اطلاعیه سپاه آریایی آلمان در مورد سرشبکه براندازی نرم
گزارش ویژه مغرب نیوز
اطلاعیه سپاه آریایی آلمان در مورد سرشبکه براندازی نرم
در گزارشهای پیشین مغرب، (اینجا، اینجا و اینجا) از شبکهسازی بیگانگان و غربستیزان برای نفوذ در فضای رسانهای کشور گفتیم. شبکهای متشکل از خبرنگاران و چهرههای سیاسی فراری به کشور (اینجا) که با اقامت در پایتختهای اروپایی، تحت پوشش بنیادهای ظاهرا غیردولتی (اما تحت اداره و حمایت مستقیم سفارتخانههای دولتهای اسلامی) مشغول فعالیت هستند.
بر اساس بررسی دقیقی که منابع ما در آلمان در مورد هدف این شبکه گسترده انجام دادهاند، متوجه شدند که علی ماجدی سفیر جمهوری اسلامی در راس این شبکه براندازی قرار دارد، و در حال حاضر و بعد از برجام این شبکه نفوذ به خطری امنیتی بدل شده است.
طبق اسنادی که به دست ما رسیده است، آنها با استفاده از اعتقادات مذهبی بخشی از مهاجرین، به تشویق مهاجرت به آلمان از کشورهایی چون سوریه و عراق و افغانستان و ساختن مساجد و محل هایی با توجیه انجام آیین و عبادات مسلمانان مشغول هستند.
آنها “اخلاقیات” و معیارها و قوانین حقوق بشری و دست آوردهای ملت ما را تحت عنوان مقابله با “انهدام خانواده” و “اضمحلال اخلاقیات” به سخره گرفته و این دستاوردها را در اذهان عمومی مردم کریه جلوه میدهند. آنها با پشتیبانی مالی شرکت های نفتی بزرگ و سازمان های یهودی ستیز که تحت عنوان ضدیت با اسراییل به همکاریهای مشترک میپردازند تلاش دارند، تاریخ پیروزی ما بر فاشیسم را وارونه جلوه داده و طوری وانمود کنند که “هولوکاست” ساخته و پرداخته ذهن ماست و چنین کشتاری را آرام آرام از ذهن و خاطره نسل جدید بزدایند و لوازم تکرار چنین فاجعهای را فراهم کنند.
اما بازوی دیگر این بنیاد، اپوزیسیون داخلی و خارجی، برخی مسؤولان در بدنه سازمانها و دولت و همچنین فعالان مذهبی و چهرههای آکادمیک هستند.
این شبکه که با کمک بقیه بازوهای اجرایی علنی و رسمی از قبیل سرکنسول این دولت در فرانکفورت و هامبورگ یاری می شود توانسته است با سازمانهای ضد حقوق بشر در عرصه بینالمللی هم آوا شده و از کانال آنها در نهادهای آلمانی نیز رخنه کنند. از این جمله می توان به پروفسور اشتاین باخ و انستیتوی شرق شناسی ایشان در هامبورگ اشاره کرد که از سرسپردگان ایدههای اسلامی است و به نظر میآید با پول تو جیبیهای عظیم این دولت به یکی از اعضای فعال این شبکه براندازی دولت دمکراتیک آلمان بدل شده است.
البته این جریان انحرافی تنها به این حوزه بسنده نکرده و عدهای را نیز تحت عنوان آکادمیسین در کلیدیترین نهادهای ما که همان مجلس یا پارلمان ماست نفوذ داده و در افکار ملت رخنه کردهاند. از این جمله میتوان به فردی به نام آقای کرمانی اشاره کرد که با سخنرانیهایی در مدح اسلام و توصیفی ادیبانه از قرآن و جنایات مسلمانان، ملت ما را به اسلامستیزی متهم کرده و در واقع با عنوان مقابله با اسلام هراسی زمینههای گسترش امتیازات مسلمانان را در این کشور فراهم میکنند. تا جایی که کمکم باید در پارلمان نیز نمازخانهای برای آنان دایر کنیم، و استخرهایمان را زنانه / مردانه کنیم. این شبکه با تفسیر جدید از “گفت و گوی تمدن” های رییس جمهور ماقبل آخریشان، به این نتیجه می رسند که برترین تمدن، تمدن اسلامی است و ماه رمضان بایستی به عنوان یکی از شعائر مهم اسلامی توسط همه جهانیان به رسمیت شناخته شده و آرام آرام فرهنگ شرم از مسیحی بودن را در میان مردم ما جا بیندازند، به گونه ای که کریسمس و دیگر اعیاد ما از خاطره مردم برود و عید قربان را که تا کنون به دلیل خشونت علیه حیوانات از سوی مردم ما مذموم شمرده می شد، به عنوان عیدی برای سیر کردن گرسنگان، به مردم خوش بین و نیکوکار و خیر ما غالب کنند.
دموکراسی و حقوق بشر، فرهنگها و نسلها و رسانه، سه حوزه اصلی است که هماکنون در اولویت برنامهها برای تغییر در جامعه آلمان، در دستورکار قرار گرفته است و طی ماههای اخیر شواهد و اتفاقاتی در داخل و خارج از کشور نشان میدهد این جریان شدت بیشتری گرفته است. البته فشارهایی را هم از طریق رسانه های هلندی وامریکایی و توسط خبرنگاری به نام آقای توماس که آلمانی می نویسد نیز بر سیاست خارجی کشورهای اروپایی در جهت تغییر آن وارد می کنند.
این شبکه برای این کار از شیوه های گوناگونی بهره جسته و تلاش کرده اند که خامنه ای را به جای صدراعظم شایسته و منتخب مردم ما به جوانان کوچه و بازار تحمیل کنند.
این شبکه با زدن چادرهایی در مراکز شهرها و روستاهای کشورمان، با پخش نامه ای از علی خامنه ای خطاب به اوباما، سعی کردند با شکستن اعتبار آقای اوباما، احترام خانم مرکل را نیز به زیر سوال ببرند.
گذاشتن ریش بلند و آشفته و کثیف یکی از سمبل های حضور اجتماعی این جماعت است که به آرایشگاه های مسلمان با ارسال ایمیل و در صفحات فیسبوک و یا کانال های تلگرام، توصیه می کنند که به مشتریان جوان خود طوری وانمود کنند که ریش بلند “کول” است و با استفاده از فرهنگ جوانان “خارجی دوست” ما به دل آنها راه پیدا کرده و تمام ارزش های مسیحی ما را به زیر سوال ببرند.
اینها با تشکیل گروه هایی تحت عنوان پلیس شریعت، و در حالی که ما سال ها برای آزادی زنان تلاش کرده ایم، با ایجاد جو ترس، تلاش دارند تحت عنوان “آزادی بیان” و وظیفه مسلمانی اشان در “امر به معروف و نهی از منکر” قوانین مترقی ما را که پوشش و رفتار زنان را به خودشان وا می گذارد را ملغی نموده و کنترل زنان را به دست مردان بسپارند. در این زمینه بدیهی است که مشتی مردان خودی و غیر مسلمان نیز با آنان همراه شده و با توجیه آمیزش فرهنگ های دیگران، و احترام به میهمانان و فرهنگشان، از این افراد و اعتقادات عقب مانده شان پشتیبانی می کنند تا از این نمد برای خود کلاهی در رفتارهای زن ستیزانه شان بدوزند. البته اینها با یک توطئه تلاش دارند زایش زنان مسلمان را چندین برابر کنند تا نسل آینده آلمان بیشتر بچه مسلمان باشند تا آلمانی الاصل. و البته به دلیل دو تابعیتی بودن، این نسل می تواند در صورت دستگیری و لو رفتن نقشه های شوم خود، از حمایت دولت اسلامی ایران نیز برخوردار شود و به خیال خودشان ما را تحت فشار قرار دهند.
این شبکه نفوذ در گسترش همجنسگرا ستیزی نیز نقش برجسته ای داشته و در تمام خطبه های امامانی که حقوق خود را از طریق بودجه های کلان بنیاد های رنگارنگ و شوراهای آنچنانی رنگارنگ و انجمن ها و حسینیه هایی که به اسامی یکسان همه جا ثبت کرده، دریافت می کنند، تمام تلاش خود را برای بستن محل های گرد هم آیی جوانان ما می کنند. آنها تمام ارزش های به دست آمده توسط ملت ما را در توطئه های آشکار و نهان به چالش می کشند و در برنامه هایشان تاکید می کنند که برای “خارجی ها باید بر رحمت اسلامی” تاکید کرد و پس از جذب جوانان “آن ها را به مناطق جنگی ارسال کرد تا بتوانند تمام عقده های فرو خورده شان را در آنجا خالی کنند.
آنها با وعده بهشت به پسران جوان تشنه در جامعه ما و تبلیغ روسری برای زنانی که تا کنون در خیابان به درستی توجهی را بر نمی انگیختند، آنها را جذب گروه های به اصطلاح “مسافرتی” و “عبادت” خود کرده و آنها را در جلسات قرآن شست و شوی مغزی داده و نسبت به ارزش های دنیای مدرن بدبین می کنند.
