«برای خودشان حاتم بخشند، برای کارگران حسابگر»
چطور به مذاکرات مزدی خوشبین باشیم؟
نمایندگان کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه، نرخ تورم رسمی را معیاری غیرقابل اتکا برای دستمزد میدانند و میگویند: براساس تجربیات تلخ گذشته به روند مذاکرات مزدی خوشبین نیستیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، میلیونها کارگر در واحدهای تولیدی، صنعتی و خدماتی، دلنگران آیندهاند. اینکه حداقل مزد در نهایت چقدر تعیین میشود؛ اینکه آیا کارفرمایان و دولت حاضرند قدری از سود خود بکاهند تا معیشت حداقلی طبقه کارگر تا اندازهای تامین شود؟ و در نهایت اینکه آیا قفلِ «فریز مزدی» بعد از دههها شکسته خواهد شد یا نه؟ اینها دغدغههاییست که این روزها اوج گرفته. مجتمع نیشکر هفت تپه یکی از واحدهاییست که در سال گذشته؛ عدم پرداخت مطالبات و فراز و نشیبهای مطالبات صنفی کارگران آن، خبرساز شد. این روزها کارگران هفت تپه نیز مانند میلیونها کارگر ایرانی دلنگران آینده و چشمانتظار نتیجهی مذاکرات مزدی هستند. «رضا رخشان» و «فریدون نیکوفرد»، به نمایندگی از این کارگران، نگرانیها و دغدغههای مزدی را مطرح میکنند.
رضا رخشان یکی از باسابقههای هفتتپه است. او حال و هوای این روزهای کارگران را اینطور توصیف میکند: درحالیکه مذاکرات در کمیته دستمزد جهت تعیین میزان افزایش سالیانه حقوق کارگران، همچنان ادامه دارد و هنوز توافقی حاصل نشده، ما کارگران، خواب و خوراک نداریم؛ گرچه میدانیم اتفاق خاصی نخواهد افتاد و راستش را بخواهید چندان هم خوشبین نیستیم؛ با این حال آدمیزاد به امید زنده است؛ بازهم چشم انتظاریم.
او یکی از مهمترین کاستیها را فقدان تشکلهای کارگری مستقل و همهگیر میداند و میگوید: اولاً کارگران فاقد تشکلهای مستقل کارگری هستند و قطعا نمایندگانی که از طرف طبقه کارگر ایران در کمیته دستمزد حضور دارند، نماینده واقعی و منتخبِ طبقه کارگر نیستند؛ این مساله، قدرت چانهزنی کارگر را کاهش میدهد و در شرایطی که فرصت چانهزنی کم باشد، امتیاز گرفتن هم ممکن نیست.
برای خودشان حاتمبخشند، برای کارگران حسابگر
رخشان ادامه میدهد: درحالیکه دولتیها برای خودشان مجوز حقوقهای نجومی و چند ده میلیونی صادر میکنند، زمانی که به حقوق کارگر میرسند، با ذرهبین موشکافی میکنند و مو را از ماست بیرون میکشند. به قول معروف، برای خودشان حاتمبخشی میکنند ولی برای ما کارگران حسابگر میشوند و دو دوتا میشود چهارتا.
تورم غیرقابل پیشبیننی، قدرت خرید کارگر را زایل میکند
نیکوفرد که او نیز سالهاست فعال صنفیست و از حقوق همکارانش در هفت تپه دفاع میکند، «تورم رسمی» را معیاری غیرقابل اتکا برای تعیین دستمزد میداند و میگوید: در کشوری که تورم، نه ماهانه و سالیانه بلکه روزانه در حال افزایش است، حتی اگر حقوق کارگر را بیش از پنجاه درصد هم افزایش دهند، این تورم زیاد، اجازه نمیدهد قدرت خرید کارگر افزایش پیدا کند. پس در شرایطی که ثابت شده شاخصهای جامع اقتصادی مثل تورم و نرخ ارز، کنترلپذیر نیستند، بهترین راه این است که نشست کمیته دستمزد، هر سه ماه یک بار تشکیل شده و به بررسی حقوق کارگران بپردازد؛ اگر لازم شد در میانه سال هم دستمزد زیاد شود تا در مقابله با تورمی که پیشبینی پذیر نیست، قدرت خرید کارگر تا اندازهای حفظ شود.
نهادهای مستقل نرخ تورم را تعیین کنند
او در ادامهی انتقاد از محوریت تورم در مذاکرات مزدی میگوید: بانک مرکزی که ارگان دولتیست نباید تنها مرجع جهت تعیین نرخ تورم سالیانه باشد و باید از سایر نهادهای مستقل هم استفاده شود؛ این شیوهای است که در خیلی از نقاط جهان استفاده میشود و انستیتوها و نهادهای مستقل اقتصادی، نرخ تورم را تعیین میکنند.
تجربیات تلخ، کارگران را بدبین کردهاست
رضا رخشان دیدگاههای خود و چشماندازِ آینده را اینطور ترسیم میکند: ما کارگران در تاریخ معاصر، زخم زیاد خوردهایم، تجربیات این چند دهه اخیر هم به اندازه کافی تلخ بودهاست، لذا هم به کل پروسهی تعیین مزد بدبینیم و هم ناامید هستیم. روند فریز مزدی، روندی بودهاست که سالهای پشتِ هم، مرتب تکرار شدهاست؛ بهانه هم همیشه یک چیز است: بودجه نداریم و دولت، بیش از این نمیتواند و غیره؛ این درحالیست که اگر نصف کل اختلاسهایی که در این مملکت صورت میگیرد را بین کارگران تقسیم کنند، فقر وبیکاری و گرسنگی از بین میرود؛ این حقیقتی غیرقابل انکار است، چطور از کنارش بگذریم؛ چطور خوشبین باشیم؟
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید