شعری از رویا سامانی
این همه راه آمدم تا از تو بگویم از باغ انار از خندهی سیب در رقص علف و باد، و فانوس نگاهم که...
بیشتر بخوانیدصفحه را انتخاب کنید
شهرگان | ۱۷ اسفند ۱۴۰۰
این همه راه آمدم تا از تو بگویم از باغ انار از خندهی سیب در رقص علف و باد، و فانوس نگاهم که...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۸ اسفند ۱۴۰۰
بهانگیزه انتشار کتاب «تنها من بود، میان هیچ میدوید» («تنها من بود، میان هیچ میدوید»...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۶ اسفند ۱۴۰۰
٨٧ صفحه انتشارات میر ماه، ١۴٠٠ شهرت ناصرخسرو بیشتر به عنوان شاعر فیلسوف، مبلغ دینى و...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۴ اسفند ۱۴۰۰
رها فلاح * رها فلاحی (۱) موهایم را که کوتاه کردند؛ قلب من به کنار، با بُغضِ «گُلسرم»...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۳ اسفند ۱۴۰۰
به قلم منتقد، سامان فغان دریا تبعید، صعودِ تبی نبود تا معراجِ درجه یا سقوطِ تنی از نوستالژیِ...
بیشتر بخوانید