حبس شده در …
من خوشحال بودم و خوشحال میمانم .درست برعکس پدرم که شاد نبود.که نمیخندید. که از اول صبح یک روز...
بیشتر بخوانیدصفحه را انتخاب کنید
شهرگان | ۱۳ آبان ۱۴۰۰
من خوشحال بودم و خوشحال میمانم .درست برعکس پدرم که شاد نبود.که نمیخندید. که از اول صبح یک روز...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۱۳ آبان ۱۴۰۰
مقدمه: نام “تروی” (Troy) از دو بخش “ت” (T) و “روی”...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۱۰ آبان ۱۴۰۰
بهار زبردست گلهای من شکستهاند در خواب مترجمان زندگی ما زندگی نکردیم زنده نبودیم ما...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۱۰ آبان ۱۴۰۰
رضا حدادیان قرص خواب شب آمد و حس میکنم حالم خراب است راه علاج دردهایم قرص خواب است از مرگ...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۱۰ آبان ۱۴۰۰
رمان “عشقِ بازی” داستان نوجوانی تا میانسالی کارگردانی سینمایی است به نام بهروز که...
بیشتر بخوانید