UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

انتخابات پارلمان اروپا آزمونی برای نجات یا سقوط   

انتخابات پارلمان اروپا آزمونی برای نجات یا سقوط   

              

با نزدیک شدن به موعد انتخابات پارلمان اروپا در روز یکشنبه بیست و ششم ماه مه یک رقابت دوگانه و در پیوند با هم در سطح اروپا شکل گرفته است که تا حدود زیادی می تواند تصویر واقعی رشد راست افراطی و افول احزاب راست و چپ میانه را که نماد “وضع موجود” تلقی می شوند، نشان دهد. بدون هیچ تردیدی در شرایط کنونی هنوز جریانات راست افراطی که زیر پوشش “مهاجرستیزی” وارد کارزارهای انتخاباتی و مبارزاتی می شود، با توجه به توازن قوای موجود در سطح جهانی و اروپا نمی تواند پیروز این رقابت شوند اما تقویت آنان زنگ خطری است که این بار صدای آن باید بیشتر به گوش رهبران اروپایی برسد. تقویت جریانات راست افراطی در اروپا محصول ناکارآمدی سیستم حاکم و نئولیبرالیسم افسارگسیخته است که موجب تشدید فاصله طبقاتی و خانمان سوزی، معیشت و در تعبیر ساده تر فقیرسازی طبقات اجتماعی پائین جامعه حتی در حوزه اروپا شده است. آنچه راست افراطی را سوار بر این موجود کرده است جدا از ضعف جناح چپ سوسیالیستی، تا حدود زیادی به دلیل جا انداختن “عوامل فرعی” به جای “عوامل اصلی” در این خصوص است. اینکه امروز مهاجرستیزی در اروپا به شدت در حال رشد و تسخیر بخش بزرگی از تمایل افکارعمومی به خصوص در بین نیروهای حاشیه، مناطق کوچک شهری و روستایی و حتی طبقه کارگر بومی شده است جدا از ارتباط دیالکتیکی آن با استفاده صاحبان سرمایه از نیروی کار ارزان مهاجران، تا حدود زیادی هم به خواست جریان اصلی رسانه جهت منحرف کردن افکارعمومی از علت های واقعی شرایط کنونی جهت منزوی کردن بدیل سوسیالیستی در حوزه “تضاد کار و سرمایه” بوده است.                                                       

در انتخابات پارلمان اروپا در شرایط فعلی بدون هیچ تردیدی در نتیجه نهایی هنوز ائتلاف نیروهای میانه چپ و راست از جمهوریخواهان، سوسیال دمکرات ها و دمکرات ها در کنار چپ سوسیالیستی و حامیان محیط زیست هنوز اکثریت مطلق را به راحتی می توانند کسب کنند. به همین دلیل بحث امروز جدال پیروزی و شکست میانه روها با راست افراطی برای تسخیر پارلمان اروپا نیست بلکه موضوع بیشتر روند تصاعدی رشد راست افراطی خواهد بود که می تواند در آینده هم در سطح جوامع ملی و هم در سطح اروپایی قدرت تاثیرگذاری بر روی سیاست ها و قوانین بگذارند. شاید بتوان گفت افشای ویدئوی رسوا کننده یی که در روزهای اخیر از ملاقات “هاینس کریستیان اشتراخه” معاون صدراعظم اتریش توسط دو رسانه آلمانی “اشپیگل” و “زود دویچه” علنی شد تا حدود زیادی یک ضربه کاری به جریان راست افراطی در آستانه این انتخابات بوده است که روند رشد آنان را کند کرده است. در این ویدئو که اشتراخه در دیدار با یک تاجر زن روس و نزدیک به یکی از خانواده های معروف الیگارشی روسیه مبنی بر اخذ کمک مالی و جهت دهی رسانه یی با خرید سهام روزنامه اتریشی “دی کرونن” برای حمایت از “حزب آزادی” در قبال فراهم کردن امکان سرمایه گذاری و واگذاری امتیاز در حوزه صنعت ساختمان سازی قول و قرار گذاشته می شود، چنان ضربه سختی بود که موجب فروپاشی دولت ائتلافی اتریش گردید. ابعاد این رسوایی چنان گسترده شد که حتی با استعفای اشتراخه نیز تحت کنترل نبود و بلافاصله “سباستیان کورتس” صدراعظم این کشور با تقاضای برگزاری انتخابات زودرس پارلمانی از “الکساندر فان در بلن” رئیس جمهوری برای برگزاری انتخابات زودرس پارلمانی و اخراج وزیر کشور که از همین حزب آزادی بود بستر کناره گیری دست جمعی دیگر وزرای عضو این حزب از دولت را فراهم کرد. این در حالی بود که به عکس در بریتانیا با سقوط آزاد محبوبیت حزب حاکم محافظه کار امروز ستاره اقبال “حزب یوکیب” به رهبری “نایجل فاراژ” پیش بینی می شود بخش بزرگی از آرای حامیان سرسخت برگزیت در حزب نخست وزیر را کسب و به حدود ۳۴ درصد رای برسد و در فرانسه نیز با افول اعتبار “امانوئل مکرون” رئیس جمهوری نئولیبرال این کشور حزب ناسیونالیست “اجتماع ملی” به رهبری “مارین لوپن” همپای حزب حاکم در مرز بیست درصد رقابت شانه به شانه یی را برای کسب پیروزی دنبال کند. در کشورهای اروپای شرقی از جمله مجارستان، لهستان و رومانی هم به نظر می رسد باد در پرچم احزاب راست و مخالف اتحادیه اروپا می وزد و آنان با تقویت خود در پارلمان اروپایی یک نیروی بازدارنده و تاثیرگذاری را در ائتلاف با هم شکل خواهند داد.                          