این شبکه، سالهاست به دلیل قدرت مالی و سیاست “دیالوگ انتقادی” و سپس “گفت و گوی تمدنها” توانسته است ازادانه در اروپا عملیات داشته و حتی در مواردی مخالفینش را مسلحانه از سر راه بردارد.
آنها در برلین در رستوران میکونوس طی یک عملیات مسلحانه ۴ تن از مخالفین کرد را به قتل رساندند. این شبکه اما توانست با لابی وسیعی که داشت، سفیری که مظنون به شرکت در سازماندهی این ترور بود یعنی موسویان را از مهلکه نجات داده و تحت عنوان مشاور و مدرس به آمریکا ارسال کند تا از درون به تخریب به اصطلاح “شیطان بزرگ” بپردازد.
سرشبکه این گروه، علی ماجدی در برلین چندین شرکت تجاری را به اسامی گوناگون ثبت و زیر نام یکی از آنها کانال تلویزیونی به زبان انگلیسی به نام “پرس تی وی” را نیز ایجاد و با سوبسید دولتی خود ما به روی آنتن بفرستد. این شبکه هر بار که مسلمان ترویستی در گوشهای از این جهان به دام قانون میافتد، دهها برنامه در توجیه بیگناهی این فرد تولید و در مصاحبه با عمر فلان و برادر بهمان طوری وانمود میکنند که گویا این افراد قربانی اسلام ستیزی غرب شدهاند. این بدترین خطر امنیتی برای سیستم قانونی ماست.
البته شبکه رسانهای مورد نظر، ضربات سنگینی را در داخل و از دستگاههای نظارتی و قضایی اروپایی دریافت کرد که به متلاشی شدن یکی از پایگاههای اصلی آن (حمیدرضا عمادی) و تغییراتی در مهمترین مسئول آن (محمدرضا سرافراز) منجر شد.
این سیاست آنها تا بدانجا موفق بوده است که بسیاری از زنان سیاستمدار و سکولار ما که به این کشور برای دیدار رسمی سفر کرده اند روسری به سر کرده، حتی با مردان دست نمیدهند. یکی از نمایندگان هلندی پارلمان اروپا نیز از دیگر رابطان شبکه مذکور هستند که طی دو سال اخیر چند نوبت نیز به ایران سفر کرده است که هر بار به دلیلی حاشیهساز شده است.
براندازی نرم با نگاهی به این سیاست خود را نشان میدهد. سیاست براندازی نرم تا آنجا پیش رفته که علاوه بر کلاسهای آموزشی درس قرآن، بیش از ۲۰۸ مسجد و بیش از ۲۶۰۰ خانه عبادت ساخته و ۱۲۰ مسجد در حال ساخت دارند.
این شبکه که دارای اهرمهای مهمی در سطح سیاسی و فرهنگی است و با هدیه و پولهای نجومی، کسانی چون پروفسور فرای (Frey) را خریده و به ایشان خانه ۲۰۰ ساله در اصفهان را هدیه می دهند، و البته آنها را بعد از مرگ به جای دفن در کنار زاینده رود، “زباله غربی” مینامند.
بنیادهای این شبکه جوامعی که زنان مسلمان در آن زندگی میکنند را به چند دسته تقسیم کرده و برای هریک برنامهای تهیه کردهاند: زنانی که در کشورهای با دین رسمی اسلام زندگی میکنند؛ زنان ساکن کشورهای سکولار با اکثریت مسلمان؛ زنان کشورهای سکولاری که گروههای سیاسی خواستار اجرای قوانین مذهبی هستند؛ زنان مهاجر مسلمان به کشورهای اروپایی و آمریکا؛ و حتی زنان غیرمسلمان در کشورهایی که قوانین مسلمانی مستقیما یا از طریق فرزندانشان بر آنان اجرا میشود.
بایستی افسرهای اطلاعاتی جنگ نرم ما بیشتر حواسشان را جمع کنند. اینها با روسری و چادر زنانشان در خیابان ، کم کم به زنان ما حس شرم از “برهنگی” را تحمیل میکنند. همین چند روز پیش در استان نیدرزاکسن یک جزیره لختیها را به خاطر خوابگاه پناهندگی در آن نزدیکی بستند تا به فرهنگ و آداب آنان در ماه رمضان توهین نشود. این شبکه نفوذی توانسته است در پوشش فعالیتهای علمی – پژوهشی به مراکز داخلی، گروهها و فعالان حوزه زنان و خارجی ها در کشور نفوذ پیدا کند.
اگر به خودمان نیاییم بایستی در آینده نزدیک، هر کدام با یک جانماز به پارلمان بیاییم و چنین وانمود کنیم که نماز میخوانیم و در توالتهای پارلمان نیز آفتابه جزیی از سرویس بهداشتیمان شود.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید