ترجمه سه شعر از ران ویلیس و چند شاعر دیگر
شعری از دوروتی لاسکی باران با سوت میبارید تاکسی مقابل آپارتمانت متوقف شد جایی که من ایستادم. خواب...
Select Page
شهرگان | 1 شهریور 1392
شعری از دوروتی لاسکی باران با سوت میبارید تاکسی مقابل آپارتمانت متوقف شد جایی که من ایستادم. خواب...