ترامپ بازنده بزرگ اولین دور بازی
شهرگان: در اولین ساعات روز سه شنبه ۲۷ سپتامبر به وقت اروپای مرکزی، اولین مناظره بین “هیلاری کلینتون” کاندیدای حزب دمکرات و “دونالد ترامپ” رقیب وی از حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری هشتم نوامبر ۲۰۱۶ در دانشگاه “هوفسترا” در لانگ آیلند از ایالت نیویورک انجام شد. با توجه به دوقطبی موجود و فضای به شدت چالشی این دور از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، از مدت ها قبل حساسیت ها و توجه افکارعمومی نسبت به این مناظره برانگیخته شده بود. از طرف دیگر به دلیل منش غیرقابل پیش بینی ترامپ در طول مناظرات درون حزبی جمهوریخواهان بسیاری انتظار یک مناظره تنش آلود را داشته و این موقعیت را چون یک دامگه برای کلینتون تلقی می کردند که امکان داشت معادلات و روند انتخاباتی را دستخوش تغییر کند. ماحصل آنچه که در پایان این مناظره به دست آمد اما به دلایلی که توضیح داده می شود آنگونه نبود که از قبل انتظار می رفت.
طبق برنامه ریزی قرار بود این مناظره در شش وقت پانزده دقیقه یی حول اشتغال، مسائل نژادی، مبارزه با تروریسم، امنیت ملی، سیاست خارجی و پرونده هسته یی ایران، کارنامه سیاسی – اقتصادی کاندیدا (از جمله پرونده ایمیل های کلینتون و شفافیت مالیاتی ترامپ) و حملات سایبری انجام گیرد. همان گونه که پیش بینی می شد در یک سوم اول مناظره که به موضوع اشتغال اختصاص داشت ترامپ کنترل بیشتری نسبت به رقیب خود حول این موضوع داشت. وی با زیرکی سعی می کرد در حالی که از منتهی الیه یک تفکر راست در خصوص کاهش مالیات صاحبان سرمایه از ۳۵ درصد به ۱۵ درصد به عنوان راهکار افزایش مشاغل دفاع می کرد، با رجوع به نقش مخرب پیمان اقتصادی “نفتا” در زمان “بیل کلینتون” رئیس جمهوری اسبق و همسر هیلاری بر وضعیت ایالت های خاکستری از جمله اوهایو و پنسیلوانیا تاثیر گذاشته و حمایت کارگران بیکار و خسارت دیده را به سمت خود جلب کند. نامزد جمهوریخواهان با تاکید بر نقش مخرب قرارداد نفتا بر صدور سرمایه و تکنولوژی به بیرون از مرزها از جمله به مکزیک، کانادا و چین و به تبع کاهش مشاغل در خاک آمریکا، نشانه گیری دقیقی را بر هدف تحت تاثیر قرار دادن طبقه کارگر سفیدپوست متمرکز کرده بود. به همین دلیل ترامپ زیرکانه سعی کرد تا با قرار دادن کلینتون در موضع نماد “وضعیت موجود” از تاثیر خروج بخشی از صنایع از جمله ماشین سازی به کشورهای دیگر که موجب بیکاری بسیاری از طبقه کارگر در مناطق صنعتی گردیده بود به عنوان “پاشنه آشیل” رقیب استفاده کرده و از خود یک چهره منتقد و مخالف برنامه های گولوبالیزاسیون معرفی کند که در صورت صدارت سرمایه و صنایع را به کشور بازمی گرداند.
در مقابل خانم کلینتون با اشاره به برنامه صد صفحه یی خود در مورد سامان دادن به وضعیت اقتصاد و ایجاد ده میلیون شغل جدید در چارچوب افزایش مالیات ثروتمندان به بالای ۳۵ درصد، حمایت از کسب کارهای کوچک، استفاده از انرژی های پاک و تجدید پذیر و هم چنین برابری جنسیتی در اخذ دستمزد برای زنان، تا حدود زیادی سعی کرد تا با گردش به چپ نظر رای دهندگان حامی جنبش “برنی سندرز” را به طرف خود جلب کند. تلاش هیلاری برای قانع کردن رای دهندگان ناراضی از پیامد برنامه های جهانی سازی و تاثیرات منفی قرارداد نفتا تا جایی پیش رفت که وی به خلاف کارنامه سیاسی خود تلویحا از مخالفت خویش با سیاست اقتصادی دولت اوباما جهت عقد قراردادهای مشابه حول تجارت آزاد بین دوسوی آتلانتیک (آمریکا – اروپا) نیز موضع گیری کرد. هر چند در این بخش از مناظره چربش مجادله به سود ترامپ بود ولی رقیب دمکرات با عمده کردن افزایش مالیات، افزایش حداقل حقوق و برابری دستمزد زنان با مردان هدف خود را روی طیف حامی سندرز و جوانان متمرکز کرده بود.
در مرحله دوم زمانی که بحث به مسائل نژادی کشیده شد کلینتون با استفاده از سوابق و تمایل اکثریت قاطع سیاهان و به طورکلی رنگین پوستان و کارنامه منفی رقیب خود، طوری فتیله چراغ کمپین ترامپ را خاموش کرد که تا پایان مناظره، مرد جمهوریخواه دیگر نتوانست خود را پیدا کند. اشاره هیلاری به موضع گیری ها و تجربه برخوردهای ترامپ با اقلیت های نژادی با استناد به برخوردهای انجام گرفته رقیب با سیاهان و رنگین پوستان راهی به غیر از تکذیب های دروغ ترامپ باقی نمی گذاشت و او در یک موضع تدافعی بارها به تناقض گویی های دچار شد که کاملا با حیات سیاسی وی ناهمخوانی داشت. از اینجا به بعد هیلاری با اعتماد به نفس و خونسردی تمام در قالب یک رئیس جمهوری منتخب با رقیب خود سخن می گفت و ظاهرا ترامپ نیز در گوشه رینگ تا حدودی وضعیت تسلیم را پذیرفته بود. در مقابل اتهامات هیلاری در مورد مواضع نژادپرستانه رقیب خود، نه تنها دونالد هیچ حرفی برای گفتن نداشت که تمام سعی خود را فقط بر رفع اتهام متمرکز کرده و در لاک دفاعی فرو رفته بود.
در خصوص دو موضوع مبارزه با تروریسم و پرونده هسته یی ایران از یک طرف کلینتون از نتایج مثبت اقدامات انجام گرفته در زمان مسئولیت خود به دلیل از بین بردن “بن لادن” و حل پرونده ایران بدون شلیک یک گلوله دفاع می کرد و بر این نکته تمرکز داشت که بر اساس تجربه سیاسی و اجرایی خود تنها کسی است که می تواند در عرصه نبرد با تروریسم و دیپلماسی با کمترین هزینه منافع ایالات متحده را تامین کند. این در حالی بود که ترامپ بجای تاکید بر اشتباهات استراتژیک سیاست خارجی دمکرات ها، تنها به مصادیق کم مایه یی پرداخت که هر چند که بخشی از واقعیت را حداقل در مورد سیاست های اشتباه و حتی نقش عامدانه وزیر امور خارجه پیشین در چگونگی قدرت گیری “داعش” و تروریسم را در خود داشت اما به دلیل نوع نگاه جامعه آمریکایی در خصوص عدم پذیرش مسئولیت تاریخی آمریکا در همدستی با تروریسم بنیادگرا دیگر برای کسی جذابیت نداشت. اصولا جامعه آمریکایی تحت تاثیر ذات امپریالیستی ساختار موجود، هیچ گاه نسبت به پذیرش مسئولیت تاریخی خود در بی ثبات سازی جهانی و نقش مخرب آن در به راه انداختن جنگ ها و تروریسم آمادگی مواجهه با واقعیات را ندارد و به همین دلیل تلاش ترامپ برای زیر ضرب قرار دادن کلینتون در این خصوص هر چند درست بود ولی بازتاب مثبتی را در جامعه و روند حرکتی آرای هشتم نوامبر نخواهد داشت.
در بخش پایانی این مناظره هیلاری کلینتون که دقیقه به دقیقه اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کرد آن چنان مدیریت مناظره را به دست گرفت که حتی دفاع نیز برای ترامپ سخت شده بود. آنجا که بحث شفافیت مالیاتی کاندیدای ریاست جمهوری مطرح شد در جواب موضع تهاجمی هیلاری در خصوص پرونده پنهان مالیاتی ترامپ، رقیب جمهوریخواه یک گاف بزرگ هم داد و دوبار تکرار کرد که به خلاف توصیه مشاوران حقوقی خود چنانچه کلینتون ۳۳ هزار ایمیل خود را افشا کند، وی نیز دوسیه مالیاتی خویش را ارائه می دهد. تاکید ترامپ بر تایید این امر که مشاوران حقوقی وی مخالف افشای پرونده مالیاتی او می باشند یک سوال بزرگ را در ذهن افکارعمومی ایجاد می کند که احتمالا در این خصوص عملکرد مالیاتی دونالد دچار مشکلاتی است. این درست همان چیزی بود که خانم کلینتون با تمرکز بر آن رقیب خود را متهم به دروغگویی در زمینه تجارت موفق خود و تاکید بر عدم پرداخت مالیات فدرال کرد که هیچ عکس العمل قانع کننده یی را از سوی ترامپ به همراه نداشت. حتی هیلاری تا جایی پیش رفت که در جواب ترامپ در مورد اینکه در پرونده مالیاتی وی جای هیچ ابهامی وجود ندارد ضمن اشاره به گذشته خاکستری رقیب در عرصه تجاری و بدحسابی با کارکنان خود به صراحت تاکید کرد که او هرگز مالیات فدرال خود را پرداخت نکرده است و چند بار بر کلمه “هیچ” انگشت گذاشت که به لحاظ حقوقی دارای اهمیت و مسئولیت بود ولی ترامپ هیچ جوابی نداشت.
در حوزه امنیت ملی و جنگ سایبری هم هر دو کاندیدا سعی کردند که سیاست رقیب خود را به چالش بکشند و ترامپ طبق الگوی مخالفان اوبانا در کنگره برای نشان دادن ضعف دولت دمکرات در این خصوص استفاده کرد که در فضای سیاسی امروز این کشور این اهرم فشار به دلیل حساسیت های ملی تا حدود زیادی اهمیت خود را از دست داده است. این در حالی بود که کلینتون زیرکانه از حساسیت افکارعمومی جامعه آمریکا در مورد خطر حملات سایبری و موضع گیری های رقیب خود در استقبال از نقش احتمالی روسیه در هک کردن سایت های حکومتی و به خصوص حزب دمکرات توانست ترامپ را در موضع انفعالی و همدستی با هکرهای روسی قرار دهد.
اولین مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در حالی به نفع کلینتون رقم خورد که بنا به گزارش اکثر خبرگزاری ها وی پیروز این مناظره بود تا جایی که بلافاصله در نظرسنجی شبکه “سی ان ان” اعلان شد که در مقابل ۶۲ درصدی که هیلاری را برنده مناظره معرفی کردند تنها ۲۷ درصد به ترامپ رای دادند. اما یک واقعیت مهم را نیز نباید فراموش کرد و آن اینکه مجری برنامه “لستر هولت” از همان ابتدای مناظره موضع جانبدارانه یی را نسبت به کلینتون داشت تا جایی که بلافاصله بعد از پایان مناظره “رودی جولیانی” شهردار سابق نیویورک و یکی از مشاوران نزدیک ترامپ ضمن انتقاد از وی به صراحت گفت “هولت باید از خودش خجالت بکشد”. هم چنین خود ترامپ نیز که به نظر می رسید چندان از این مناظره خرسند نیست در پایان مناظره و در توئیتر خود به شدت از وی برای اینکه در مورد حادثه بنغازی و بنیاد کلینتون سوالی را مطرح نکرد، انتقاد کرد. این در حالی بود که ترامپ در جریان مناظره وقتی موضوع ایمیل های کلینتون مطرح شد و او رسما از این بی مبالاتی خود پوزش خواست، می توانست در یک موضع تهاجمی بلافاصله این دو مورد را نیز مطرح کرده و رقیب را مجبور به پاسخگویی کند. همین نکته ظریف نشان می دهد که دونالد ترامپ در جریان بحث های جدی و طرح موضوعات مهم در طول یک مناظره فی البداهه، فاقد دانش لازم بوده و ایراد کار را تنها بعد از بازی و احتمالا از زیان مشاوران خود فهمیده است. از طرف دیگر نقطه قوت ترامپ از ابتدای رقابت های درون حزبی نه در دانش و منطق سیاسی وی که بدون تردید در روحیه تهاجمی و تقابل با وضع موجود بوده است. ولی ظاهرا مشاوران وی برای نشان دادن چهره یک رهبر خونسرد و با پرنسیب سیاسی از وی، دونالد را از بزرگترین امتیاز خود محروم نمودند که نه تنها برای وی حاصلی نداشت که با سوزاندن این “آس برنده” دونالد را از پیش به یک قمارباز بازنده تبدیل کردند.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.