
«برسد بدستِ باران» شعری از سهیل شریفان
«برسد بدستِ باران» بیشما؛ میرود نامم بر بیشمارِ برگهایِ درختان همآنان که یکدست و نه یکدل در...
Read MoreSelect Page
شهرگان | 11 شهریور 1400
«برسد بدستِ باران» بیشما؛ میرود نامم بر بیشمارِ برگهایِ درختان همآنان که یکدست و نه یکدل در...
Read Moreشهرگان | 6 شهریور 1400
ما حرف تنهای خدا بودیماشراق عشق در نت سوراخ صفرجمع نبودیمکثرت نبودیمبلکه سوراخ یگانهی صفردر...
Read Moreشهرگان | 6 شهریور 1400
زاده میشوی که بمیری! این آغاز تملک است؛ زن میشوی که در جان خودت مزار شوی سلیمه؛ از دست...
Read Moreشهرگان | 6 شهریور 1400
خورشید من ستاره های تابان فدای تو این قطره های آخر باران فدای تو می چینمت شبیه گل از شاخسار...
Read Moreشهرگان | 6 شهریور 1400
۱ فال ورق بر گشت و دست دلم در پیشخوان طالع رو شد در سوک تک خال دل که قربانى ست طفلک...
Read More