UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

بازانتشار بی‌مجوز و قرارداد کتاب دکتر رضا براهنی در ایران

بازانتشار بی‌مجوز و قرارداد کتاب دکتر رضا براهنی در ایران

ساناز صحتی – عکس از فیسبوک صحتی

دوستان عزیز! 

من در فیسبوک حضور فعال ندارم. اگر در اینجا هستم بیشتر برای اطلاع از مسائل مختلف و احوال دوستان است. اما امروز می خواهم سکوتم را بشکنم و از این سکوی مجازی استفاده کنم تا به سوء استفاده های مادی و معنوی اشخاص معلوم و نامعلوم از کتاب همسرم دکتر رضا براهنی اعتراض کنم.

چندی پیش مطلع شدم که کتاب روزگار دوزخی آقای ایاز به طور غیر قانونی در ایران چاپ و پخش شده است. شنیدم این کتاب با تیراژ بالایی به فروش می رسد و حتی در کتاب فروشی های رسمی کشور به صورت غیرقانونی عرضه می شود. دست من و فرزندانم از پیگرد و تعقیب قانونی افراد گمنام و سودجویی که این کار را کرده بودند، کوتاه بود. نمی شد به هویت این افراد پی برد و در نتیجه اعتراضی نکردیم. حقیقت دیگری نیز بود که با خود فکر کردم که لااقل بعد از پنجاه سال، رمانی که همسرم آن را مهمترین و محبوب ترین رمانش می داند و پنجاه سال خوانده نشده؛ به خوانندگان مشتاق عرضه شده است. این خود غنیمتی بود. اما اخیرا دیدم که این بار شخص سودجو و سوء استفاده گر به طور علنی و با افتخار و با اسم واقعی خودش دست به اثر برده و آن را ویراستاری کرده و در همه جا می فروشد. شخصی به نام پرهام شهرجردی و در سایتی به نام ناممکن! باید اعلام کنم که جدا از اینکه این فرد هیچ اجازه ای از همسر و فرزندانم ندارد، متاسفانه دست به این کار عجیب زده و متن براهنی را بدون اجازه ویراستاری کرده است. و این دیگر اصلا قابل قبول نیست.

جالب است بدانید که روزگار دوزخی آقای ایاز تقریبا همسن آشنایی و ازدواج من و رضا براهنی است. ما سال چهل و نه در دانشگاه تهران آشنا شدیم و در سال پنجاه ازدواج کردیم. من نزدیک پنجاه سال با رضا زندگی کرده ام و در طول این زندگی پر فراز و نشیب با رضا براهنی، شاهد تمام اتفاق های مربوط به این رمان بوده ام. چهل و هفت سال عمر رابطه ی ما اندازه ی عمر ایاز عمر دارد. اکنون نمی فهمم که یک جوان جویای شهرت، چطور به خود اجازه می دهد که متن رضا براهنی را ویراستاری کند؟ آن هم بدون اجازه و قرارداد! و یا بدون رضایت و اطلاع نویسنده! ایشان دست به کتاب براهنی برده و آن را به سادگی تبلیغ می کند و در آمازون گذاشته و می فروشد. ایشان متن کسی را عوض می کند و ویرایش می کند که نه تنها ویراستاری نمی خواهد بلکه در حیات ادبی خودش آثار بزرگان ادب را جلوی چشم من ویراستاری کرده است.

من این مسئله را به اطلاع دکتر رضا براهنی رساندم و از او پرسیدم که به این فرد چه اجازه ای داده است! این را بدانید که همسرم سالم است و سرحال زندگی می کند و بیماری فراموشی تنها بر خاطرات کوتاه مدت او تاثیر گذاشته است. کوچکترین خللی در حافظه و شخصیت او دیده نمی شود. منطق او مثل همیشه استوار است. وقتی که این قضیه را شنید، خیلی برآشفته شد و گفت که هرگز چنین اجازه ای به کسی نداده است. آنقدر ناراحت شد که من جدا نگران حال او در این سن و سال شدم. اما چاره ای نبود و باید با خودش موضوع را در میان می گذاشتم. لحظه ای از این مکالمه را با مبایلم ضبط کردم که شاید بتواند افراد شهرت طلب و طرفدارانشان را سر عقل بیاورد. این لحظه را با شما در میان می گذارم. متاسفم که اولین پست من بعد از مدتها به یک چنین موضوع تلخی می پردازد. ما پولدار نیستیم و تابحال نیز اعتراضی به این همه چاپ غیرقانونی کتابهای مختلف همسرم نکردیم و مدام انواع تهمت ها را به جان می خریم ولی در حالی که بیماری همسرم مشکلات زیادی برای ما ایجاد کرده؛ از جعل و دخل و تصرف در کتاب او نخواهیم گذشت.

ساناز صحتی

همسر رضا براهنی

مترجم استاد دانشگاه

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

۱ نظر

  1. بهمن

    بسیار متأسفم و امیدوارم از طریق آقای اکتای براهنی بتوانید این خیانت را پیگیری کنید. کاش بدانیم براهنی ها سرمایه های این کشور هستند و حاضر نشویم با خرید کتاب های دزدیده شده ، آب به آسیاب سودجویان بریزیم. کاش با ایجاد بازار برای این دزدان ، زمینه ی سودجویی های خیانت آلود اینچنینی را برای دیگران فراهم نکنیم.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: