میدادن و با سنگ فراریم میدادند

بعد از تو لانە گنجشکها را میسوزاندم

و درخت‌های خیابان را قطع میکردم

بر روی قفل مغازەها می‌ریدم

و تبلیغات بیلبوردها را پارە میکردم

چراغهای خیابان را میشکستم!

 

بعد از تو، تو آلونک سگها میخوابیدم

و کلە سحر با ماشین آشغال شهرداری در کوچەها بە گدایی می‌اُفتادم

برا چندرقاز بر روی قبر مردم قرآن میخواندم!

بعد از تو زیرآب مردم رو میزدم

دم بە ساعت دعوا میکردم و هر روز صدها مشت و لگد میخوردم

بعد از تو تلفن‌های عمومی را زیر مشت و لگد میگرفتم

صندوقهای پُست را پر از سنگریزە میکردم

و با کفشهایی گلی و کثیف داخل پاساژها میرفتم و همە طبقات را سرک میکشیدم

بعد از تو بوی دهنم بوی جورابهای تابستان را گرفتە بود

صبحها دو لیتر سیاهی و خلت و کثافت بالا می‌آوردم

بعد از تو جواب سلام کسی را نمیدادم!

 

بعد از تو جُذامی شدە بودم

بوی گًە میدادم

خمیازە خستگی‌ام بوی ادرار میداد

بعد از تو داروی مرگ موش و سوسک شدە بودم!

 

 

 

….

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights