
چند شعر از ندا مقدم (ویلا)
غروب با سرماى درون خو کرده ام گرماى عشق دیگر خاطرم نیست قرار را مى پسندم بیقرارى پسندم...
Read MoreSelect Page
شهرگان | 25 خرداد 1400
غروب با سرماى درون خو کرده ام گرماى عشق دیگر خاطرم نیست قرار را مى پسندم بیقرارى پسندم...
Read Moreشهرگان | 14 خرداد 1400
یادداشتی بر «نـشـانـهها ونـمـادها» از ولادیـمـیر ناباکـوف “همه ی ما از زیر شنل گوگول در...
Read Moreشهرگان | 3 خرداد 1400
دکتر زهرا سدیدی شاید عهدنامهی فینکن اشتاین یک خوبی در خودش داشت، از علتهای تاسیس اولین مدرسه...
Read Moreشهرگان | 29 اردیبهشت 1400
این شعراز هر چه چشمزخمی بدور / بدور /همسرم فوت میکند ومادرم و مادرشچیزهاییزیر لبی می روند کهما...
Read Moreشهرگان | 29 اردیبهشت 1400
یادداشـتـی بر «شـبهـای تـرمـه و بــادام» نوشتهی: حـمـیـد امـجـد «عموی پیری داشتم که همیشه اصل...
Read More