دو شعر از مریم گمار
۱ نشسته ام بر تکلم نگاهت که جا گذاشته هزاربوسه بر پیشانی آینه و بهم می ریزد بازی شب را از کدام...
Read MoreSelect Page
مریم گمار | 23 آذر 1403
۱ نشسته ام بر تکلم نگاهت که جا گذاشته هزاربوسه بر پیشانی آینه و بهم می ریزد بازی شب را از کدام...
Read Moreمریم گمار | 30 تیر 1403
1 به خیابان که بتابیچه قطعه پنجم بتهوون باشدچه رودخانه ای از دیدگاه بارتمی مانَد ردّ...
Read Moreمریم گمار | 22 خرداد 1403
این خیابان که بگذرد
می رقصند تکّه هایم
در آغوش حوض
مریم گمار | 19 اردیبهشت 1403
بارانی که روزها
بالای شهر ایستاده بود
عاقبت بارید