![دو شعر تازه از مریم گمار](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2024/07/FrontPp.MaryamG-150x150.png)
دو شعر از ابوالفضل حکیمی
در پرانتز
با سیم لخت درشت تر می نویسم
صفحه را انتخاب کنید
ابوالفضل حکیمی | ۱۰ خرداد ۱۴۰۳
۱
ناممکن، ختم به پایین می شود
صورت را پوشیده می خرند
ابوالفضل حکیمی | ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
بی سر و صدا به قفس برگرد
رو کردن به شانس را شلیک کن
ابوالفضل حکیمی | ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
می خواهم پنکه را
خودم را به خون دماغ
می زنم
در فتوا
ابوالفضل حکیمی | ۸ خرداد ۱۴۰۲
۱ حاشا می کند شانسمان را و میگذارد اسمش را بالای سرمان سقف سینه که تا گوشهای تیز رختخواب...
ابوالفضل حکیمی | ۱۵ آذر ۱۴۰۱
۱ به کجا می رسند باز و بسته شدن مدام درهای خراطی شده...
ابوالفضل حکیمی | ۵ بهمن ۱۴۰۰
۱ از خونخوارها که می مکند خنده ها را از واقعیت که خواب ها را می گزد از دره های خیره...
شهرگان آدمین | ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
ابوالفضل حکیمی ۱ امتحان کن طناب های مرادارد از پا در می آید خستگیاز وسطم خیابان می کشد آزادیباز...
عارف معلمی | ۱۰ فروردین ۱۴۰۰
چند شب آن طرف تر از اینجا مرگ مثل همیشه دلش می خواهد خاک بازی کند با ما لم داده نگاه می کند به...