مشکل امروز اروپا در آستانه این انتخابات در واقع یک مشکل جهانی است و قبل از آن به واسطه معیوب بودن این نظم موجود و شکست هژمونی نئولیبرالیستی در جهان سرمایه داری، ناسیونالیست ها و راست افراطی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با پیروزی “دونالد ترامپ” و در برزیل با پیروزی “بولسونارو” به قدرت رسیده بودند. اشتباه دیگر اروپاییان در کنار چسبندگی مخرب خود به سیستم شکست خورده نئولیبرال، ورود به جنگ سرد تازه به تحریک آمریکا به منازعات ژئوپلتیک در روابط با روسیه می باشد که متقابلا الیگارشی روسی و “ولادیمیر پوتین” را برای اخلال در همبستکی اروپایی به متحد راست افراطی تبدیل کرده است. بدون هیچ تردیدی راست افراطی هنوز توان پیروزی در انتخابات بیست و ششم ماه مه در اروپا را نخواهد داشت اما روند رو به رشد آنان حاوی درس هایی خواهد بود که اگر مدنظر دولت های اروپایی قرار نگیرد در آینده وضعیت بغرنجی را ایجاد خواهد کرد. در حوزه داخلی آنان نیاز دارند که در ساز و کار اتحادیه اروپایی دست به یک تجدیدنظر اساسی زده و با نئولیبرالیسم به شیوه مدلی که امروز “جرمی کوربین” رهبر حزب کارگر بریتانیا نماد آن تلقی می شود، با آن برای همیشه وداع کنند. هر چند که این نسخه نمی تواند منتج به درمان اساسی بحران های مزمن نظام سرمایه داری معاصر شود اما اجازه تنفس دوباره و بازسازی را به آنان جهت عقب راندن راست افراطی خواهد داد. از طرف دیگر همان گونه که امروز اکثر رهبران اروپایی نیز اذعان می کنند منافع اروپا با منافع آمریکا چندان همسو نیست و به همین دلیل اتحادیه اروپایی باید پای خود را از این جنگ سرد بیرون کشیده و با روسیه وارد تعاملات سازنده شود. بدون پذیرش این دو مورد در عرصه داخلی و خارجی روند سقوط آزاد ساختار اروپایی و به خصوص اتحادیه اروپایی هم چنان ادامه خواهد یافت و راه برای پیشروی بیشتر راست افراطی بیش از پیش باز خواهد ماند. امروز اروپا بر سر دو راهی یک انتخاب است و انتخابات پارلمان اروپا نشان خواهد داد که این حوزه اکونومیک – ژئوپلتیک نیاز به یک تجدیدنظر اساسی در ساختار خود برای اصلاح جهت حفظ بقای خود در این مرحله دارد.   

          

۳۱/۲/۹۸                

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامه‌نگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیل‌گر سرشناس ایرانی در حوزه‌ی مسایل سیاسی و بین‌الملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شده‌است.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: