اکرم پدرامنیا مترجم اثر جیمز جویس در گفتوگو با ایسنا
بهگزارش شهرگان به نقل از ایسنا، دکتر اکرم پدرامنیا رماننویس و مترجم ایرانی از ترجمهی شاهکار جیمز جویس به فارسی خبر داد، اما سرنوشت انتشار این کتاب در ایران مشخص نیست.
اکرم پدرام نیا که چند سالی است مشغول ترجمهی این اثر جویس بوده و جلد اول آن را نیز آمادهی انتشار کرده است در گفتوگو با ایسنا شرکت کردهاست.
بنا به این گزارش، ایسنا مینویسد: «نزدیک به صد سال از چاپ رمان «یولسیز» (اولیس) جیمز جویس میگذرد؛ اثری که مقصود جویس از نوشتن آن، تغییر سرنوشت ادبیات معاصر بوده، اما تا امروز ترجمهای از آن به دست خوانندهی فارسیزبان نرسیده است، به جز ترجمهی منوچهر بدیعی از بخشی کوتاه از این اثر که او نیز نسخهی کامل آن را تا کنون منتشر نکرده است. به اعتقاد منتقدان، رمان «اولیس» یا «یولسیز» با برخورداری از تکنیکهای چندصدایی روایی، سیال ذهن و درونتکگوییهای شخصیتهای اصلی، راویهای خارقالعاده، پیچیدگیهای زبانی، زمان غیرخطی و شناور، پسزمینههای تاریخی، اشارههایش به «اودیسه»ی هومر و دهها اثر ماندگار جهان و بسیاری ویژگیهای دیگر، از معدود نمونههای تاریخ ادبیات است که با نثری عجیب و غریب به عرصههایی نو در رماننویسی پا گذاشته که تا کنون کمتر نویسندهای موفق به ورود به آن قلمروها شده است. شاید دیگر زمان آن رسیده باشد که خوانندگان فارسیزبان نیز به دنیای این کتاب وارد شوند، به خصوص که باخبر شدیم دکتر اکرم پدرامنیا چند سالی است مشغول ترجمهی این اثر جویس بوده و جلد اول آن را نیز آمادهی انتشار کرده است.»
این گفتوگو را در پی میخوانید:
پیش از هرچیز دربارهی نام دقیق این کتاب جیمز جویس بگویید؛ «اولیس» یا «یولسیز»؟
– در ایران که به «اولیس» معروف است، اما به دلایلی که یکی از مهمترین آنها را در این فرصت کم توضیح میدهم، تصمیم گرفتم تلفظ خود نویسنده، یعنی «یولسیز»، را حفظ کنم. جویس در این رمان الگوهای اسطورهای هومری را بهکار میبرد و اسم رمان و اسامی فصول آن را از اسم شخصیتی از شخصیتها یا فصلی از فصول «اودیسه»ی هومر برمیگزیند. نکتهی مهم در این است که جویس اسامی همهی شخصیتها و الگوهای اسطورهای هومری را مطابق با تلفظ یونانی آنها ضبط کرده، بهجز اسم خود رمان، که همان اسم پادشاه افسانهای یونان و قهرمان «اودیسه»ی هومر، «اودیسیوس» (اولیس در فارسی) است، اما به دلایلی «اودیسیوس» را، که تلفظ یونانی و رایج آن در زبان انگلیسی است، برای اثرش انتخاب نکرده بلکه «یولسیز»، یعنی تلفظ لاتین آن، را ضبط کرده است. به همین دلیل، تصمیم گرفتم در ترجمهی اسم رمان هم دامن امانت را رها نکنم و آن را «یولسیز» بگذارم.
ترجمهی این رمان را از چه زمانی شروع کردید؟
– مطالعه و تحقیق جدی دربارهی این اثر را از زمستان ۱۳۹۱، پس از ترجمهی رمان «لولیتا»، شروع کردم. البته از آغاز دههی ۸۰، بهشکل پراکنده، دربارهی آن تحقیق و مطالعه میکردم و به دلیل وفور جملات ایتالیایی و فرانسوی، همزمان به آموختن این دو زبان نیز مشغول شدم. ترجمهی آن را از شهریور ۱۳۹۳ شروع کردم و از همان زمان تا امروز، روزی ۱۰ و گاه تا ۱۴ ساعت روی آن کار میکنم.
