![دو شعر تازه از مریم گمار](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2024/07/FrontPp.MaryamG-150x150.png)
عثم
امیر محمدی (قسمت اول) ک کل خیابان را سنگ فرش کرده بودند. سر و ته اش را بسته بودند تا مانع عبور و...
صفحه را انتخاب کنید
شهرگان آدمین | ۱۳ بهمن ۱۳۹۸
امیر محمدی (قسمت اول) ک کل خیابان را سنگ فرش کرده بودند. سر و ته اش را بسته بودند تا مانع عبور و...
شهرگان آدمین | ۶ خرداد ۱۳۹۸
سفید، سیاه به غایت روشن است. وقتی که دو انگشت بالا تر از لالهی گوش بیایی و دو انگشت دیگر به سمت...
شهرگان آدمین | ۴ بهمن ۱۳۹۷
بخش سوم سیگار پشت سیگار. عصبی بود. – رو سیام برادر. رو سیا. بد کردم با خودم. بد کردم با...
شهرگان آدمین | ۲۸ دی ۱۳۹۷
در این میان، علیخان با بهانه و بی بهانه به ده بر می گشت. می آمدند، کت بسته دوباره می بردنش.
شهرگان آدمین | ۲۰ دی ۱۳۹۷
قسمت اول: فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿۳۰﴾...