دو شعر از آزاده دواچی
بوی شهرم بوی شهرم را گرفته ام شرجی ساحلی که آب قایقهایش را برده است مرطوب نمی شود هوایم پنجره ندارم در ندارم صورتم دربه در است انگار بارانم نمی گیرد شیروانی هایم را برده اند گلهای دامنم ، تکه تکه موهایم را کجا گذاشته ام شهر من...
Read More