از دشواریهای ترجمهی «یولسیز» بگویید. روند ترجمهی این کتاب با ترجمهی دیگر کتابها چه تفاوتهایی دارد؟
– برای ترجمهی اثر، علاوه بر مطالعهی بیشمار آثار بزرگان و استادان جویسشناس جهان و استفاده از تعابیر و تفاسیر متفاوت و مشابه آنها، هر کلمه را با ترجمههای جدید فرانسوی و ایتالیایی «یولسیز» تطبیق میدهم، به این دلیل که ترجمهی اولیهی فرانسویاش با نظارت خود جویس انجام شده است. برای بیشتر واژهها یا عبارتهای مبهم یا اشارههایی که بهطور آشکار یا تلویحی به رویدادهای تاریخی و متون ادبی دیگر دارد، با ذکر منابع، پینوشت آوردهام. میزان پینوشتها در این ترجمه بسیار بیشتر از حجم خود داستان است. ناگفته نماند که در این راه، با پروفسورهای یولسیزشناس معاصر و مترجمان «یولسیز» در زبانهای دیگر ارتباط برقرار کردهام و نشستهای حضوری یا مکاتبهای داشته و دارم و در سمپوزیومها و سمینارهای جویسشناسی، از جمله سمپوزیوم دانشگاه تورنتو، دانشگاه انتورپ، بنیاد جیمز جویس و گردهمآیی سالانهی دانشگاه تریسته ایتالیا هم فعالانه شرکت کردهام؛ از جمله ارائهی یک سخنرانی در ترم تابستانی سال ۲۰۱۸ دانشگاه کالج دابلن (ایرلند) و نگارش یک مقاله هم برای ژورنال ادبی سالانهی دانشگاه دابلن که در آغاز سال ۲۰۱۹ منتشر میشود. به دلیل اهمیتی که ترجمهی این اثر دارد، من حتی برای وارسی نسخههای اولیه و دستنویس «یولسیز» به موزهی رُزنباخ در فیلادلفیا نیز مراجعه کردم. مقصودم این است که ترجمهی «یولسیز» کار فوقالعاده شاقی بود که با نشستن در خانه و تکیهی صرف بر دانش لغت و زبان مبدا و مقصد انجامشدنی نبود.
با توجه به پانوشتهای مفصلی که گفتید، حجم ترجمهی فارسی آن گسترده میشود. به چه صورت قصد دارید آن را منتشر کنید؟
– کل اثر، به دلیل حاشیهنویسیهای مفصل و پینوشتهای لازم و بسیار، در ۵ یا ۶ جلد، یک جلد یک جلد، منتشر خواهد شد که در حال حاضر جلد اول آن با ویرایش دقیق و خلاقانهی رضا شکراللهی که آن هم چندین ماه طول کشید آمادهی چاپ و انتشار است. جلد دوم هم در دست ویرایش است، ترجمهی جلد سوم آن نیز انجام شده و جلد چهارم در مرحلهی ترجمه است.
پس در قدم اول شاهد جلد اول آن خواهیم بود؟
– بله، که همین جلد اول حدوداً ۸۰۰ صفحه خواهد بود.
کدام انتشاراتی قرار است ناشر این ترجمه باشد و چه زمانی؟
-هنوز مشخص نیست. در واقع در دو سه سال اخیر با دو سه ناشر در ایران مذاکره کردم، حتی در یک مورد تا حد توافق هم پیش رفتیم ولی متأسفانه هیچ ناشری نیست که متعهد شود این اثر به طور دقیق و بدون هیچگونه دستبردی در ایران چاپ و منتشر شود. این اثر چه شاهکار باشد و چه نباشد، برای جمعیت بیشماری از اهل ادب و استادان دانشگاهی نقش کتاب مرجع را دارد و تردیدی نیست که نباید در کتاب مرجع دست برده شود. خود جویس هم بر این مسئله تأکید ویژهای داشت تا آنجا که حتی به دیدار مترجم دانمارکی «یولسیز» میرود تا به او بگوید: «هیچچیز را در این رمان تغییر نده، حتا یک کلمه.»
با این اوصاف تکلیف انتشار این ترجمه چه میشود؟
– راستش هم من و هم اعضای بنیاد جیمز جویس امیدواریم که تا سال ۲۰۲۲، یعنی در صدسالگی انتشار نخستین نسخهی «یولسیز»، ترجمهی کامل فارسی آن هم منتشر شود. خوشبختانه راه انتشار این ترجمه در انتشاراتیهای خارج از ایران باز و فراهم است و مصمم هستم که به شکل کاملا امانتدارانه و بدون دستبرد و سانسور و در کوتاهترین زمان ممکن، ترجمهی فارسی این رمان را به اهل ادبیات فارسیزبان برسانم.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید